به گزارش گروه روی خط رسانه خبرگزاری برنا، به نقل از روزنامه قانون، در ادوار مختلف انتخابات ریاستجمهوری، یکی از مهمترین شعارها و برنامههای نامزدهای انتخاباتی، رفع بحران بیکاری و اشتغالزایی بوده است. در انتخابات پیش رو نیز بازار وعدههای اشتغالزایی بسیار داغ شده است و هر یک از 6 نامزد ریاست جهموری در وعدههای انتخاباتی خود، موضوع اشتغال را در صدر اولویتهایشان قرار دادهاند. نمونه بارز این وعدهو و عیدهای انتخاباتی را میتوان در برنامه محمدباقر قالیباف، یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری مشاهده کرد. محمدباقر قالیباف در برنامه اشتغالزایی خود مدعی شده است که در صنایع پتروشیمی به ازای هر یک میلیون تن تولید پتروشیمی، میتوان به صورت مستقیم 200 هزار شغل و به صورت غیرمستقیم 400 هزار شغل ایجاد کرد که در یک دوره چهار ساله با استفاده از سرمایه و فناوری داخلی و سرمایهگذاریهای انجام شده در این صنعت، به ظرفیت تولید پتروشیمی کشور هشت میلیون تن اضافه کرد. با این افزایش درتولید پتروشیمی، میتوان یک میلیون و 600 هزار شغل مستقیم و بیش از سه میلیون شغل غیرمستقیم در کشور ایجاد کرد. درحالی محمدباقر قالیباف ایجاد پنج میلیون شغل مستقیم و غیرمستقیم را در یک دوره چهارساله به مردم وعده داده است که به عقیده برخی از کارشناسان اقتصادی، محمدباقر قالیباف شایسته لقب پیامبر اقتصاد ایران است زیرا ایجاد پنج میلیون شغل در یک دوره چهارساله یک معجزه اقتصادی است. با نگاه اجمالی به برخی از آمار و ارقام ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران و همچنین شاخصهای کلان اقتصادی، وعده و وعیدهای انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری را درخصوص موضوع اشتغال و رفع بیکاری تحلیل میکنیم.
بازی سیاسی با اشتغال!
در 20 بهمن ماه 1395 مرضیه شاهدایی، مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی ایران اعلام کرده بود که تولید پتروشیمی کشور به 64 میلیون تن رسیده و 9 میلیون تن از این 64 میلیون تن ، در دولت یازدهم اتفاق افتاده است. اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور نیز از برنامه افزایش تولید پتروشیمی تا 130 میلیون تن خبر داده بود. چنانچه ادعای این نامزد ریاست جمهوری درست باشد، یعنی هر یک میلیون تن تولید پتروشیمی 200 هزار شغل مستقیم و 400 هزار شغل غیرمستقیم ایجاد کند، بنابراین با تولید 64 میلیون تن مواد پتروشیمی هماکنون باید12 میلیون و 800 هزار نفر ایرانی به صورت مستقیم در صنایع پتروشیمی و25میلیون و 600 هزار نفر به صورت غیرمستقیم در صنایع مرتبط با پتروشیمی کار کنند؛ به عبارت سادهتر درحال حاضر باید 38 میلیون و 400 هزار نفر ایرانی در صنایع مرتبط با پتروشیمی مشغول به کار باشند و زمانی نیز که تولید پتروشیمی کشور به 130 میلیون تن برسد، 76 میلیون و800 هزار نفر مستقیم و غیرمستقیم در صنایع پتروشیمی کار خواهند کرد. با توجه به ادعای محمدباقر قالیباف مبنی بر ایجاد 600 هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم با هر یک میلیون تن تولید مواد پتروشیمی، دولت یازدهم با اضافه کردن 9 میلیون تن به تولیدپتروشیمی کشور باید پنج میلیون و400 هزار شغل جدید ایجاد کرده باشد اما درحالحاضر جمعیت فعال اقتصادی کشور ۲۵ میلیون و ۷۹۱ هزار و ۴۵۰ نفر است. جمعیت فعال یا نرخ مشارکت اقتصادی، مجموع جمعیت شاغل و بیکار در سن کار است که از مجموع جمعیت ۲۵ میلیون و ۷۹۱ هزار نفری فعال اقتصادی، سه میلیون و ۲۰۳ هزار و ۳۹۸ نفر جمعیت بیکار کشور و ۲۲ میلیون و ۵۸۸ هزار و ۵۲ نفر جمعیت شاغل کشور را شامل میشود. بنابراین اگر پتروشیمی کشور چنین ظرفیتی برای اشتغالزایی داشت، بدون شک سالها پیش کل بیکاری در ایران ریشهکن شده بود و برای کار در این صنعت باید کارگر از خارج کشور وارد میکردیم. همچنین به گفته مسعود نیلی، مشاور رییس جمهور در امور اقتصادی، ورود جمعیت یک میلیون نفری در سالهای آینده به بازار کار اتفاق موقتی نیست، پس هر نامزد انتخابات ریاست جمهوری ادعا کند که میتواند بالای ۷۰۰ هزار نفر شغل ایجاد کند، در آینده با مشکل بزرگی مواجه خواهد شد زیرا تولید ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار شغل کار بسیار سختی است، بنابراین درست نیست که این انتظار را در بین مردم ایجاد کرده و با اشتغال، بازی سیاسی کنیم.
