به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ نشست تخصصی «جنگهای رسانهای و روشهای مقابله با آن» در قالب چهارمین کرسی آزاداندیشی پدافند رسانهای با حضور حمیدرضا حسینیدانا، سیده مهناز حسینی، محمد شیربیگی، رامتین فرزاد و جمعی از صاحبنظران عرصه رسانه در فرهنگسرای سرو برگزار شد.
در جنگ نرمی هستیم که رسانه ابزار آن و خبرها گلولههایش است
حسینی دانا در ابتدای این جلسه صحبت کرد و ضمن اشاره به جنگ رسانهای تمام عیار علیه کشورمان گفت: یکی از میادین جنگی که هر روزه درگیر با آن هستیم، میدان رسانهای است. در بعضی مواقع فراموش میکنیم که در یک جنگ نرمی هستیم که ابزار آن رسانه است و برخلاف خیلی از کشورهای دیگر که تنها در یکی دو موضوع درگیر چنین جنگی هستند، ما با انبوهی از موضوعات با پیچیدگی بالا روبهرو هستیم که فشنگهایی را تشکیل دادهاند که بر ابزار رسانه سوار شده و به سمت مخاطب شلیک میشود.
جنگ نرم یعنی تغییر افکار بدون کشتار و خونریزی
محمد شیربیگی سخنران بعدی این مراسم بود؛ او ضمن اشاره به جنگهای رسانهای گفت: به صورت کلی میتوان جنگها را به 3 دسته تقسیمبندی کرد. اولی جنگ سخت است که از گذشتهها وجود داشته است و با شمشیر و اسلحه و ... انجام میشده است؛ دیگری جنگهای نیمه سخت است که در 100 سال اخیر باب شده است که از آن جمله میتوان به کودتا اشاره کرد. موضوع سوم جنگ نرم است که این روزها درگیرش هستیم. این جنگ زیرشاخههای مختلفی دارد که یکی از آنان جنگهای رسانهای است. درحقیقت از آنجا که کشت و کشتار مشمئزکننده بود و کسی از آن خوشش نمیآمد نوع جنگها عوض شد و به گونهای تبدیل شد که بدون این که کسی کشته شود افکار را عوض کنیم.
ماجرای مستندی که تغییر آرا در انتخابات آمریکا را افشا کرد
رامتین فرزاد با اشاره به جنگهای هیبریدی و مصادیق آن گفت: جنگ هیبریدی از نوع جنگهای جدیدی است که کشور ما اخیرا به شدت با آن روبهرو شده است؛ بارزترین نوع جنگهای هیبریدی و شناختی را میتوان در سال 2016 در آمریکا دید. احتمالا توضیحات زیادی را در یک بازه زمانی کوتاه درباره انتخابات آمریکا شنیدهاید. بزرگترین اتفاقات رسانههای دنیا این بود که آقای مارک زاکنبرگ به دادگاه رفت و در مورد این مساله توضیح داد که در انتخابات آمریکا از اطلاعات منتشر شده در فیسبوک توسط کاربران چه استفادههایی شده است. اواخر سال 2019 با یک فیلم مستند از کمپانی نتفلیکس روبه رو شدیم که در ایران خیلی مورد توجه قرار نگرفت. در این مستند گفته میشود که بزرگترین شرکت تحلیل دادههای دنیا از اطلاعاتی استفاده کرد تا به رای مردم در ایالتهای مختلف آمریکا جهت بدهد. با دیدن این فیلم متوجه میشوید که خیلی از اطلاعاتی که شما ارسال میکنید قرار است در چه مواقعی مورد استفاده قرار گیرد. در انتخابات 2016 ریاست جمهوری آمریکا مردم را به 3 دسته تقسیمبندی کرده بودند؛ کسانی که طرفدار هیلاری کیلینتون بودند، کسانی که طرفدار ترامپ بودند و البته مرددها. آنان تمرکز خود را روی مرددها گذاشتند و شروع به جنگ اطلاعاتی کردند و با ارسال ویدئوهای خاص تلاش میکردند که جهتگیریها آغاز شود. به نظر شما سرنخ ها را از کجا می آورند؟ پاسخ مشخص است؛ بررسی میکنند و متوجه میشوند که در هر ایالت چه مشکلاتی وجود دارد و برهمین اساس چه اطلاعاتی را باید تولید و برای آنجا پست کنند.
هک کردن ذهن انسان با بیش از 5 هزار نقطه اطلاعاتی
وی ادامه داد: براساس آمار رسمی اعلام شده توسط بزرگترین شرکت تحلیل داده جهان از هر کاربر فیسبوک 5 هزار نقطه اطلاعاتی دریافت شده است. این تعداد به شدت عجیب است و حتی روانشناسان شاید توانایی دریافت چنین حجمی از اطلاعات را نداشته باشند. حال باید اشاره کنم که تحلیل 5 هزار نقطه اطلاعاتی کاربران در ایالات مختلف آمریکا و هزینه یک میلیون دلاری برای تولید و انتشار محتوا در بین رای دهنگان کمک کرد تا نتیجه انتخابات به راحتی تغییر کند. بر همین اساس اصلاح عجیبی در بین اهالی رسانه به وجود آمد و آن هم هک ذهن انسان بود.
