صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

منصورخان به تلافی فکر نمی کرد

روشن: پورحیدری و حجازی شباهت زیادی به هم داشتند/ بارها به پدر استقلال کم لطفی شد

۱۳۹۵/۰۸/۱۵ - ۱۴:۲۳:۳۲
کد خبر: ۴۷۸۷۵۸
پیشکسوت باشگاه استقلال تهران از درگذشت پورحیدری ابراز تاسف کرد.

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، حسن روشن پیشکسوت باشگاه استقلال دل نوشته ای را درخصوص درگذشت منصور پورحیدری ارائه کرد.

منصور برای همه فوتبالیست‌ها یک برادر بود. او حتی برای کسانی هم که از خودش بزرگ‌تر بودند، برادری می‌کرد. آن‌قدر متانت و آرامش در وجود او بود که با همه‌کس سازگار بود؛ حتی اگر با کسی هم حرفش می‌شد و درگیری پیدا می‌کرد، خیلی زود کوتاه می‌آمد تا کدورتی به وجود نیاید. بارها در استقلال به او کم‌لطفی و بی‌مهری شد؛ به‌طوری‌که حتی عذرش را هم خواستند؛ اما خم به ابرو نیاورد. منصور این‌طور نبود که اگر کسی در حقش بدی می‌کرد، تلافی بکند. خود من اصلا این‌طور نبودم. اگر با یک کسی مشکلی پیدا می‌کردم، حاضر نبودم تا آخر عمر دیگر با آن آدم کار کنم؛ اما منصور طور دیگری بود. هر وقت احساس می‌کرد برگشتنش به نفع استقلال است، همه چیز را فراموش می‌کرد و دوباره به تیم برمی‌گشت.

او و مرحوم ناصر حجازی شباهت زیادی به هم در این مسائل داشتند؛ حتی می‌توانم بگویم منصور از ناصر هم سازگارتر بود. اصلا منصور از نظر خانوادگی اصیل بود. طوری تربیت شده بود که خصوصیاتش متفاوت با بقیه بود. واقعا خیلی سخت است که بخواهی مرگ چنین انسانی را راحت به زبان بیاوری؛ آن هم برای منی که یک عمر با منصور خاطره دارم. منصور به من این‌قدر نزدیک بود که مثل یک برادر برایم بود؛ به طوری که در جشن عروسی‌ام که یک مراسم خیلی خصوصی بود، فقط منصور را دعوت کردم. او تنها کسی بود که در شادی زندگی من شریک بود و با هم عکس یادگاری گرفتیم. عروسی منصور هم یکی از شادی‌های بزرگ زندگی من بود؛ چون من هم در مهم‌ترین شب زندگی او در کنارش بودم. خانم دکتر فریده شجاعی، همسر منصور هم تا الان مثل یک خواهر برای من و همسرم بوده است.

منصور این‌قدر خوب بود که همه مردم برای او سنگ‌تمام گذاشتند؛ چه زمانی که بازیکن و مربی بود، حمایتش می‌کردند، چه زمانی که مریض بود، دعایش کردند و چه حالا که از دنیا رفته، برایش اشک می‌ریزند و خدابیامرزی برایش می‌گویند.

زمانی که خبر فوت او را دادند، ازدحام جمعیت مقابل بیمارستان آن‌قدر به وجود آمد که پلیس و استانداری، مردم را متفرق کردند. به‌عنوان دوست قدیمی‌اش وظیفه خودم می‌دانم از داشتن چنین مردم مهربانی تشکر کنم.

نظر شما