به گزارش خبرگزاری برنا؛ سامان دارابی سالهاست که به عنوان بازیگر و کارگردان در تئاتر حضور دارد و با بازیگران شاخصی در این حوزه همکار بوده است. وی معتقد است که یک بازیگر برای رسیدن به جایگاهی که می خواهی باید مشابه یک پزشک زمان بگذارد و درس بخواند و به صورت آکادمیک تبدیل به یک آرتیست شود. او که سابقه تدریس بازیگری نیز دارد بعد از حضور در بیش از 10مجموعه تلویزیونی و تله فیلم سرانجام با «گسل» دیده شد. گفتگوی ما با این بازیگر را در ادامه می خوانید:
سامان دارابی جدا از فعالیت تئاتری اش نزدیک به ده مجموعه تلویزیونی و تله فیلم در کارنامه اش دارد اما به یکباره به سریال گسل به این حجم از دیده شدن رسیدید. چرا در طول این سالها در قاب تصویر اصلا دیده نشدید؟
این سال ها بیشترتئاتر کار کردم، از سال 80 وارد دانشکده شدم و شروع به کار کردن در نمایش کردم ولی تمام این چندین کاری که در آن حضور داشتم در حد چند سکانس کوتاه جلوی دوربین رفتم. اما از یک جایی به بعد تصمیم گرفتم که اگر قرار است درکار تصویری حاضر باشم بهتر از این وارد شوم و برای همین سعی کردم در کاری که بیشتر مورد علاقه ام است بازی کنم یا بدانم نقشم جوری است که جای کار بیشتری دارد ؛ برای همین «گسل» را پذیرفتم.
یعنی از حالا به بعد برای شما طول نقش مهم شده است؟
کوتاه بودن نقش مهم نیست چون بازیگری نقش کوچک و بزرگ ندارد، این بازیگر است که کوچک و بزرگ است. یک بازیگری این قدر نقش کوچک را خوب بازی می کند که شاید بازیگر رل اصلی دیده نشود و گاهی هم پیش می آید که یک بازیگر نقش اول را خراب می کند. برای من تاثیرگذاری مهم است. همیشه سعی کردم کاری انجام دهم که دوست داشته باشم و جای کار داشته باشد و این اهمیت بیشتری برایم دارد.
گسل طنز سیاسی بود که نمونه آن را در تلویزیون کمتر شاهد هستیم ؛ خروجی چقدر به آن چیزی که شما در فیلمنامه خواندید نزدیک شد؟
زمانی که فیلمنامه را خواندم حدود 21 و 22 قسمت واقعا برای من جذاب بود و دنبال می کردم. دیالوگ های خوب زیاد داشت و در نهایت آن طوری بود که باید میشد. در مورد فیلمنامه نوع دیالوگ نویسی را دوست داشتم و برایم جذاب بود و جاهایی در دلت با دیالوگ ها لبخند میزدم. این را هم بدانید که «گسل» کار سختی بود ، متنی بود که خیلی لوکیشن داشت و فضاهای مختلف داشت ؛ نویسنده چند داستان را باهم پیش می برد که هر کدام رنگ خاص خودش را داشت.
بیژن امکانیان از ستاره های دوران جوانی اش بود و یکی از بازیگران خیلی خوب سینمای ایران است همبازی شدن با این بازیگر برای شما تجربه سختی بود؟
تجربه دلچسبی بود ؛ من در تئاتر با بازیگران شاخص زیادی کار کردم با اکبر زنجانپور ، خانم گلچهره سجادیه ، قطب الدین صادقی و خیلی از چهره های شناخته شده همبازی بودم و به عنوان یک بازیگر با این اتفاق بسیار روبرو شدم. برای من فرقی ندارد که چه کسی جلوی من بازی دارد چون باید کار خودم را بکنم اما احترام و پیشکسوتی را در کارم رعایت می کنم. در کل ارتباطم با آقای امکانیان خوب بود ؛ میگفتیم میخندیدیم اما بیشتر بازی هایم با سام بود. شروع این سریال 14 دی بود و من و سام اولین روز جلوی دوربین رفتیم و کلی به هم انرژی می دادیم و فضای خوبی بینمان بود.
