صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

آیت‌الله جوادی آملی:

با ظهور حضرت مهدی(عج) جامعه قائم به عقل و عدل می‌شود

۱۳۹۵/۰۵/۱۷ - ۰۶:۰۳:۰۳
کد خبر: ۴۴۱۹۱۰
آیت‌الله جوادی آملی در پیامی به کنفرانس کنگره مسلمانان آمریکا اعلام کرد: وجود مبارک حضرت که ظهور کرد جامعه قائم «بالعقل و العدل» می‌شود، قائم «بالتوحید» می‌شود.

به گزارش خبرگزاری برنا از قم به نقل از پایگاه اطلاع رسانی اسرا، پیام آیت‌الله جوادی آملی به دوازدهمین کنفرانس کنگره مسلمانان آمریکا (مسلم کانگرس) با عنوان «امام مهدی منجی بشریت» که در ایالت میشیگان آمریکا برگزار شد، به این شرح است:

«الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمة الهداة المهدییّن سیّما خاتم الأنبیاء و خاتم الأوصیاء علیهما آلاف التحیه و الثناء بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّء الی الله».

من مقدم شما نخبگان و فرهیختگان و منتظران وجود مبارک ولیّ عصر(ارواحنا فداه) را گرامی می‌دارم و از برگزارکنندگان این همایش و نشست وزین حق‌شناسی می‌کنیم و از همه کسانی که در ایراد مقال یا ارائه مقالات بر وزن علمی این همایش و نشست افزوده‌اند سپاسگزاریم، از ذات اقدس الهی مسألت می‌کنیم که امر فرج ولی خود را تسریع بفرماید!

موضوع سخن موعود منتظر، نجات‌بخش جهان بشریت است؛ بشر اولاً باید زنده باشد، ثانیاً از جهل علمی برهد عالم بشود، ثالثاً از جهالت عملی نجات پیدا کند عاقل بشود، رابعاً و خامساً و درجات بعدی از ستم برهد عادل بشود و از بردگی خود و دیگران نجات پیدا کند آزاد بشود و از وابستگی به این و آن نجات پیدا کند، مستقل بشود و از گزند استثمار و استعمار و استحمار و استعباد و مانند آن نجات پیدا کند، نه کسی را به بردگی بکشد و نه برده کسی بشود و ده‌ها فضایل دیگر که اینها عامل نجات بشریت است.

همه این علل و عوامل را ذات اقدس الهی به وسیله قرآن و عترت اهل بیت(ع) مشخص کرده است و انبیاء را هم برای همین منظور فرستاده است که جامعه بشری را زنده کنند. گاهی در یک جمله هدف والای دین را بازگو می‌کند که وجود مبارک ولی‌عصر(ارواحنا فداه) با ظهور خود آن هدف را عملی خواهد کرد؛ آن جمله به صورت متن است که گاهی به صورت شرح و تفصیل آن متن را گسترش می‌دهد، آن جمله‌ای که به صورت متن است در سوره مبارکهٴ «انفال» آمده که فرمود: «اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ» و آنچه که به صورت شرح آمده، در سایر سور و آیات مسأله علم را، عقل را، عدل را، آزادی را، رهایی از وابستگی به غیر خدا را، موحد ناب بودن را، صیانت از شِرک و مانند آن را ذکر کرده است و اینکه در لسان ائمه(ع) آمده است: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه»، یک پیام جهانی دارد؛ فرمود اگر کسی امام زمان خود را نشناسد مرده است.

یک؛ مرگش هم مرگ جاهلی است، دو؛ هم «کان» تامّه را از دست داد و هم «کان» ناقصه را؛ هم گرفتار سلب تام است و هم مبتلا به سلب ناقص؛ هم مرده است و هم مرگ او مرگ جاهلی است. برای اینکه زنده بشود اولاً و حیات او حیات معقول و طیّب و طاهر بشود ثانیاً، پس باید امام زمان خود را بشناسد، این مطلب اول.

منظور از شناسایی تنها شناسایی شناسنامه‌ای و تاریخی و سند و نسب و نسبت و سبب نیست، اینها لازم است ولی کافی نیست! عمده شناخت معنای امامت، معنای عصمت، معنای ولایت، معنای حجیت، معنای وحی‌یابی و الهام‌پذیری، معنای همتایی با قرآن کریم و مانند آن است که اگر کسی امام و امامت را با این اصول و فروع یاد شده نشناسد مرده است، اولاً؛ مرگ او هم مرگ جاهلی است ثانیاً که اسفبار است! برای اینکه حیات پیدا کند اولاً و حیات او هم حیات عقلانی و انسانی و الهی بشود ثانیاً، باید امامت را نه تنها امام، ولایت را نه تنها ولی، عصمت را نه تنها معصوم، حجیت را نه تنها حجت بشناسد، این یک بخش.

