به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ تا حالا از خودتان پرسیدهاید اصلیترین مشکلی که در زندگی دارید چیست؟ احتمالا از خیلیها این سؤال را که میپرسیم بلافاصله میگویند بیکاری، نداشتن شغل و نداشتن درآمد مناسب. به طرز عجیبی آینده در کشور ما با اقتصاد گره خورده و کار به جایی رسیده که انسانها خودشان را با پولی که در اختیار قرار دارند تعریف میکنند.
تمام اینها را گفتیم که به نکته مهم دیگری اشاره کنیم و آن هم اینکه درد جوان ایرانی داشتن شغل و یا نداشتن شغل نیست. عمق ناامیدی است جوان ایرانی را مورد هجوم قرار داده است.
باز هم تکرار میکنم درد ما فقط یک درد اقتصادی نیست؟ بیایید راه را برای عرصه خیال باز و تصور کنیم دنیایی را که در آن همه مشکلات اقتصادی ما حل شدهاند، شغل خوب و رفاه کامل داریم، آیا دردهایمان تمام می شوند؟ در همین حین که این سؤال در سرمان میچرخد به سراغ یک جامعه شناس میرویم تا از او در مورد دردهای ناگفته جامعه سؤال کنیم.
نیره توکلی، جامعه شناس، با بیان اینکه ما باید قبل از هر چیزی تکلیفمان را با این جمله روشن کنیم که آینده را در چه چیزی میبینم؟ میگوید: «امیدواری به آینده فقط به داشتن شغل باز نمیگردد بلکه به عوامل مختلفی بستگی دارد که یکی از آنها مشارکت است. ناامیدی ای که در کشور ما وجود دارد از این ناشی میشود که مشارکت اجتماعی در کشور ما کم است و مردم در فضاهای اجتماعی فعال نیستند. در کشور ما به این نیاز است که مشارکت مردم در عرصههای مختلف افزایش پیدا کند و مردم احساس کنند که تصمیمهای آنها در سرنوشتی که برایشان رقم میخورد تأثیر دارند.»
وی با بیان اینکه فضاهای مدنی در کشور ما سرزنده نیستند و پویایی لازم را ندارند و همین باعث شده مردم انگیزه خود را برای آینده از دست بدهند، میافزاید: «مسئله اصلی جوانان کشور ما کارداشتن و یا بیکار بودن نیست، آینده مسئلهای چند وجهی و پیچیده است که تحت شرایط گوناگونی معنا پیدا میکند. در حال حاضر در کشور ما هزینههای کلان برای برنامههایی میشود که نتیجه آنها هیچ است. شادی عمومی در کشور ما محدود شده است. در برنامهریزیهای کلان ما تنوعهای کشور مدنظر قرار نمیگیرند و همین باعث میشود که گروههای حاشیهای احساس کنند که نادیده گرفته میشوند. جامعه جوان ما بیشتر از اینکه با مشکل بیکاری درگیر باشند بهخاطر عوامل ناامیدکنندهای که در جامعه شکل گرفته به کرختی و بیتفاوتی رسیدهاند. معضل کرختی جوانان از مشکل بیکاری آنها حادتر است.»
توکلی با اشاره به اینکه، مردم ما فشار روانی زیادی را پشت سر میگذارند، تصریح میکند: «از یک سو تبلیغات گستردهای وجود دارد که میخواهد فضای جامعه را تیره و تار نشان دهد و در حوزههای مختلف سیاه نمایی میکند. برای نمونه از تحریمها و مشکلات اقتصادی کشور سخن میگوید. و از سوی دیگر حمایت لازم از مردم صورت نمیگیرد و همین امید به آینده را کور میکند.»
وی ادامه می دهد: «در چند دهه اخیر در کشور تبلیغات شدیدی وجود دارد که اصرار میکند مردم زیر خط فقر هستند و بدبختی زندگی آنها را در برگرفته است. این در حالی است که وضعیت کشور ما با زیر خط فقر فاصله زیادی دارد. وضعیت اقتصادی تنها عاملی نیست که مردم را ناامید کرده است. عرصه برای اشتغال خیلی باز است منتهی از ظرفیتهایی که وجود دارد استفاده نمیشود. مشکل اصلی در کشور ما بحران اقتصادی نیست، بلکه تیره و تار بودن فضای اجتماعی مدنی است.»
توکلی به وظیفهای که مردم و دولت در این شرایط دارند اشاره میکند و میگوید: «وظیفه شهروندان در این شرایط این است که به وعدههای اقتصادی کشورهای دیگر توجه نکنند و گول حرفهای بیمحتوا و تبلیغات پوچ را نخورند. وظیفه دولت هم این است که هزینهها را در مسیر درست سرمایهگذاری کند. باید بستر لازم برای مشاغل فرهنگی و برنامههای اجتماعی مردم باز شود و مردم بتوانند در فضای عمومی جامعه فعالیت سازنده داشته باشند.»