تهیه کنندگی از مشاغل اصلی هنر هفتم محسوب می شود.به جرات می توان گفت که بدون یک تهیه کننده کاربلد و هنرمند،هیچ فیلمی به سرانجام دلخواه نرسیده و نخواهد رسید.تهیه کنندگان در پیشرفت سینما بزرگ ترین نقش را داشته و دارند.برای همین از گذشته های دور در کشورهای صاحب سینما،به خصوص هالیوود سندیکاهای تهیه کنندگان راه اندازی و فعالیت خود را شروع کردند.این سندیکاها کاملا حرفه ای بوده و طبق آیین نامه های مصوب عضو گیری کرده و به کار ادامه می دهند.در تمام جهان کار تهیه کنندگی بسیار جدی گرفته شده و هرکسی نمی تواند عنوان آن را یدک بکشد.
متاسفانه در کشور ایران، آن گونه که باید به آن اهمیت نمی دهند.بسیاری، چه خاص و چه عام، هنوز بر این باور هستند که کار تهیه کننده کشیدن چک و کارت به کارت کردن است!این باور غلط آسیب های جدی و فراوانی را به سینمای ایران زده و می زند.بی شک تهیه کنندگانی از گذشته تا امروز در سینمای ایران بوده و هستند که به کار خود کاملا اشراف داشته و به صورت حرفه ای فعالیت می کنند،اما عده کثیری که در حال حاضر در ایران کارت تهیه کنندگی در دست دارند با اصول و فروع این شغل حساس آشنایی کامل،حتی نسبی نیز نداشته و استعدادی در این حرفه محسوب نشده و نمی شوند.
وقتی کسی با ساخت چند فیلم به عنوان کارگردان یا سرمایه گذار ،خود را طبق آیین نامه نظام تهیه کنندگی محق می داند کارت بگیرد و می گیرد،مشخص است که در آینده چه اتفاقاتی برای سینمای ایران رقم خواهد خورد.
بدتر از این دو قشر ،کسانی هستند که باز طبق همین آیین نامه، به خاطر داشتن مسوولیت و مدیرت فرهنگی،کارت تهیه کنندگی گرفته یا منتظرند بگیرند.
پیش از انقلاب تهیه کنندگی در سینمای ایران تابع شرایطی بود که خارج از بحث است و به آن پرداخته نخواهد شد.
موضوع این یادداشت وحدت بین تشکل های چندگانه تهیه کنندگان سینمای ایران است.در گذشته ای نه چندان دور،تهیه کنندگان زیر لوای صنفی واحد به فعالیت مشغول بودند،اما با افزایش تعداد تهیه کنندگان، اختلاف سلیقه ها شروع و آفت خودمحوری بر ذهن تنی چند از اعضای صنف تهیه کنندگان سایه انداخت.دیری نگذشت که گروهی از تهیه کنندگان علم مخالفت برداشته و ندای جدایی سر دادند.صنف واحد سریع تر از آنچه پیش بینی می شد چند پاره شد.در طول سال های گذشته،این تشکلات مختلف مدام با یکدیگر مقابله و مجادله داشته اند.سازمان سینمایی نیز مانند همیشه ناظری بی منظور بود و تنها نگرانی خود را ابراز می کرد.برای وحدت دوباره تهیه کنندگان،اقداماتی صورت گرفت،اما بی فایده بود.
حسین انتظامی سرپرست سابق و رییس تازه منصوب شده سازمان سینمایی با توصیه مشاور اعظم خویش،درخواست کرد تشکلات مختلف صنف تهیه کنندگان،دور یک میز نشسته،اختلاف ها را حل کرده و دوباره زیر پرچم صنفی واحد بروند.
وحدت تهیه کنندگان، آرزوی سینمای ایران است و بی شک بسیار مفید خواهد بود،اما به نظر کاری غیر ممکن می آید،اگر هم معجزه شد و این اتفاق افتاد،وحدت آنان قطع به یقین،دوباره درهم خواهد شکست.زیرا دایره اختلافات گسترده تر از آن است که وحدت دائمی را به دنبال داشته باشد.مطمئنا،این وحدت منافع بسیاری را به خطر خواهد انداخت و برخی از تشکلات و اعضای آن نیز به هیچ وجه حاضر نبوده و نیستند از منافع خود چشم پوشی کنند.
مشکل دیگر این است که در حال حاضر تعدادی تهیه کننده وجود دارند که توسط برخی ارگان ها،سازمان ها و سرمایه گذاران بی هویت به این حرفه تحمیل شده اند که همیشه ساز مخالف زده و خواهند زد.
سازمان سینمایی با نقشه مشاور اعظم، بحث وحدت تهیه کنندگان را برای رسیدن به منظور خود پیش کشیده است.اولین و مهم ترین آن، این است که توپ مشکلات سینمای ایران را به زمین تهیه کنندگان انداخته و آنجا ماندگار کند تا خود را از بند مسوولیت و پاسخگویی خلاص کند.به عنوان مثال پروانه ساخت و دیگر مسایل مشکل ساز را می خواهد از گردن خود باز کرده و بر گرده تهیه کنندگان بگذارد.
رییس سازمان سینمایی و مشاور اعظم وی به خوبی می دانند،وحدت کامل تهیه کنندگان سینمای ایران تقریبا غیر ممکن است.آنان برای مظلوم نمایی و خود شیرینی این کار را انجام دادند.اگر وحدت صورت بگیرد،آن را در بوق و کرنا کرده و می گویند ما سینمای ایران را نجات دادیم!اگر هم وحدت اتفاق نیفتد،چهره یک مظلوم را به خود گرفته و خواهند گفت:ما تمام تلاش خود را کردیم،اما خودشان نخواستند!
تهیه کنندگان با تجربه ایران که اکثرشان آگاه به امور هستند،مراقب باشند توسط مشاور اعظم بازی نخورده و توپ را به هیچ وجه در زمین خود نگه ندارند.برای رسیدن به وحدت تلاش کنند،اما به خواست خودشان و کمک به سینمای نیم مرده ایران.
وحدت واقعی تهیه کنندگان آرزوی همه سینماگران است،اما باید دید،رویایی صادق است یا خوابی کاذب!
سیدرضا اورنگ