«سهیلا جلودارزاده»، نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون امید مجلس، درباره استانی شدن انتخابات به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: بنده با استانی شدن انتخابات مخالف هستم. دلیل بنده این است که به دلیل فقدان احزاب و حتی حضور برخی نهادها به عنوان حزب در جامعه، تبادل قدرت به ضرر مردم به هم خواهد خورد و دیدگاه های خاصی بر مجلس حاکم خواهد شد. متاسفانه چندین دوره بوده که مجلس دچار بیماری شده است و نمی تواند به عنوان یک نهاد مقتدر در راس امور عمل کند؛ تا جایی که در حال حاضر هم شورای نگهبان و هم مجمع تشخیص مصلحت و هم گاهی دولت، آن جایگاه قانونی مجلس را رعایت نمی کنند. دلیل آن نیز این است که مجلس از پشتوانه مردمی لازم و کافی در بعضی بخش ها برخوردار نیست. بنابراین نمایندگان باید تلاش کنند که مجلس قوی ترین نهاد نظام جمهوری اسلامی و حاکمیت و در واقع در راس امور باشد نه با زورکشی و زورگیری بلکه با قدرت فکری به نفع مردم و کشور حرکت کند اما در حال حاضر گره استانی شدن انتخابات به ضعیف شدن مجلس بیشتر کمک می کند. برخی بر این باور هستند که مجلس پوپولیستی می شود اما به نظر بنده همان رای یک مرزنشینی که حتی سواد خواندن و نوشتن ندارد چون براساس منافع و خواست خود رای می دهد، مصلحت کشور است.
جلودارزاده افزود: این کشور برای همه مردم ایران است و فقط برای نخبگان نیست. محرومین باید بتوانند فردی را که قبول دارند و سالی یک بار آن را می بینند به مجلس بفرستند. بنابراین باید گفت که طرح استانی شدن انتخابات ناقض حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان است. در حال حاضر ممکن است در شرایطی که همه مردم از امکانات توسعه یافتگی اجتماعی و اقتصادی برخوردار شده باشند، بتوان گفت تصویب این طرح خوب است اما در حال حاضر این کار به نفع مردم و کشور نیست. ما نمی توانیم از لحاظ توسعه، یک کشور عقب مانده و در حال توسعه باشیم اما به لحاظ ساختارها، ساختارهای کشورهای توسعه یافته را انتخاب کنیم.
این عضو فراکسیون امید مجلس در خصوص طرح استانی شدن که همزمان در شورای نگهبان و هیئت نظارت مجمع تشخیص در حال بررسی بود و همچنین درباره چگونگی تصویب این طرح در کمیسیون شوراهای مجلس نیز تصریح کرد: این طرح ها با هیاهو تصویب می شوند و ایراداتی در کمیسیون مطرح نشد.
این نماینده مجلس در مورد بررسی شدن طرح ها از جمله طرح استانی شدن انتخابات در هیئت نظارت مجمع تشخیص نیز بیان کرد: هیئت نظارت مجمع تشخیص یک اهرم قدرت غیرقابل پیش بینی در قانون اساسی است. مجمع تشخیص مصلحت به طور کلی بدین منظور تشکیل شد که اگر یک قانونی در مجلس تصویب و در شورای نگهبان رد شد، مجمع تشخیص، مصلحت نظام را درنظر بگیرد اما اینکه همه وظایف قانون گذاری در مورد همه قوانین را در اختیار داشته باشد، این موضوع در قانون اساسی پیش بینی نشده است. مجمع تشخیص پس از تصویب قانون اساسی تشکیل شد یعنی به خاطر قانون کار که همه کارگران در پی آن بودند. اما شورای نگهبان، این نظر را با تکیه بر بخش های فقه سنتی نمی پذیرفت اما حضرت امام (ره) که به پویایی فقه به ویژه در این موضوعات نو و به روز اعتقاد داشتند، مجمع تشخیص مصلحت را تشکیل دادند که اختلافات بین مجلس و شورای نگهبان را رفع اختلاف کند نه اینکه به نهادی تبدیل شود که بر مجلس و همه کارهای مجلس نظارت کند. سوال این است که شورای نگهبان در این میان چه جایگاهی دارد؟! به تعبیری هیئت نظارت برود در جای شورای نگهبان بنشیند! بنابراین این مباحث نشان دهنده ضعیف بودن مجلس است.
نماینده مردم تهران در پاسخ به این سوال که آیا همه نمایندگان دراین باره اتفاق نظر دارند که جایگاه مجلس به دلایل فوق تضعیف شده است، نیز بیان کرد: ممکن است برخی نهادهای مقتدر که با تصویب برخی قوانین مخالف هستند، به شورای نگهبان بروند و در صدد تغییر آن قوانین برآیند اما در حال حاضر مجلس و شورای نگهبان سعی می کنند در مورد مسائل با یکدیگر مذاکره کنند تا به یک نتیجه درستی برسند، قبل از اینکه آن قانون تصویب شود. بنده معتقدم ساختار افراد مجمع تشخیص به گونه ای نیست که این اقدامات انجام شود و ممکن است ناشی از فشارهایی از بیرون باشد.
سهیلا جلودارزاده در پاسخ به این سوال که لایحه جامع انتخابات تا چه حد می تواند در ایجاد احزاب قدرتمند کمک کند، نیز تاکید کرد: در این زمینه رویه و استراتژی نظام تعیین کننده خواهد بود اگر بخواهد احزاب قدرتمند تشکیل دهد باید با احزاب تعامل داشته باشد، به آنها آموزش دهد و آنها را قدرتمند کند. همچنین به احزاب اجازه دهد که ریسک کنند و به میدان بیایند. در حال حاضر محیط امنی برای فعالیت حزبی آزاد که بیانگر و شناسنامه بیان نظرات ملت باشد، وجود ندارد و یا برخی اوقات ملاحظات امنیتی، دفاعی و غیره در کشور موجب شده است که احزاب قدرتمند در کشور شکل نگیرند. برای مثال حتی اگر ظاهر ائتلاف حزبی را حفظ کنند وقتی به عرصه عمل می رسد هیچ انسجامی در عمل دیده نمی شود. یکی از دلایلی که اصلاح طلبان در مقاطعی قدرت را از دست دادند این بود که در عرصه عمل به ویژه بحث اجرایی کشور وحدت وجود نداشت. برای مثال سیاست های اقتصادی، سیاست های فرهنگی با بخش های غیردولتی همخوانی نداشت که مشکلاتی را در کشور ایجاد کرد.
جلودارزاده در خصوص نظام پارلمانی نیز اظهار کرد: به شرطی که پارلمان با انتخابات آزاد انتخاب شود و نماینده کلیت جامعه باشد می توان در مورد آن فکر کرد. به اقتدار مجلس کمک می کند البته اگر آن مجلس، مجلس منطقی و عقلانی نباشد، کمکی نخواهد کرد. مجلس باید عصاره فضائل ملت باشد. این نوع نظام نیاز دارد تا بواسطه انتخابات آزاد و پس از چند دوره برگزاری، جامعه را به یک تعادل نسبی برساند. اوایل انقلاب اگر آستانه تحمل افزایش پیدا می کرد، مردم ما نیز مانند کشورهای دیگر مصلحت را خود تعیین می کردند.
وی با توجه به رد صلاحیت ها و حذف افراد شایسته برای ورود به مجلس نیز بیان کرد: این رد صلاحیت ها مانع تشکیل یک مجلس کاملا مقتدر شد. ممکن است مجلس مطیع باشد اما باید پیشرو و خلاق باشد.