دلیل افزایش نرخ بیکاری
نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران نشان میدهد در سال منتهی به تابستان 95 بهطورخالص حدود 630 هزار نفر شغل جدید ایجاد شده است. در عین حال این آمار نشان میدهد که نرخ بیکاری از 10.9 درصد به 12.7 درصد افزایش پیدا کرده یعنی به ازای هر ۱۰۰ نفر شاغل، ۱۲.7 نفر بیکار هستند و همچنین تعداد افراد بیکار از دو میلیون و 700 هزار نفر به بیش از سه میلیون نفر رسیده است. به عبارتی هماکنون جمعیت بیکار کشور که در سن کار قرار دارند، سه میلیون و ۲۰۳ هزار و ۳۹۸ نفر است.درحالحاضر میزان جمعیت بیکار ۱۵ تا ۲۴ سال کشور ۸۶۹ هزار و ۵۳۱ نفر است و نرخ بیکاری این گروه سنی ۲۹.۲ درصد اعلام شده است. همچنین هماکنون جمعیت بیکار گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ ساله با نرخ بیکاری ۲۵.۹ درصدی، یک میلیون و ۸۲۷ هزار و ۵۲۵ نفر است. نرخ بیکاری باوجود افزایش خالص اشتغالزایی، افزایش پیدا کرده است که دلیل این امر، افزایش جمعیت فعال یعنی افراد شاغل یا در جستوجوی شغل نسبت به جمعیت در سن کار است که نرخ مشارکت اقتصادی نام دارد.
ذهنیت عمومی از بازار کار
بین ذهنیت عمومی از وضعیت بازار کار و آمار رسمی اشتغال و بیکاری، شکاف وجود دارد و دلیل این شکاف نیز به نحوه ادراک و حساسیتهای جامعه به موضوع بیکاری و تفاوت آن با تعاریف رسمی بیکاری مربوط میشود. جامعه، افراد دارای اشتغال پارهوقت و یا درجستوجوی کار را بیکار محسوب میکند.جامعه، بسیاری از افرادی را که به دلیل ناامیدی از یافتن شغل، دست از جستوجوی شغل و فعالیت اقتصادی کشیدهاند، بیکار محسوب میکند. جامعه به بیکاری جوانان تحصیلکرده دانشگاهی ،حساستر از بیکاری سایرین است. جامعه به توزیع منطقهای بیکاری حساس است و موضوع رکوداقتصادی و بیکاری را مرتبط با هم میداند.با توجه به نحوه ادراک و حساسیتهای جامعه به موضوع بیکاری، هریک از نامزدهای ریاست جمهوری، برنامه خود را درخصوص اشتغال و رفع معضل بیکاری اعلام کردهاند. حسن روحانی به اجرای طرح کاج اشاره کرده است که براساس این طرح، جوانان برای کارورزی و کارآموزی دعوت میشوند و سپس پس از گذشت چهار تا ششماه در همان کارگاه جذب خواهند شد. همچنین سید ابراهیم رئیسی وعده داده است که نرخ بیکاری را تا پایان سال برنامه ششم توسعه تک رقمی کند و محمدباقر قالیباف نیزبه برنامه جهاد رفع بیکاری و ایجاد پنج میلیون شغل در یک دوره چهار ساله اشاره کرده و اجرای طرح کارانه را به مردم وعده داده است. مهمترین اظهارات 6 نامزد ریاست جمهوری سال 96 درحوزه اشتغال به شرح زیر است:
سید مصطفی آقامیرسلیم
رفع مساله اشتغال جوانان برای دولت من در اولویت قرار خواهد داشت زیرا با رفع مشکل اشتغال جوانان، مساله ازدواج و مسکن مهندسی شده و ارزان قیمت برای آنها حل خواهد شد.
