صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یادداشت؛

از نسخه‌های بی‌طرفدارمانده در سوپرمارکت‌‌ها تا شتاب برای ساخت فصل سوم /مورد عجیب «شهرزاد» و دوستان

۱۳۹۶/۰۵/۲۱ - ۱۱:۱۴:۱۴
کد خبر: ۵۹۸۸۸۰
به نظرتان چه عاملی موجب شده است، کارگردان سریالی محبوب _ سریالی که در برهوت تلویزیون و شبکه نمایش خانگی نقش کاکتوس را ایفا می‌کرد _ بدنامی‌های برچسب پررنگِ اختلاسِ سرمایه‌گذارِ جوان‌اش را به‌جان بخرد، گوش‌های‌اش را بگیرد و ادای نشنیدن پچ‌‌پچ‌های کر کننده‌ی آدم‌های فضای حقیقی و مجازی را در بیاورد و بدون فوت وقت، سراغ ساخت فصل دوم سریالی برود که با مرگ شخصیت کلیدی و سیاه‌اش، تمام شده بود؟

بی‌انصافی است اگر ذهن‌مان سریعا سمت گزینه پررنگ و وسوسه‌برانگیز پول برود. باید تمام تلاش‌مان را به کار ببندیم و ذهن منفی‌باف‌مان را منحرف کنیم تا دیگر گزینه‌های روی میز را هم بررسی کنیم: ناتمام ماندن سریال در فصل اول و دنباله‌سازی برای روشن شدن سرنوشت خانواده دیوان‌سالار و حکایت عاشقانه فرهاد و شهرزاد؟ ادامه سریال به عشق مخاطبانی که این سریال را هر هفته دنبال کردند؟

با نگاهی سرسری به هفت قسمتی که از فصل دوم منتشر شده، حقیقی تلخ پیش روی‌تان عریان می‌شود: همه‌چیز در همان فصل اول کاشته و برداشته شده و تنها زمینی بایر باقی مانده است. با مرگ شخصیت منفی قصه و از بین رفتن کشمکش میان «شر» و شهرزاد به عنوان «خیر» دیگر تقابلی وجود ندارد. حالا هرچقدر قباد زور بزند مقابل هاشم و فرهاد و حتی شهرزاد قرار بگیرد، بازهم کشمکشی وجود ندارد و دیگر عنوان «شهرزاد» برای سریالی که شهرزادش از زنی کاریزماتیک در فصل اول، به دختری لوس که مهم‌ترین کارش بغل کردن بچه‌اش در فصل دوم است، بدل شده، کاری عبث به نظر می‌رسد.

متاسفانه گزینه اول رد می‌شود و عشق به مخاطب باقی می‌ماند: نیازی به دنبال کردن بَه‌بَه و چَه‌چَه دوستان و اطرافیان عوامل سریال نیست و کافی است از مخاطبان سریال بپرسید: فصل دوم نسبت به فصل اول چه دستاورد و پیشرفتی داشته است؟ کارگردانی بهتر شده؟ قصه پیچیده و جذابی در کار است؟ بازی‌ها یکدست شده و دیگر خبری از «لات‌های اگزجره» (کاراکترهایی که فتحی خلق‌شان کرده و در نوع خود منحصر به فرد هستند) نیست؟!

گزینه دوم هم پس از طرح یکی‌دو سوال دم‌دستی از روی میز محو می‌شود و همان گزینه‌ای که ذهن بدبین‌مان از ابتدا ول‌کن‌اش نبود، پررنگ پررنگ‌تر می‌شود: وسوسه‌ی وسوسه‌برانگیر پول و بستن چشم روی تمام چیزهایی که تا پیش از این، اخلاق می‌نامیدیم‌‌شان.

عوامل به خوبی ‌می‌دانستند که ماجرای اختلاس که ناگهان از ذهن افکار عمومی غلط‌گیری شد، می‌تواند این روایت عاشقانه/ شوخی‌سیاسی که حکم چاه نفت در تگزاسِ فیلم‌های هالیوودی را پیدا کرده بود را عاقبت پلمپ کند و جلوی استخراج از آن را بگیرد؛ پس بالافاصله و در سکوت خبری کار آغاز شد: عده‌ای اعتراض کردند؛ رضوی‌‌نامی پیدا شد و ادعای شصت درصد سرمایه‌گذاری بدون ذکر نامش در پروژه را کرد و خودش را رفیق گرمابه و گلستان امامی جا زد و باقی ماجرا... فتحی اما عزم‌اش جزم بود و نه حواشی جلودارش بودند و نه نبود بازیگران فصل اول. حشمت را کشت و نصرت را وارد کرد و دختر دیگری را جای خواهر شهرزاد جا زد و توجیه نبود داماد را سر به هوایی‌اش عنوان کرد و... در انتها اما از «شهرزاد» و شهرزاد یک ترکیب هشلهف باقی ماند و حیرت مخاطب از پولی که هر هفته می‌دهد و آشی که نمی‌خورد.

از ماجرایی که پشت کلمه‌های بالا پنهان شده و راوی هم از برملا کردن‌اش عاجز مانده، بگذریم. حالا خبر از تصویربرداری فصل سوم سریال رسیده است. خبری عجیب که میان حواشی پرسر و صدا و پوک سینما و دیگر حوزه‌های پرحاشیه به آن پرداخته نشد. هیچ‌کس از حسن فتحی نپرسید: چطور وقتی هنوز از فروش و استقبال از فصل دوم مطمئن نیستی سراغ فصل بعد رفته‌ای؟ اصلا این سریال قرار است تا کی ساخته شود؟ تا وقتی که سرمایه‌گذاری گردن‌کلفت دستمزد شهاب حسینی و محسن چاوشی را بپردازد؟ راستی معیاری برای ساخت سریال داری جز سود و سودای پول؟

انگار فتحی تمام توان‌اش را جمع کرده تا قبل از اعلام روند نزولی فروش دی‌وی‌دی‌های هفتگی «شهرزاد» که جای‌اش را به دانلودهای تلگرامی داده و کاهش سود وحشتناک سری اول مجموعه و قسمت‌های اول فصل دوم و از همه مهم‌تر، سرد شدن و جا زدن سرمایه‌گذار، کار را تمام کند و تا همه‌مان گرم هستیم، فصل سوم را به با انواع و اقسام خلاقیت‌ها و نوآوری‌های عقب‌افتاده تیم تبلیغاتی‌اش به سرمایه‌گذار و عوامل و فروشنده و مخاطب و منتقد و خودش قالب کند.

نویسنده:سعید طاهری

نظر شما