به گزارش خبرنگار جوانان خبرگزاری برنا، گاهی اوقات زوجهای جوانی را میبینیم که هیچ تناسبی از نظر فرهنگی و ظاهری با هم ندارند و به همین خاطر در شروع زندگی مشترک با مشکلات فراوانی روبرو می شوند. افرادی که از بیرون به زندگی پر تنش این زوجین نگاه میکنند میاندیشند ازدواج این زوج نادرست بودهاست. زن و مردی که بدون داشتن هیچ شناختی از یکدیگر با هم پیمان ازدواج بسته اند و یکباره زیر یک سقف رفتهاند با بروز این مشکلات از خود میپرسند "چرا ازدواج کردیم؟ " ؛"چرا با این همه اختلاف نظر یکدیگر را انتخاب کردیم؟ "
اغلب افراد در زمان مجردی خود معیارهایی برای انتخاب همسر آینده خود در نظر دارند اما وقتی با یک نگاه عاشق میشوند همه این معیارها رنگ میبازد و چشمشان را روی خواستههایشان میبندند و خانوادههای خود را مجاب به ازدواجی میکنند که با شرایط فرهنگی دو خانواده کاملا متفاوت است. اگر به آمار رجوع کنیم زندگی اکثر این زوجین بعد از مدت کوتاهی به طلاق کشیده میشود.
این در حالی است که بعضی از جوانان هم معتقدند شرایط ازدواج بسیارسخت است و آنها از پس ازدواج بر نمیآیند و به قول معروف میگویند "شرایط ازدواج نداریم و از پس مخارج زندگی مجردی خود بر نمیآییم چه برسد به مخارج زن و زندگی، بنابراین زندگی مجردی را به پذیرش مسوولیت دیگری ترجیح میدهند و با این حساب یعنی " ازدواج بی ازدواج."
هستند جوانانی که نه تمایلی برای از دست دادن جاذبه های تجرد دارند و نه میتوانند چشمشان را روی محاسن تاهل ببندند، این دسته که آمادگی و تمایل برای پذیرش مسولیت سنگین ازدواج را هم ندارند با پنهان کردن خود زیر پرچم مدرنیته "ازدواج سفید" را بر میگزینند. این طیف "ازدواج سفید" را بدون قبول هیچ مسئولیتی انتخاب و زندگی مشترک را شروع میکنند، یعنی به گونهای که میان زن و مرد خطبه عقد یا صیغه محرمیت جاری نشده با این حال زوجین برای زندگی مشترک زیر یک سقف میروند و از زیر بار مسئولیت فرار میکنند. بسیاری از کارشناسان منشاء ترویج این مدل از ازدواج را برنامههای شبکههای غربی در بین مردم میدانند شبکه هایی که تلاش میکنند بر فرهنگ غنی ایرانی -اسلامی سایه بیاندازند و با توجیه زندگی مدرن فرهنگ بی بندو باری را رواج دهند.
اما در نگاه کلی تر این روابط بیشتر بر پایه ارضای غرایز شکل میگیرد، شاید در غرب این ازدواج مناسب باشد، که زیر ساختهایی چون خانواده و هنجارهای اسلامی وجود ندارد اما در کشوری چون ایران با عقاید محکم دینی و اهمیت بنیان مستحکم برای خانواده این امر موجب تزلزل در خانوادهها شده و افرادی که این انتخاب را برای ازدواج انجام میدهند دچار زیانهای جبران نا پذیری میکند.
شرایط اقتصادی یکی از عواملی است که سبب شده تا برخی از جوانان برای تشکیل زندگی واهمه داشته باشند همه این مشکلات در کنار بیکاری و نبود احساس امنیت برای آینده ای شفاف سبب میشود تا جوانان از بحث ازدواج فراری باشند این موضوع در برخی از جوانان که انگیزه کافی برای کار و زندگی ندارند تا جایی پیش رفته است که ازدواج را به کابوس تعبیر میکنند چرا که آمار طلاق بالاست و زوجین بدون در نظر داشتن هم کف بودن و بررسی شرایط یکدیگر قدم در عرصهای میگذارند که پایان خوشی برایش متصور نیست.
عرفان پسر جوانی است که در یکی از خیابانهای شهر در حال قدم زدن بود به خبرنگار برنا، درباره ازدواج گفت: من توان پرداخت هزینههای تحصیل و رفت و آمد و دیگر هزینههای جانبی را ندارم و نمیتوانم به ازدواج و هزینه یک نفر دیگر فکر کنم و ازدواج، شرایط و سختیهای خاص خود را دارد.
نازنین جوان دیگریست که به سراغش رفتم تا نظر او را راجع به ازدواج بدانم این دختر جوان به ما گفت: من اصلا به ازدواج فکر نمیکنم چون نه حوصله مسئولیت پذیری را دارم و نه میتوانم از پس مسئولیتهای زندگی بر بیایم و فکر میکنم الان قصد ازدواج را ندارم، البته اگر فرد مورد نظر را پیدا کنم حتما به ازدواج فکر میکنم.
زوج جوانی که مشخص بود تازه ازدواج کرده بودند را از دور دیدم به سمتشان رفتم و از آنها در مورد ازدواج سوال کردم ؛ هر دو با لبخند به یکدیگر نگاه کردند، سپس پسر جوان گفت: ازدواج میتواند نتایج مثبتی را به همراه داشته باشد، به شرطی که خانوادهها هم در انتخاب همسر به فرزندانشان کمک کنند تا انتخاب بهتری را از نظر سطح فرهنگی دو خانواده داشته باشند.
دختر جوان میان صحبت همسرش پرید و گفت: ولی متاسفانه هنوز بحث ازدواج فرهنگسازی نشده و بزرگترین ترس جوانان از ازدواج این است که از مسئولیت پذیری هراس دارند و این مربوط به همان فرهنگسازی غلط است و دستهای به دلیل نبود درآمد کافی هراس دارند.
ازدواج نیمی ازچرخه تکامل دین است و آرامش روحی زن و مرد را به همراه دارد با این حال هر چند اقداماتی چون وام ازدواج و ازدواج آسان هم فرهنگ سازی شده اما جاذبههای کاذب تبلیغات خارجی و زندگی مجردی سبب شده تا جوانان از تشکیل خانواده هراس داشته باشند. به نظر میرسد با یک برنامه درست و فرهنگ سازی متناسب میتوان کاری کرد تا دختران و پسران به جای الگو برداری از روشهای ازدواج به روش غربیها، به روابطی متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی روی آورند تا در جامعه شاهد ازدواجهایی باشیم که با آداب و سنتهای ما هم خوانی داشته باشد و در کنار این نقش حمایتی خانوادهها را در انتخاب فرد مناسب برای ازدواج فراموش نکنیم.