وی خلاقیت را پدیده ای عام و از عناصر وجودی اکثریت انسان ها می داند که غیبت این کنش انسانی در عرصه اجتماع و زندگی فردی از دیدگاه او نوعی مشکل و بیماری است و نوآوری را علایم سلامتی اجتماع و فرد می داند.
این هنرمند نقاش معتقد است که با تحلیل موضوع خلاقیت و موانع بروز آن می توان وارد مرحله آموزش آن شد و از دیدگاه تجربی و نظری چنانچه انگیزه کافی در شخص وجود داشته باشد آن را پر رنگ کرد. وی از جمله دلایل این نظریه را، وفور خلاقیت در جهان معاصر می داند.