در بعضی از نقدها اینطور عنوان شد که سریال «گسل» غیرمستقیم مقامات ارشد دولتی را مورد حمله قرار داده بود. شما به عنوان بازیگری که در این سریال حضور داشتید چقدر این نقد را قبول دارید؟
من اینجوری کار را ندیدم ؛ اصلا بحث این دولت یا دولت قبل نبوده یا اینکه چه کسی می خواهد دولت را بزند. متأسفانه سمت هرموضوعی که می رویم یک عده ناراحت می شوند و به خودشان می گیرند. درباره این سوال هم باید بگویم تا الان کسی اعتراضی نداشته و از اعضای دولت هم موضع منفی وجود نداشته است.
هفته گذشته و در قسمت های پایانی یک دیالوگ وجود داشت که حاشیه های زیادی را به وجود آورد منظورم دیالوگ جنجالی «چای ات رو بخور و برو در استخر بمیر همه فکر کنند سکته کردی مردی» است. خودتان فکر می کردید که اینقدر این دیالوگ حاشیه سازی کند؟
من اصلا به چنین چیزی دقت نکرده بودم تا زمانی که در اینستاگرام آن را دیدم. فکر نکنم خود نویسنده منظورش شخص خاصی بوده باشد اما نمی دانم چرا همه می خواهند هر موضوعی را به چیزی ربط دهند. انگار در جامعه همه ناخودآگاه سیاسی هستند ولی من اینجوری این قضیه را ندیدم و قطعا مجوز داشته است.
البته در بازپخش حذف شد و نشان می دهد خیلی هم مردم از برداشتی که داشتند بیراه نرفتند!
عه حذف شد؟!
بله ؛ بگذریم! ما باید نقش شوکت را تیپ بدانیم یا کاراکتر؟
یادم هست روزی که رفتیم سر صحنه و کار را شروع می کردیم صحبت بر سر این بود که شوکت تیپ نشودو علیرضا بذرافشان این تاکید را داشت. زمانی که فیلم نامه را خواندم یک چیزهای ثابتی برای شوکت پیدا کردم. مثل هاچ بک و بچه زرنگ تیرونی و... در کل من سعی کردم که جوری شوکت را بازی کنم که تیپ نشود اما این شخصیت لبه تیغی بود.
چقدر دستتان باز بود که بداهه پردازی داشته باشید؟
دستم باز بود. من در دورخوانیها سعی میکنم چیزهایی پیدا کنم یا خودم یک قصه ای برایش دست و پا کنم. این موارد را معمولا می نوشتم و به آقای بذرافشان می گفتم و اغلب موارد هم ایشان قبول می کرد.
از مسیری که تا الان آمدی راضی هستی؛ از این همه تحمل و دیر به مخاطب معرفی شدن؟
من دیر معرفی نشدم به این نظرم ایده آل و شرایط درستش همین است. کسی که پزشک می شود 10 تا 12 سال درس می خواند تا پزشک شود و من هم از سال 80 تئاتر کار کردم و تازه تصویرم آشنا شده . سال 80 وارد دانشگاه شدم کارشناسی گرفتم و بعد کارشناسی ارشد و مشغول کار شدم و از این روند راضی هستم.
پزشک با بازیگر فرق دارد ؛ پزشک با چهره اش کاری ندارد اما یک بازیگر باید از جوانی اش استفاده کند وگرنه مسیرش تغییر می کند.
شاید من الان نتوانم جوان 20 ساله را نتوانم بازی کنم ولی تجربه و درک درست از نقش ها دارم و این بیشتر می تواند کمک کند تا اینکه زود بیایی و بلد کار نباشی. من همیشه دوست داشتم که خوب دیده شوم.خاصیت بازیگری دیده شدن است و همه بازیگران شهرت را دوست دارند ، ما آمده ایم که دیده شویم و شما به من نظر دهی که خوب بود یا بد بود. این قضیه به نظرم ماندگاری اش بیشتر است و برای همین است که معتقدم برای من دیر نشده است.