اسحاق جهانگیری کوهشاهی
امروز هر خانواده ایرانی دغدغه اشتغال جوانان خود را دارد. باید بدون شعار دادن، مساله بیکاری دنبال شود. در این رابطه راهی جز تولید و سرمایهگذاری اشتغالزا نیست. در دولت یازدهم دفتری در وزارت اقتصاد برای بهبود فضای کسب و کار باز شد و این دفتر باید در دولت دوازدهم فعالتر شود. باید از توان نظام بانکی و منابع خارجی نیز برای سرمایهگذاری استفاده شود.
حسن روحانی
نخستین برنامهای که در 100 روز انجام خواهد شد و نهاییخواهیم کرد، برنامهای تحت عنوان کارورزی است که مخفف آن «کاج» است. براساس این طرح جوانان برای کارورزی و کارآموزی دعوت میشوند و چهار تا شش ماه به آنان آموزش داده میشود. براساس آمار ۷۰ درصد این جوانان در همان کارگاه جذب خواهند شد.
سیدابراهیم رئیسالساداتی
نمیخواهم بگویم اشتغالزایی میلیونی، شدنی است بلکه میگویم «باید» بشود، زیرا قانونگذار این را تعیین کرده است. نرخ بیکاری را باید تا پایان برنامه ششم توسعه، تکرقمی کنیم و به هشت درصد برسانیم که با استفاده از ظرفیتهای کشور شدنی است.
محمدباقر قالیباف
مهمترین برنامه من ایجاد اشتغال در این دوره است و همه برنامههای «دولت مردم» به این امر معطوف خواهد بود و در انتها نیز این فعالیتها باید به برنامه جهاد رفع بیکاری منجر شود. تعهد من در این بخش ایجاد پنج میلیون شغل در یک دوره چهار ساله است. افراد جویای کار بالای ۱۸ سال که به کاری اشتغال نداشته یا قبلا کار داشته و الان بیکار شدهاند، مشمول طرح کارانه میشوند.
سیدمصطفی هاشمیطبا
یکی از اولویتهایی که باید در برنامه قرار بدهیم کار، اشتغال، تولید و خدمات است. یعنی اقتصاد کشور باید با توجه به اصل اول که حفظ زیستگاه ماست، پیش برود. در طول همین چند سال اخیر نیز ۲۵۰ هزار میلیارد تومان یارانه دادیم. با این ۴۰ میلیارد دلار ارز و همچنین با آن رقم ۲۵۰ هزار میلیارد تومانی، میتوانستیم هزار کارخانه درست کرده و اشتغال نیز ایجاد کنیم.
وعدههای توخالی
درتشریح بازار داغ وعدههای اشتغالزایی، مهدی پازوکی، اقتصاددان درگفت و گو با «قانون» میگوید: «براساس گزارش رسمی مرکز آمار ایران، در دولت احمدینژاد به طور متوسط سالانه 76 هزار شغل جدید و در دولت یازدهم به طور متوسط سالانه 490 هزار شغل جدید ایجاد شده است. با توجه به ادعای محمدباقر قالیباف مبنی بر ایجاد 200 هزار شغل مستقیم با هر یک میلیون تن تولید مواد پتروشیمی و اینکه در دولت یازدهم ظرفیت تولید پتروشمی کشور 9 میلیون تن افزایش پیدا کرده است، در دولت حسن روحانی بایدیک میلیون و 800 هزار شغل جدید به صورت مستقیم تنها در صنعت پتروشیمی کشور در سال گذشته ایجاد شده باشد؛ اما در این دولت به صورت میانگین سالانه 490 هزار شغل جدید در کل کشور ایجاد شده است؛ بنابراین وعدههای محمدباقر قالیباف از پایه بیاساس و غیرکارشناسانه است. به هیچ عنوان امکان ندارد که سالانه بیش از یک میلیون و 500 هزار شغل جدید در کشور ایجاد شود مگر اینکه سرمایهگذاری داخلی افزایش پیدا کند و به دنبال آن سرمایهگذاری خارجی در کشور رونق پیدا کند که بدون شک با اقداماتی نظیر حمله به سفارتهای خارجی از جمله عربستان، سرمایهگذاران رغبت و تمایلی برای سرمایهگذاری در ایران نخواهند داشت».