بخش دیگر اینکه همه این ذوات قدسی ـ اهل بیت(ع) ـ فرمودند قرآن و عترت همتای هم‌ هستند؛ فضیلتی که برای قرآن است، برای عترت(ع) هم هست؛ منقبتی که برای عترت(ع) است، برای قرآن هم هست. اگر کسی امام خود را نشناسد مرده است اولاً، مرگ او هم مرگ جاهلی ثانیاً. چون قرآن و عترت همتای هم‌ می‌باشند، اگر کسی قرآن را نشناسد مرده است اولاً، مرگ او هم مرگ جاهلی است ثانیاً و همان‌ طوری که مقصود از معرفت امام شناخت شناسنامه‌ای نبود، بلکه شناخت عقلی و کلامی بود، مقصود از معرفت قرآن هم معرفت شناسنامه‌ای نیست که قرآن کتاب آسمانی است، از طرف خدا نازل شده، در لیله قدر نازل شده، 114 سوره دارد، چند هزار آیه دارد، بخش‌هایی از قبیل قرآن‌شناسی را کسی از حفظ کند و از بَر کند اینها قرآن‌شناسی نیست تا وحی را نشناسد، رسالت را نشناسد، نبوت را نشناسد، تکلم الهی را نشناسد، رهاورد قرآن را نشناسد و محور اصلی قرآن را نداند او قرآن را نشناخته است و «مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه».

بنابراین وجود مبارک ولی‌عصر که همتای قرآن است و قرآن کریم که همتای انسان کامل است، اینها می‌توانند جامعه بشری را نجات بدهند؛ اگر در سوره «صف» فرمود: «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی تِجَارَهٍ تُنجِیکُم»، ناظر به همین بخش‌های جهاد اصغر و اوسط و اکبر و مانند آن است.

مطلب بعدی آن است که منتظران راستین که نجات می‌یابند و دیگران را نجات می‌دهند چه گروهی‌ هستند؟ منتظران راستین، بخش‌های وسیعی از اوصاف اینها به صورت شرح و تفصیل و بخش‌هایی از عصاره فضیلت اینها هم به صورت اجمال و متن در قرآن کریم آمده است؛ قرآن کریم از اینها به عنوان مجاهد، مهاجر، مؤمن، اهل نماز، اهل روزه، اهل حج، اهل خمس، اهل زکات و مانند این یاد کرد که اینها تفصیل آن مجمل و شرح آن متن است.

اما خود متن؛ فرمود کسانی به مقصد می‌رسند و مقصود را در مقصد مشاهده می‌کنند که فرمود: «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»، «لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» فرمود عالم به مقصد برسد دشوار است، عاقل به مقصد برسد دشوار است، هر عالِمی به مقصد نمی‌رسد و هر عاقلی به مقصد نمی‌رسد؛ نفرمود علما به مقصد می‌رسند، نفرمود عقلا به مقصد می‌رسند؛ فرمود: «لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»! «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»! ما نژاد و قومی در شرق و غرب عالَم به نام قوم عالِم و قوم عاقل نداریم! این تازی و فارسی نیست که نژاد باشد و قوم داشته باشد! این لر، ترک، بلوچ و مانند آن نیست که جزء اقوام باشد، مثلاً اقوام آریایی باشد یا اقوام کذا و کذا باشد! ما در تمام کره زمین قوم عاقل و قوم عالِم نداریم، این قوم به معنای نژاد و شناسنامه و مانند آن نیست.

این «لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»، این «لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»، این «لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» و این «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» که در قرآن آمده است، یعنی مردان و زنان زنده که قائم به عقل باشند، نه عالم! قائم به علم باشند، نه عالِم! وجود مبارک حضرت که جهان را اصلاح می‌کند، چون قائم «بالعقل و العدل» است! پس صرف عالم بودن کافی نیست! صرف عاقل بودن کافی نیست! تا قیام نکند به علم و قیام نکند به عقل، نه مشکل خود را حل می‌کند و نه «غُل جامعه» را از گردن دیگران بر می‌دارد.

اگر رسول گرامی(ص) «یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ» بود، چون قوم عاقل بود؛ یعنی قائم «بالعقل» و «بالعلم» بود! وجود مبارک حضرت حجت(عج) چون به عقل قیام می‌کند، به علم قیام می‌کنند، به عدل و قسط قیام می‌کند، به توحید و وحی و نبوّت قیام می‌کند، جامعه را از خواب بودن بیدار می‌کند، از مُستَلقی بودن می‌نشاند، از نشسته به نیم‌خیز درمی‌آورد، از نیم‌خیز اینها را ایستا و قائم می‌کند که «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» می‌شوند، جامعه ایستاده و مقاوم جامعه نجات‌ یافته است.

او چون قائم به عقل است، نه زیر بار کسی می‌رود و نه کسی را به زیر بار می‌آورد، نه بیهوده سخن می‌گوید و نه بیهوده را می‌شنود! «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»، گاهی کار به قدری مهم است که عادل بودن هم کافی نیست، قائم به قسط بودن هم کافی نیست، فرمود: قوّام به قسط باشید، آن‌ها که مثل امام راحل(ره) جزء یاران حضرت هستند، او قائم به قسط است، یک؛ در مواقع خطر قوّام به قسط است.