جامعه ما به گونه ای نیست که مردم وظیفه خود بدانند که هفته ای یک بار بروند تئاتر ببیند شاید با این چهره ها وظیفه خود بدانند که به سینما بروند اما تئاتر نه و این بازیگران شرایط را فراهم می کنند که نمایش ها هم دیده شوند. اما در این میان یک نکته بد هم وجود دارد این است که که اگر با حضور آن بازیگر نقش خوب از آب درنیاید مخاطب همیشه در ذهنش می ماند که تئاتر بد است و دیگر مخاطب این مدیوم نمی شود. در کل منظور من این است که به جایی برسد که خودش انتخاب کند و این انتخاب خیلی مهم است. منظورم را رساندم؟
بحث من بیشتر این است که شما برایتان فرقی ندارد که یک بازیگر حتی دسته چندم تلویزیون نقش اصلی یک تئاتر باشد چون هم از طریق مجازی بهتر می تواند برای فروش تبلیغ کند هم افراد بیشتری او را می شناسند؟
اگر بتواند خوب بازی کند مسئله ای نیست در غیر این صورت هم مطمئن باشید تماشاگر ما متوجه همه چیز می شود. کسی که 4 تا تئاتر دیده باشد متوجه می شود که بازیگر این کاره است یا نیست.
شاید زیاد شدن سالن در این اتفاق تاثیر منفی داشته باشد چون حالا دیگر تهیه کننده های تئاتر هم برای نگه داشتن گیشه تبدیل به یک «بیزنس من» شدند تا هنرمند. درسته؟
بله و اینکه هنر سمت تجاری شدن برود خیلی بد است. قبلا برای کاری بودجه داشتیم ولی الان مجبوری به خاطر شرایط سخت مثلا فلان شخص را بیاوری که یک مقدار گیشه فروش داشته باشد و بالا برود.
الان دیگر در خیابان شما را می شناسند؟
الان چون ریش دارم و کلاه می گذارم نه ولی تقریباً شناخته اند و یا با شک نگاه می کنند و بعد می شناسند که این شوکت است و... و کامنت می گذارند که چقدر فرق داری و باورمان نمی شود که شوکت باشی و چون نقش خیلی از خودم دور بود یک مقدار قابل شناسایی نبود. چند روز قبل به دوستم گفتم که همه بعداز کار خودشان را شبیه کاراکتر می کنند ولی من ریش گذاشتم!
وضعیت کامنت هایتان چطور است؟
در هزار کامنت مثلا شاید 4 و 5 تا از آن بد باشد ولی واقعا پیش نیامده که چیزی را پاک کنم و بی ادبی و بی احترامی نشده است.
پایان بندی گسل را دوست داشتید؟
پایان بندی خوب بود، یادم است یکی کامنت گذاشت که ما مطمئنیم در قسم آخر تو به تهمینه می رسی و همه به هم می رسند چون نشد فیلمی ببینیم که کسی به کسی نرسد! بعد زمانی که به هم نرسیدند باز یک عده کامنت گذاشتند ای بابا چرا به هم نرسیدید و... اما حالا شاید شرایطی پیش بیاید که گسل 2 ساخته شود ؛ حرفش پیش آمده اما چون از حرف تا عمل راه زیاد است هنوز چیزی قطعی نیست شبکه پیشنهادش را داده باید عوامل ببینند که تصمیم چیست.
این قضیه لوث نشده که همه می خواهند قسمت و فصل دوم همه سریال ها را بسازند؟
فیلمنامه «گسل» به صورتی است که اگر چند قسمت نبینی کار را از دست می دهی و چون چند موضوع را با هم پیش می برد به نظرم جا دارد. شبکه پیشنهاد داده ولی اینکه تهیه کننده و کارگردان چه تصمیمی بگیرند زیرا این سریال کار برده و برایش زحمت کشیده شده است.
جدا از بازیگری مشغول چه کاری هستید؟
کارم بازیگری است و اگر برسم دوست دارم که کارگردانی کنم و یک مدت هم درس بازیگری می دادم
راستی کسی به شما نگفته که کمی شبیه نوید محمدزاده هستید؟
یکی دو بار شنیده ام یکی کامنت گذاشته بود و یکی سر فیلمبرداری گفت.
بالاخره به جایی میرسی که تماشاگر نیاز به یک شوک و اتفاق داری و الان چند سال است که یک مقدار تهیه کنندگان و کارگردانان سمت تئاتر می آیند و همین شاید امتیازی باشد برای بچه ها که بگویند فلانی چه کسی است که بازی کرده و امیدوار باشند که روی صحنه ها دیده شوند.
ورود به سینما چقدر برای شما مهم است؟
تا اینجا در بازیگری صبر داشته ام و یاد گرفتم که بازیگری کلا صبور بودن و صبر داشتن است و به این رسیده ام که صبر باعث می شود وقتی که گام به گام موفقیت خودت را ببینی.
پیشنهاد کاری از سینما دارید؟
چون چیزی قطعی نیست فعلا حرفش را نزنم بهتر است.