شهاب شهرزاد، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در سالهای دورتر معاونت سینمایی با تنظیم کردن آئیننامهای حضور در جشنواره فیلم فجر را برای فیلمهایی که قصد داشتند در طول سال بر پرده سینما نمایش داده شوند اجباری کرده بود و فیلمها با حضور در جشنواره پروانه نمایش میگرفتند و شرایط اکران برایشان فراهم میشد.
شهرزاد خاطرنشان کرد: فیلم سینمایی «میکس» به کارگردانی داریوش مهرجویی نیز هجویهای برای این موضوع بود. از آنجا که الزام حضور در جشنواره فجر برای اکران در سال آینده منطقی نبود این سیاست سالهاست از جشنواره فیلم فجر حذف شده و با حذف این قانون از آنجا که سازمان سینمایی نمیتواند از مجوزهایش حراست کند قطعاً فاصله گرفتن از حاشیهسازی جزو اولویتهای فیلمسازان و سینماگران است.
او افزود: مجوزهای سازمان سینمایی تحت تأثیر هیاهو و سلایق دیگر نهادهای فرهنگی با مشکل مواجه میشود و فیلمی که از منظر نهادهای فرهنگی دیگر با ارزشهای عمومی و اخلاقی همخوانی نداشته باشد با حواشی بسیاری روبرو میشود و در جشنواره فیلم فجر، فیلمی که بر حضور دارد برای نمایندگان نهادهای فرهنگی دولتی و غیر دولتی نمایش داده شده و در معرض حاشیهسازی قرار میگیرد و از آنجا که با هر حاشیه ممکن است سرنوشت یک فیلم به واسطه ناکارآمدی سازمان سینمایی تغییر کند بسیاری از فیلمسازها ترجیح میدهند که فیلم خود را مستقیماً روانه اکران کنند.
این منتقد در ادامه اظهار داشت: اگر عملکرد سازمان سینمایی با منطبق با آییننامهها باشد نهاد دیگری نمیتواند در سیاستهای این سازمان دخالت کند. سازمان سینمایی امروز وارد بازیهای سیاسی شده و تصمیمهای سیاسی میگیرد و این رفتار نادرست باعث شده تا برخی فیلمسازان که احتمال حاشیهسازی برای فیلمشان وجود دارد تصمیم بگیرند که با نقد و چالش مواجه نشوند.
شهرزاد تصریح کرد: از طرفی جشنواره فیلم فجر، جشنواره معتبری نیست و برنده شدن در این جشنواره نمیتواند تضمینی برای موفقیت فیلمساز باشد. طی سالهای گذشته دیدهایم که یک فیلم 8 سیمرغ برنده شده و در دیگر حتی نتوانسته فیلم بعدیاش را بسازد. جشنواره فجر آنچنان اعتباری ندارد که بتواند ادامه فعالیت منتخبانش را تسهیل کند و حتی برای اکران فیلم موفق در این رویداد نیز تضمینی وجود ندارد و این در حالی است که در همه جای دنیا جشنوارهها بازاری جهانی و داخلی دارند که حتی حضور در آنها نیز میتواند آینده یک فیلمساز را تحتالشعاع قرار داده و دچار تغییر کند.
او افزود: وقتی به جشنوارههای اخیر نگاه میکنیم یک خلاء بزرگ را به وضوح میبینیم و آن برنامهریزی سینمایی است. جشنواره فیلم فجر بضاعت سینمای ما را نشان نمیدهد و ما از همه بضاعت سینماگران قبل و بعد از انقلابمان بهره نمیگیریم و اگر فیلمی در این رویداد فرهنگی هنری موفق است به درخششهای گاه و بیگاه افراد مربوط میشود. فیلمهای خوب و موفقی که از جشنواره فیلم فجر بیرون آمدهاند حاصل درخشش و استعدادهای فردی است و به هیچعنوان نمیتوان آنها را مربوط به سیاستهای جشنواره فیلم فجر دانست.
این منتقد در پایان اظهاراتش گفت: برای بهتر شدن وضعیت جشنواره فیلم فجر بهتر است در سیاستهای کلی سینما تجدیدنظر داشته باشیم و دخالتهای بی مورد را حذف کنیم. دخالتهایی که در هنگام پروانه ساخت مانع شکوفایی توانمندیهای میشوند مسیر خلق اثر هنری در کشور را سد میکنند و در شورای نمایش و جشنواره شاهد سینمایی دستکاری شده هستیم که پیش از ساخت آثار، آنها را از فیلترهایی گذرانده که وجودشان ضرورتی ندارد. این یک پدیده همیشگی است و در همه دولتها و دورهها وجود داشته و نمیتوان آن را مربوط به یک دولت خاص دانست.