دو؛ سیصد و اندی اصحاب مانند امام خمینی(ره) دارد، اگر یک ولی‌ایی در جهان ظهور کرد و بیش از سیصد یار مثل امام راحل داشت و جامعه بشری را به عقل و علم قائم کرد، این جامعه نجات پیدا می‌کند. مستحضرید که در زمان حضور و ظهور آن ولی مطلق الهی، عقل مردم بالا می‌آید، اصلاح جامعه عاقل دشوار نیست! ذات اقدس الهی دست عنایت را روی رؤس مردم می‌کشد که به برکت ظهور ولی‌عصر(ارواحنا فداه) عقل مردم بالا می‌آید، اداره جامعه عاقل سخت نیست! آنگاه به حکم نبوی عمل می‌کند که «إِنَّمَا أَقْضِی‏ بَیْنَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ»، از اینجا معنای انتظار منطبع می‌شود؛ آن کس که عالم است زمینه انتظار را دارد، ولی آن کس که قائم «بالعلم» است منتظِر است؛ آن کسی که عاقل است زمینه انتظار را دارد، ولی آن کسی که قائم «بالعقل» است منتظِر است.

البته ادعیه، اذکار و اوراد، همه اینها زمینه است، وسیله است و عبادت است و لازم، اما قیام به عقل، قیام به عدل، قیام به علم، قیام به قسط، قیام به فکر و قیام به ایمان نشانه منتظران است. وقتی در سوره مبارکه «مؤمنون» مردان الهی را معرفی می‌کند، فرمود اگر شنیده‌اید که من در بخشی از آیات گفتم: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ»، اگر شنیده‌اید که در بخشی از آیات گفتم: «سَارِعُوا إِلَی مَغْفِرَهٍ»، می‌دانید «سارعان» و «پیشکسوتان» و «پیشگامان» چه کسانی هستند؟ پیشگامان و پیشکسوتان منظور پیرمردان سابقه‌دار نیستند، منظور کسانی هستند که در خط فکری قرآن و عترت‌اند اولاً و هم‌ اکنون پیشاپیش دیگران‌اند ثانیاً، این معنای پیشگام و این معنای پیشکسوت است! فرمود می‌دانید پیشکسوتان و پیشگامان چه کسانی هستند؟ «الَّذِینَ هُم مِنْ خَشْیَهِ رَبِّهم مُشْفِقُونَ ٭ وَ الَّذِینَ هُم بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ»؛ اینها کسانی‌ هستند که از خشیت الهی در هراس‌اند، یک؛ به آیات الهی ایمان دارند، دو؛ این علماء، این عقلاء که اهل خشیت‌، اهل اِشفاق و اهل ایمان هستند، کسانی‌اند که شِرک نمی‌ورزند «وَ الَّذِینَ هُم بِرَبِّهِمْ لاَ یُشْرِکُونَ»، این شرک رقیق دامنگیر بسیاری از افراد است! در بخشی از آیات فرمود: «ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ»؛ اکثر مؤمنین مشرک‌ هستند! آن‌که خدا را در همه حالات ناظر و حاضر نمی‌بیند و خود را می‌بیند یا بازیگر است او مشرک است، «ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ»!

در سوره «مؤمنون» خیلی سخن بلندی آمده است، فرمود می‌دانید آن‌ها که پیشگام‌ هستند چه کسانی هستند؟ می‌دانید آن‌ها که پیشکسوت‌اند چه کسانی هستند؟ آن‌ها که «مِنْ خَشْیَهِ رَبِّهم مُشْفِقُونَ» هستند، ولی کافی نیست! آنها که به آیات الهی مؤمن‌ هستند، ولی کافی نیست! «الَّذِینَ هُم بِرَبِّهِمْ لاَ یُشْرِکُونَ»، «أُولئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ هُمْ لَهَا سَابِقُونَ»، اگر شنیدید که گفتم «فَاسْتبَقُوا»، اگر شنیدید که گفتم «سَارِعُوا»، این سرعت برای اینهاست! پیشگام اینها هستند! پیشکسوت اینها هستند که شرک نمی‌ورزند و قائم «بالتوحید» هستند. وجود مبارک حضرت که ظهور کرد جامعه قائم «بالعقل و العدل» می‌شود، قائم «بالتوحید» می‌شود، همه این قیام‌ها سایه قیام آن کسی است که قیام کرده به همین نام! وجود مبارک ولی‌عصر ظهور می‌کند و جامعه بشری را از هر آسیب و گزندی نجات می‌دهد.

مجدداً مقدم شما نخبگان و فرهیختگان و منتظران را گرامی می‌داریم، از ذات اقدس الهی مسألت می‌کنیم که جوامع بشری را در پرتو علم به قرآن و عترت زنده کند اولاً، حیات عقلانی به اینها بدهد ثانیاً، اینها را قائم «بالعلم و العدل» بکند ثالثاً تا منتظران راستین ولی‌عصر(ارواحنا فداه) بشوند رابعاً.

«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

نظر شما