به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ «تماشاگران امروز» در ادامه نوشت: همان زمان این سفر و این همنشینی خیلی سروصدا کرد. اینکه چرا در ژاپن این دو تفکر مختلف سینمایی میتوانند کنار هم بنشینند و دیالوگ کنند اما امکان چنین اقدامی در مرزهای سرزمینی ایران وجود ندارد. از آن زمان اما هیچیک از دو طرف آن میز غذا درباره سفر و جزئیات صحبتهایشان چیزی نگفتند تا اینکه خبر تداوم ممنوعالفعالیتی فاطمه معتمدآریا رسانهای شد. جلوی بازی او در یک سریال تلویزیونی دوباره گرفته شد. او که از سال 88 در تلویزیون فعالیت جدیدی نداشته است!
این خبر بهانه خوبی بود برای تماس با وحید جلیلی و حرف زدن درباره فاطمه معتمدآریا. مصاحبه انجام شد. او خواست مصاحبه را قبل انتشار ببیند و در زمان بازخوانی مطلب، بخشهایی به گفتههایش اضافه کرده است؛ بخشهایی درباره مجریان انقلابی و البته انتقادهای شدید از رسانه ملی و طیف مدیران ضرغامی.
* یکی از مهمترین عکسهایی که در ماههای اخیر در عالم سینما منتشر شد، تصویر حضور شما در کنار خانم معتمدآریا در ژاپن بود؛ تقریبا دو طیف مختلف فکری از اصولگرا و اصلاحطلب سر یک میز غذا. دیروز خبر تازهای منتشر شد درباره اینکه ایشان در تلویزیون ممنوعالتصویر هستند و نامشان از لیست بازیگران آقای اسعدیان حذف شده است. بعد از آن دیداری که شما با ایشان داشتید نظرتان درباره ایشان تغییر کرده یا فکر میکنید خانم معتمدآریا صلاحیت کار هنری در تلویزیون دارند یا همچنان مخالف هستید؟
اصل خبر ممنوعالتصویری را میفرستید؟ الکی راجع به یک شایعه سر کار نرویم؟! درست است. قرار بوده ایشان در سریال آقای اسعدیان بازی کند و نگذاشتند. به جایش خانم گودرزی قرار شده بازی کند. روزنامه سینمای آقای جیرانی هم نوشته.
کاش آن سالهایی که ما ممنوعالتصویر بودیم رفقایی مثل شما داشتیم! آقای جیرانی یادش رفته که به هفت دعوت شدم و زنگ زد گفت نیا، ممنوعالتصویری! البته آن زمان انگیزه نداشت رسانهایاش کند! تازه خودش هم زنگ نزد و مسعود فراستی به نیابت از جیرانی تماس گرفت.
* آقا واقعا اینکه شما ممنوعالتصویر شده باشید، خودش تیتر یک است! در باور عمومی، شما فقط ممنوعالتصویر میکنید!
باور عمومی نیست. باور خصوصی رسانههای محفلی است. مشکل، تبعیضها و تحریفها و یک بام و دوهواهاست. ضمنا اخیرا که سریال «آشپزباشی» با بازی خانم معتمدآریا پخش شد. چطور میگویید ممنوعالتصویرند؟
* کارهای قدیمیشان انگار مشکلی ندارد. ظاهرا فقط برای کارهای جدید ممنوعالکار هستند!
آقای شمقدری هم سالهاست دارد تلاش میکند یک سریال از تلویزیون بگیرد و خیلی کارگردانها و بازیگرهای دیگر که دل پری از مدیریتهای سیما دارند. ممنوعالتصویری بیشتر در سینما اعمال میشود تا تلویزیون. یادتان هست بلایی که بعضی سینماییها بر سر حامد کمیلی و علیرام نورایی و محمدرضا شریفینیا و ... آوردند؟ صرفا به خاطر اینکه در فیلمهایی بازی کرده بودند که با منافع ایدئولوژیک بعضیها همخوان نبود!
* بعد از دیداری که شما با خانم معتمدآریا داشتید نظرتان درباره ایشان تغییر کرده یا فکر میکنید ایشان صلاحیت کار هنری در تلویزیون دارند یا همچنان مخالف هستید؟
«همچنان» مخالف هستم؟!! خوب خودتان میبرید و میدوزید و نسبت خلاف میدهید و ... . نظر من قبل و بعد سفر ژاپن فرقی نکرده. قبلش هم نظر من نسبت به ایشان مثبت بود و هنوز هم هست.
* ایشان به خاطر عقاید سیاسی و حضورشان در آن فیلم انتخاباتی در سال 88 اجازه کار ندارند و ...
کدام فیلم؟
* فیلم انتخاباتی آقای موسوی.
چه ربطی دارد؟! آقای حیدریان که رئیس ستاد هنرمندان آقای موسوی بوده الان رئیس سینمای کشور است!
* ولی به نظر میرسد ایشان همچنان در تلویزیون ممنوعالفعالیت هستند و ...
