به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ طبقهبندی اجتماعی نوعی قشربندی است که در آن افراد به وسیله مقررات قانونی و یا اعتقادات مذهبی در دستههای گوناگون قرار نمیگیرند بلکه بر اساس تفاوت اقتصادی میان گروهبندیهای افراد و نابرابری در تملک و کنترل منابع مادی تعیین میشود هر فرد در کدام دسته از این قشربندی قرار گیرد. بر اساس دیدگاههای جامعهشناسی در هر اجتماع 3 طبقه ممتاز، متوسط و ضعیف حضور دارند که هر کدام طیفی خاص از آن جامعه را در دل خود جای دادهاند، جامعه ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نیست و این 3 قشر مختلف را در درون خود داشته است.
طی چندین دهه اخیر اکثریت جمعیت ساکن ایران در زمره قشر متوسط جامعه قرار گرفته و از مزیتهای یک اجتماع نیز تا حدودی بهرهمند بوده اما در چند ماه اخیر و پس از اعمال شدیدترین تحریمها از سوی کشورهای غربی که منجر به کاهش ارز ملی و همچنین کاهش قدرت خرید مردم شده شاهد هستیم قشر متوسط چون گذشته دیگر نمیتواند مزایای اجتماعی در راستای تامین نیازهای خود استفاده لازم را ببرد و شاید بتوان گفت جمعیتی که در گذشته جزو گروه متوسط جامعه بودهاند حال در زمره طبقه فقیر جامعه قرار میگیرند.
نیره توکلی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در خصوص اضافه شدن افرادی از قشر متوسط به قشر ضعیف جامعه ایرانی به خبرنگار برنا گفت: هرچند نمیتوان از تاثیرات کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید صرفنظر کرد اما با قاطعیت نمیتوان گفت در شرایط فعلی جمعیت فراوانی از قشر متوسط به قشر ضعیف جامعه تزریق شده باشند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اوایل دهه 60 شمسی با موجی از تبلیغات مواجه بودیم که در پی تفهیم موضوعی تحت این عنوان بود که شما زیر خط فقر هستید و مردم ما نیز با استقبال از این موضوع به یک باور اشتباه رسیدند که در هر شرایطی اذعان کنند در زیر خط فقر قرار دارند، راحتتر بگوئیم زیر خط فقر بودن تبدیل به یک افتخار شده بود.
این جامعهشناس ادامه داد: در صورتیکه به هیچ عنوان ما با این موضوع روبرو نبودیم و پس از پیروزی انقلاب تا امروز شاهد هستیم براساس سیاستهای گوناگون حاکمیت و دولتهای مختلف که بر سر کار آمدهاند به افرادی که در قشر متوسط قرار دارند بیشتر پرداخته شده و از لحاظ کمی و کیفی نیز نیرومند شدهاند.
توکلی در پاسخ به این سوال که القای تفکر فقیر بودن در بین مردم به چه شکلی رواج یافت گفت: همانطور که گفته شد متاسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی موجی از تبلیغات علیه حاکمیت جدید به راه افتاد که راه نفوذ خود را نیز در بین آحاد جامعه پیدا کرد و مردم را به این باور رساند که همگی جزوی از قشر ضعیف جامعه خواهند شد، البته خود مردم نیز به این موضوع دامن زدند و بیش از پیش توجهاتی را به این موضوع داشتند به شکلی مقابل داشتهای خود قانع نبودند و همواره به دنبال رسیدن به اوج ثروت بودند، امری که برای تمامی آحاد جامعه امکانپذیر نخواهد بود چون قشری در طول تاریخ توانسته در رفاه و آسایش کامل همواره در اقلیت بوده اما باز هم با این شرایط حاکمیت جدید تمامی سعی خود را در راستای تقویت اقشار مختلف جامعه از جمله قشر متوسط و افراد مستضعف انجام داد.
توکلی در ادامه با اشاره به این موضوع که قشر متوسط به بدنه گروه ضعیف یک جامعه تزریق نشده است، عنوان کرد: بر اساس شاخصهایی که در این رابطه وجود دارد و مطالعات فراوانی که در این خصوص انجام گرفته از دیر باز تا به حال هیچگاه طیفی عظیمی از قشر متوسط جامعه به بدنه گروههای ضعیفتر جامعه تزریق نشده است مگر طی چندین ماه اخیر که برخی از افراد با توجه به نوسانات اقتصادی و وضعیت معیشت به این دسته اضافه شده باشند؛ مصداق بارز این موضوع نیز وضعیت معضیت افراد متوسط اجتماع طی چندین دهه گذشته است که به صورت نسبتا بالایی از امکانات اجتماعی جامعه ایرانی به صورت گسترده استفاده کردهاند. مثالی که در این خصوص نیز میتوان زد این است که همواره افرادی که خود را جزو طیف متوسط جامعه میدانند، توانستهاند سفرهای خارجی را طی چند سال گذشته حداقل به یکی از کشورهای همسایه و یا یک کشور آسیایی داشته باشند و در طرف مقابل نیز کشورهای مقصد این افراد سرمایهگذاریهای عظیمی را روی مسافران و توریستهای ایرانی کردهاند بهشکلی که تعداد رستورانهای ایرانی در کشورهای خاورمیانه به شدت افزایش یافته و همچنین تعداد افرادی زبان فارسی را آموزش دیدهاند و بهعنوان لیدر تورهای مسافرتی فعالیت دارند بسیار افزایش یافته است.
او ادامه داد: در رابطه با وضعیت معیشت و تامین مایحتاج مورد نیاز خود و خانواده خود نیز به شکل جدی با مشکل مواجه نبودهاند و در بسیاری از مواقع توانستهاند بهترین نوع کالا و خدمات را دریافت کنند مگر طی چند ماه اخیر که شدت فشارهای اقتصادی به بدترین نحو بوده است.
توکلی در پایان خاطرنشان کرد: البته این نکته نیز نباید فراموش شود که گاهی اوقات سیاستهای غلط رواج یافته در یک جامعه میتواند به بدترین شیوه تاثیرگذار باشد؛ برای مثال مبحث یارانه یکی از این سیاستهای غلط بود که در دولتهای گذشته به تصویب رسید و مردم نیز آن را دریافت کردند در صورتیکه همان بودجهای که برای این طرح در نظر گرفته شده میتوانست بسیاری از پروژههای نیمهکاره که مزیتهای بیشتری برای یک اجتماع را به همراه دارد به اتمام برساند و مردم نیز به دنبال افزایش این یارانه نباشند.