به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ بابک حمیدیان بازیگرسینما، تئاتر و تلویزیون در گلایه ای از دبیر جشنواره فجر و انتخاب نادرست کاندیداهای سیمرغ بلورین این جشنواره نوشت :
جناب آقای دبیر جشنواره 37، سلام و خسته نباشید. اینجانب بابک حمیدیان، شهروند 20 ساله سینما، تئاتر و بعضاً بهخطا تلویزیون هستم.در این مجال کوتاه نیازی نمیبینم که از تنوع و تفاوت نقشهایم در سینمای حرفهای ایران حرفی به زبان بیاورم، اما در عین حال باید یادآوری کنم که در نسل خودم بدون شک یکی از منعطفترین، پرتنوعترین و پردغدغهترینها هستم و با ادعای کامل از «به وقت شام» تا «مسخرهباز» را قابل تدریس میدانم که البته لذت آن را با کسی تقسیم نخواهم کرد. بماند نامهایی که در رکابشان بودم، از کیانوش عیاری تا عبدالرضا کاهانی بگیرید تا احمدرضا درویش، رخشان بنیاعتماد و نخبگان دیگر. و بماند که شبهروشنفکران و قاضیان غیرحرفهای سینما چگونه من را به وصل بودن به ایدئولوژیهای خاص متهم کردند. نسل من یاد گرفته در این روزگار کج، ناصادق و ویران چگونه دوام بیاورد.
آقای دبیر، متاسفم برای هیأت داوران شما در جشنواره 35 که اسم بزرگ و باشکوه بانو ثریا قاسمی را با عنوان کوچک نقش مکمل زن آغشته کرد. متأسفم برای هیأت داوران شما در جشنواره 36 که اسم بزرگ و باشکوه جمشیدخان هاشمپور را با عنوان کوچک نقش مکمل مرد آغشته کرد و متأسفم برای هیأت داوران شما در جشنواره 37 که باز هم برای خلاصی خود از قضاوت حرفهای، اسم بزرگ و باشکوه عالیجناب علی نصیریان را با عنوان کوچک نقش مکمل مرد آغشته کرد.
آقای دبیر جشنواره که هر سال انسان پیچیدهتری میشوید و هر سال فاصلهتان را از ما بیشتر میکنید، شما و جشنوارهتان سال قبل با ترس مطلق و البته غیرقانونی دو سیمرغ را برای بازیگر نقش اصلی زن این فستیوال در نظر گرفتید، اما هنوز جرأت پیدا نکردید تا نامهای بزرگ را کنار نامهای کوچک ما قضاوت نکرده و از این ستونهای بیرقیب تنها تحت عنوان یک عمر فعالیت هنری تقدیر کنید.
آقای دبیر، پیشنهاد میکنم که ما، نامهای کوچک سینما، فرش زیر پای پیشکسوتان مهجورمانده سینما شویم و مثلا یک «مدرسه پیرمردها»ی 2 بسازیم تا هم برایمان خاطرهبازی شود و هم از خجالت قافله بزرگان موسپید و بینیاز سینمای ایران درآییم و یا هزار پیشنهاد دیگر برای دعوت از این بزرگان در فیلمهای سال جدید. اینگونه شاید هیأت داوران شما، بیش از این متحمل سختی قضاوت نشوند! من و ما، باز هم خواهیم جنگید. نگران نباشید.