بازار شایعات را داغ کنید ولی یک ذره هم به واقعیتها نگاهی بیندازید! بسیاری مدیران و بازیگران و مجریان و کارمندان صداوسیما به آقای موسوی رأی دادند و الان هم کارشان را میکنند. اگر به خاطر شرکت در فیلم تبلیغاتی کسی ممنوعالتصویر بشود سازنده آن فیلم آقای مجید مجیدی بوده که با بیشترین حمایتهای نظام، بعد از فتنه ۸۸ فیلم ساخته. آقای حیدریان که عضو فعال آن ستاده بوده الان رئیس سینمای کشور است. تا قبل از شورش بر رأی مردم و مخالفت با جمهوریت نظام، هر کسی به یک کاندیدایی رأی داده. اینکه مشکلی نداشته. آقای افخمی هم به آقای کروبی رأی داده و ... .
* خودتان اگر بخواهید درباره خانم معتمدآریا جملهای بگویید چه میگویید؟ بالاخره اگر دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب سینما بتوانند دور هم بنشینند، حتما باید بروند یک کشور دیگر، مثلا ژاپن؟ واقعا این امکان برای دیالوگ در همین ایران وجود ندارد؟
قاعدتا من این تقسیمبندیها را قبول ندارم. اگر عملکرد ما را در جشنواره مردمی فیلم عمار ببینید، این نظر را نخواهید داشت. ما قبل از اینکه به فیلمساز پرمخاطب و جهانی ایران، آقای سلحشور رحمهالله علیه جایزه داده باشیم به مرحوم آقای امیر قویدل و آقای داوود میرباقری جایزه دادهایم یا در دورههای بعدی فانوس عمار را به آقای جعفری جوزانی یا حسین زندباف دادهایم. نکته این است که فراتر از بازیهای ژورنالیستی و پاپاراتزیهای سیاسی در واقعیت خیلی از این مرزبندیهایی که بعضی دوست دارند دربارهاش جنجال کنند وجود خارجی ندارد. یکی از مهمترین فیلمها و درخشانترین بازیهای خانم معتمدآریا در فیلم «گیلانه» است. 10 سال پیش زمانی که سوره بودم، مفصلا به «گیلانه» پرداختیم و با خانم رخشان بنیاعتماد میزگرد داشتیم که چاپ شده. یعنی وقتی که به واقعیت نگاه میکنید میبینید که فراتر از بازیهای ژورنالیستی سخیف و پیش پاافتاده اگر بر اساس اطلاعات واقعی و منصفانه بخواهید نگاه کنید بسیاری از این کارهای ژورنالیستی، بازی سیاسی است.
* حتما لازم بود بروید ژاپن برای دیالوگ؟
«از این طرف که منم راه کاروان باز است». همه جا میشود دیالوگ کرد. ما 10 سال پیش آن میزگرد را داشتیم و قبل و بعد از آن هم عملکردمان شفاف است.
* مثل آن زمانی نیست که آقای مخملباف میگفتند نمیشود با آقای کیارستمی در یک لانگ شات قرار گرفت که طیفهای سینمای ما اینطور نیستند؟
به خوب نکتهای اشاره کردید. ایشان وضعیتشان مشخص است. همان افراطیها سر از تفریط و بیهویتی درآوردند و به سخیفترین مواضع افتادهاند.
* پس به اینکه دو طرف میتوانند با هم صحبت کنند قائلید؟
اصلا دو طرفی وجود ندارد. خانم معتمدآریا کسی است که «گیلانه» و «مهر مادری» و «روسری آبی» را بازی کرده و کسی است که یکی از سالمترین نیروهای سینمای ایران از لحاظ خانوادگی و خوشنامی است. این دو طرف که میگویید را من نمیفهمم.
* یعنی از نظر شما غیرخودی نیستند؟
تعریف خودی و غیرخودی مشخص است. هر کسی که دلبسته استقلال و هویت ایران باشد، چه استقلال فرهنگی، چه استقلال سیاسی و برای داشتههای جامعه دینی ایران و دستاوردهای جمهوری اسلامی که با حرکت فراگیر ملت و نثار صدها هزار خون پاک به دست آمده احترام قائل باشد، خودی است.
* کسی که نقش یک مادر شهید را در «آباجان» بازی میکند؛ به نظر شما چنین کسی را به هر دلیلی که نمیدانیم چیست، میتوانند از بازی در تلویزیون محرومش کنند؟ احیانا شاید از واکنش اصولگرایان میترسند ...
«آباجان» را ندیدهام و قضاوتی ندارم اما درباره صداوسیما بحث مفصل است. من از حوزه هنری اخراج شدم به خاطر نقد صداوسیما و عملکرد آقای ضرغامی.
* پس نظر شما را هم نمیپذیرند؟
فعلا که در بخشهای دراماتیک تلویزیون بنده اثری از حضور مؤثر یک جریان حزباللهی نمیبینم. اگر شما میبینید بفرمایید. تلویزیون عمدتا در تسخیر کاسبها و بیآرمانها و ریاکارهاست. سخافتی که در دوره آقای ضرغامی بر صداوسیما حاکم شد متأسفانه ادامه دارد. صداوسیما به عنوان رسانه ملی باید مورد نقدهای جدیتری قرار بگیرد. با جنجالهای زرد بر سر شایعات فصلی اتفاق خاصی نخواهد افتاد.