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: «به عقیده محمدباقر قالیباف چهار درصد از جمعیت کشور یعنی سه میلیون و 200 هزار نفر سرمایهدار، پولدار و رانتسیکل و 96 درصد دیگر از جمعیت کشور یعنی 86 میلیون و 800 هزار نفر ملت مستضعف هستند که بنده به عنوان اقتصاددان این کشور مخالف اینگونه اظهارات بیپایه و اساس هستم. این آمار هیچگونه مبنای علمی ندارد و جالب است که تا امروز بیشتر افرادی که از بانکها وام دریافت کردهاند، وابسته به نهادهای قدرت هستند».
بیکاران بدهکار!
پازوکی در تشریح راهکارهای بهبود فضای کسب و کار در دولت آینده، میگوید: «طرح «کاج» که براساس آن جوانان برای کارورزی و کارآموزی دعوت شده و 4 تا 6 ماه به آنان آموزش داده میشود و سپس در همان کارگاه جذب خواهند شد، طرح درست و عملیاتی است، اما درخصوص طرح کارانه لازم به ذکر است که اقتصاد ایران در بخش اشتغال نشان داده است که توزیع پول بین بیکاران تنها باعث ایجاد بیکار بدهکار شده است. توزیع پول بین بیکاران نه تنها باعث اشتغالزایی نشده است، بلکه بحران بیکاری را تشدید کرده است، لذا به لحاظ کارشناسی و علمی مخالف اجرای طرح کارانه هستم. دولت آینده باید فضای کسب و کار را مناسب و با امنیت کند. معتقدم این افرادی که به سفارت عربستان حمله کردند ، خلاف منافع ملی ایران و به نفع دولت عربستان سعودی اقدام کردهاند. صنعت گردشگری بهترین راهکار برای اشتغالزایی است، زیرا بدون خروج کالا از کشور، سالیانه میلیاردها دلار ارز وارد کشور میشود. ایران از نظر امکانات بالقوه گردشگری جزو 10 کشور اول دنیا در صنعت توریسم است. اگر فضای آرامش به صنعت گردشگری کشور بازگردد و به عبارتی تفکر پلیسی و امنیتی تندروها از این صنعت کنار گذاشته شود، بدون شک در رفع بحران بیکاری موفق خواهیم بود».
شهرداری؛ یکی از فاسدترین دستگاههای اداریاین اقتصاددان میگوید:« به نظر میرسد که مشاوران محمد باقر قالیباف، همان مشاوران سابق محموداحمدینژاد هستند، زیرا حرفهای این نامزد ریاست جمهوری به هیچ عنوان مبنای علمی ندارد. به عنوان مثال محمدباقر قالیباف در برنامه انتخاباتی خود اعلام کرده است که درآمد ملی را دو ونیم برابر میکند؛یعنی تولید ناخالص داخلی کشور در یک دوره چهارساله، دوونیم برابر میشود. این امر بدان معناست که نرخ رشد اقتصادی کشور باید بیش از 25 درصد شود. این اظهارات تنها وعدهو وعیدهای انتخاباتی است و به هیچ عنوان عملیاتی نمیشود. باتوجه به نارضایتی مردم، هماکنون یکی از فاسدترین دستگاههای اداری کشور شهرداریها هستند، پس بهتر است که این نامزد ریاست جمهوری در وهله اول به وضعیت اسفبار شهرداری رسیدگی کند».
شارلاتانیسم!
پازوکی با تاکید بر اینکه اینگونه اظهارات از سوی برخی نامزدهای ریاست جمهوری، تنها تفکری پوپولیستی است، میگوید: «یکی از ویژگیهای تفکر پوپولیستی، جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعدههای کلی و مبهم است. متاسفانه درحال حاضر شارلاتانیسم و عوامفریبی همانندخوره اقتصاد ایران را موردحمله قرار داده، غافل از آنکه سطح آگاهی و شعور مردم افزایش پیدا کرده است. به طورکلی بزرگترین خطری که جامعه و اقتصاد و بخش اشتغالزایی ایران را تهدید میکند، تفکر پوپولیستی است».