صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

در تئاتر شهر آبادان برگزار شد؛

وداع با علی غلامی پیشکسوت تئاتر آبادان

۱۳۹۸/۰۲/۳۰ - ۱۴:۵۷:۵۲
کد خبر: ۸۴۸۵۳۳
خیلی ها به روی صحنه رفتند و آخرین دیالوگ خود را به علی غلامی و یا برای او گفتند. هر گاه هنرمندی از صحنه هنر می رود بغض های فروخورده دیگر هنرمندان بابت بی مهری هایی که از سوی نهادهای فرهنگی و هنری طی عمر هنریشان برآنها روا داشته می شود فوران کرده و خشم های فروخورده طغیان می کنند؛ درست مثل این شب که قرار بود شب خداحافظی با یک اسطوره دیگر از این دیار باشد.

پرده اول

به گزارش خبرنگار برنا از آبادان، پدر تئاتر آبادان به گفته اهالی اش برای همیشه با صحنه وداع کرد؛ "علی غلامی" همان مردی با چشمان پر مهر و ریش و موی سپید.

 صبح دو روز پیش بود که فضای مجازی پر شد از عکس های علی غلامی پیشکسوت تئاتر آبادان و این نشانه خوبی نبود؛ چرا که تجربه ثابت کرده هرگاه چنین شود خبری تلخ در راه است و همین هم شد؛ علی غلامی هنرمند عرصه نمایش آبادان دار فانی را وداع گفت و دیگر هیچ... .

پرده دوم

به رسم هنرمندان، شب گذشته مراسم یادبودی برای این چهره سرشناس هنر نمایش، در تئاتر شهر آبادان برگزار شد. اکثر جامعه هنری خصوصا تئاتر آمده بودند؛ هر چند غایبین سرشناسی نیز بودند که حضور نداشتند؛ اما آنهایی که آمده بودند همه در سوگ این بزرگ مرد هنر آبادان دیده هایشان گریان بود و بهت زده در ماتم رفتن ناگهانی او، هنوز در باور خیلی ها این مرگ نمی گنجید.

محسن نیکویی رییس انجمن هنرهای نمایشی آبادان، می خواست نقش مجری را بازی کند اما اینبار از پس اجرای نقشش برنمی آمد. مسعود معرفی، طیبه نیک آزاد، علی حیدری، ایمان مصطفایی، محمود ثانی، رضا نوری، امین جوکار، مهدی پرویش، بهنام کاوه، محبوبه ضیایی، سهیلا رهگشا، استاد زرین، استاد قربانی، زهرا امیری، هدی کریمی و بسیاری دیگر از هنرمندان تئاتر منطقه در این محفل گرد هم جمع شده بودند تا با "علی غلامی" با ذکر یاد و خاطره ای، وداع کنند. فرشید قنبری نبود اما صدایش را از کیلومترها دورتر با یک پیام صوتی به گوش استاد رساند.

اما در میان انبوه هنرمندان سوگوار؛ قدرت اله طمیمیان معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری و همایون قنواتی مدیرکل فرهنگ و ارشاد سازمان منطقه آزاد اروند و حمید کوراوند از اعضای شورای شهر آبادان نیز همراه این جمع شدند و در نهایت نیز امام جمعه آبادان.

پرده سوم

خیلی ها به روی صحنه رفتند و آخرین دیالوگ خود را به علی غلامی و یا برای او گفتند. هر گاه هنرمندی از صحنه هنر می رود بغض های فروخورده دیگر هنرمندان بابت بی مهری هایی که از سوی نهادهای فرهنگی و هنری طی عمر هنریشان برآنها روا داشته می شود فوران کرده و خشم های فروخورده طغیان می کنند؛ درست مثل این شب که قرار بود شب خداحافظی با یک اسطوره دیگر از این دیار باشد.

همایون قنواتی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد اروند، صحبت کردن در مورد مردی که هم در زندگی خانواده اش و هم جامعه اش تاثیرگذار بوده را در این لحظه بسیار سخت خواند و اظهار کرد: تاثیری که هنرمند در جامعه می گذارد تلفیقی است از جان، احساس، عاطفه، عقل، استدلال و منطق. چیزی که جامعه امروز ما بدان نیاز فراوان دارد یک انسان چند ساحتی است؛ انسانی که زندگی کند و زندگی بسازد درست مانند هنرمندان که سعی کرده اند این دو عنصر را کنار هم تلفیق کرده و زندگی کنند. آقای غلامی از همین دست هنرمندان بود که به کارش عشق می ورزید همه ما تحت تاثیر هنر ایشان بودیم یا مستقیم از او آموختیم و یا به تماشای آثارش نشستیم. لحظه سختی بود وقتی نیمه شب پیامی دریافت کردم که نوشته بود درگذشت نابهنگام استاد غلامی؛ البته همه مرگ ها نابهنگام هستند و هیچ مرگ بهنگامی وجود ندارد.

 از نظر فرشید قنبری عضو انجمن هنرهای نمایشی آبادان، استاد غلامی بعد از این همه مردن در زندگی، سلامی به جاودانگی کرد. او تشکر از مرگ کرد که در چند سال اخیر یک تنه وظیفه مهربان کردن قلب ها، دوستی و همدلی را به دوش می کشید. مرسی از مرگ که فقط تویی که باعث می شوی یاد یکدیگر بیافتیم و در نهایت استاد غلامی برای همیشه سلام... .

طیبه نیک آزاد یکی از برترین بازیگران زن استان خوزستان اما نتوانست جلوی بغضش را بگیرد و با تپش قلبی که از شنیدن این خبر دچارش شده بود و با صدای لرزان اما رسا اعتقادی به بیان صحبت های کلیشه ای نداشت که قدر هم را بدانیم و... چرا که از نگاه او با رفتن از این سالن همه فراموش خواهند کرد که چه گفته اند! اما نیک آزاد از خاطراتش با استاد گفت از سختی ها و مشقت زندگی که این هنرمند فقید با آن دست به گریبان بوده او خطاب به همایون قنواتی گفت؛ شاید مرگ بهنگام وجود نداشته باشد اما زندگی بهنگام وجود دارد، زندگی همراه با آرامش برای هنرمندان.

محمود ثانی فیلمساز مطرح کشور، اما گریه امانش نمی داد و او که چندی پیش پدر خود را از دست داده بود امروز با رفتن علی غلامی این درد را بیشتر احساس می کرد.

ایمان مصطفایی بازیگر تئاتر آبادان گفت، از همان دهه هفتاد که در محضر استاد بوده از او بسیارآموخته اما با ارزش ترین مقوله ای که از او به یاد دارد؛ تواضع و فروتنی است. از نگاه مصطفایی بی شک علی غلامی عاشق بود.

مهدی پرویش مدیر تئاتر شهر و عضو انجمن هنرهای نمایشی آبادان، افسوس خورد که همیشه به مرگ هم می رسیم و نه زندگی! آخرین بار که سالن تئاتر شهر همینقدر جمعیت به خودش دید، مرگ مهدی پورشعبان بود. پرویش خطاب به مسوولین در جمع گفت: هنوز هم هستند کسانی چون استاد قربانی، کاظم پور طرفیان و جوانانی که عرصه را به نام خودشان برداشته اند؛ آنها را حمایت کنید که ما نگوییم در این شهر بی کس هستیم؛ هر چند علی غلامی که رفت چقدر ما بی کس شدیم. پرویش با اندوه بسیار از این خبر داد که استاد را می خواهند به بوشهر برده و آنجا به خاک بسپارند؛ و اگر چنین شود ما دیگر هویتی نخواهیم داشت. او حضور مسوولین فرهنگی در جمع  را حاکی از این دانست که کارهایی انجام داده اند، اما کم بوده.

و او از همه خواست به پاس سال ها فعالیت استاد غلامی و به احترامش برخیزند و استاد را تشویق کنند.

عبدالرضا سواعدی هنرمند برجسته تئاتر که دو سال قبل مراسم بزرگ داشتش در همین سالن گرفته شد، رو به حاضران گفت:  همه ما کم و بیش دست نوازش استاد غلامی بر سرهایمان کشیده شده و به حُسن خلقش ایمان داریم. در مراسم خاکسپاری دیگر بزرگان این امید را داشتیم که استاد غلامی هنوز هست اما افسوس که او هم رفت.

سواعدی خالصانه از هنرمندان خواست قدر هم را بدانند چرا که دنیا همین است و گریز از مرگ محال. او به جوان ها یاد آور شد تا حرمت بزرگ تر ها را حفظ کنند و از سختی ادامه راه بدون استاد غلامی گفت.

بهنام کاوه هنرمند تئاتر خیابانی انجمن هنرهای نمایشی آبادان، مثل همیشه پرشور از چالش سر زدن به بزرگ ترها که چند ماه قبل ایجاد کرده بودند و استاد غلامی اولینش بود گفت که متاسفانه دوستان همراهی اش نکرده بودند. از دعاهای استاد که بدرقه راهش بود برای حضور در جشنواره ها گفت. بهنام عهد کرد هر کجای ایران برای اجرا برود یک شاخه گل و یا عکسی از استاد غلامی همراه خود و به یاد او خواهد برد.

 اما امین جوکار خواست که عبدالرضا سواعدی مواظب خودش باشد.

قدرت اله طمیمیان معاون فرهنگی سازمان منطقه آزاد اروند افسوس خورد که فرصت شناخت استاد غلامی را نداشته و یادش را گرامی داشت.

خیلی های دیگر هم آمدند و از استاد غلامی گفتند؛ حرف ها بسیار بود اما جان کلام یک جمله بود؛  تئاتر آبادان پدر معنوی خود را از دست داد.

پرده چهارم

 در نهایت شب زمزمه ها حاکی از این بود که پیکر استاد علی غلامی شاید در شهر دیگری و در خاک دیگری آرام گیرد. گویی قرار بود بوشهر پذیرای این هنرمند عزیز باشد و اندوهش در دل هنرمندان آبادان که می خواستند رفیق و یارشان ترکشان نکند. بودن یا نبودن مساله این نیست، مساله آن است که برگ دیگری از شاخه هنر این شهر فرو افتاد و افسوسش برای زندگان باقی ماند.

پرده آخر

استاد غلامی در بوشهر به خاک سپرده خواهد شد.

 

 

 

 

 

گزارش: مینا میرسیوندی

عکس: بهرام نادری

نظر شما