در بخش بعدی این برنامه سیده مهناز حسینی صحبت کرد و در مورد موضوع روشنگری گفت: واژه افشاگری در کشور ما بسیار متفاوت با کشورهای دیگر است. البته این موضوع از ابتدا با عنوان «سوتزنی» تاریخچهای قدیمی دارد. در انگلستان وقتی که یک تخلفی را میدیدند پلیس انگلیس سوت میزده است و بقیه خبردار میشدند و آن خلاف افشا میشده است. در کشور ما چند وقتی است که به این موضوع پرداخته میشود و در توان رسانهها است. در حقیقت رسانه ابزار روشنگری و افشاکردن است. از این جهت گفته میشود رسانهها توانایی افشا کردن دارند که اگر کسی بیاید و به تنهایی مسالهای را افشا کند میتواند بحرانی را در جامعه ایجاد کند و به جای این که منجر به تصویب قانون شود برعکس عمل کرده و باعث ترس، ناامیدی و ... در بین مردم میشود.
افشاگری باید از طریق رسانهها انجام شود نه اشخاص
وی اضافه کرد: در صورتی که رسانه افشاگری کند مردم امیدوار میشوند و پیگیری آن مساله هم سادهتر است. وقتی مردم از نتایج افشای آن فساد و پیگیری آن باخبر میشوند امید در دلشان ایجاد میشود. در این جا مهمترین کار رسانه این است که روحیه مطالبهگری داشته باشد و بگوید منِ رسانه در کنار مردم هستم و با پایبندی به قوانین افشاگری میکنم. اگر رسانهای بتواند این کار را انجام دهد نه تنها خودش حمایت میشود بلکه مردم نیز امیدوار میشوند. از همین منظر به نظر میرسد که تصویب قوانینی در این زمینه ضروری به نظر میرسد. متاسفانه خیلی از خبرنگاران ما زمانی که چنین افشاگریهایی را انجام میدهند مورد حمایت قرار نمیگیرند و به شدت اذیت میشوند، کارشان را از دست میدهند و حتی امنیت روانی خود را از دست میدهند.
دشمنان از اطلاعات خودمان علیه خودمان استفاده میکند تا ناامیدی ایجاد کند
حسینیدانا در بخش دوم صحبتهای خود گفت: گاهی اوقات میبینیم که اطلاعات ما جمعآوری شده و به عنوان تیر برای سلاح دشمنان مورد استفاده قرار میگیرد. موسسات بسیاری در دنیا وجود دارد که این اطلاعات را جمع آوری میکنند. برای مثال دانشگاه مریلند با پرسش سوالاتی از خود مردم ایران در قالب نظرسنجی گزارشاتی را هر سه ماه یکبار منتشر میکند. نتایج این اطلاعات مورد تحلیل قرار گرفته و موارد زیادی کشف میشود. این اطلاعات در اختیار CIA، میز ایران در پنتاگون و ... قرار میگیرد و خروجیاش را در بیانیههای دولتمردان آمریکایی میبینیم. برای مثال یکی از دولتمردان آمریکایی گفته بود که اگر مردم ایران غذا میخواهند باید با ما کنار بیایند؛ این حرف ماحصل همین نظرسنجیها است که توسط موسسات خارجی جمع آوری میشود. در حقیقت از اطلاعات خودمان علیه خودمان استفاده میکنند تا یاس و ناامیدی را در جامعه القا کنند.
بیبیسی برای تمام دنیا پولی است برای ما رایگان!
شیربیگی مثالی برای جنگ نرم بیان کرد و گفت: باید به دهه 70 میلادی اشاره کنم؛ جایی که این نتیجه حاصل شد که دو ابر قدرت نمیتوانند در دنیا کنار هم باشند و شوروی باید فروپاشیده شود. با انجام کار رسانهای در دهه 70 و حمله به شوروی از این طریق، این کشور در دهه 90 فروپاشیده شد. حال جالب است بدانید که چنین جلسهای 15-16 سال پیش برای فروپاشی ایران نیز برگزار شده است که نتیجه آن در 15 راهبرد آمده است. در این راهبرد آمده است که ایران از نظر وسعت، جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، قدرت نظامی و ... به حدی رسیده است که دیگر نمیتوان آن را با جنگ از هم پاشید و باید به سراغ جنگ نرم رفت. یکی از راهبردهای آنان این است که باید پیامهای خود را از طریق اینترنت به دست مردم ایران برسانیم. دقیقا در همین زمان است که شبکه های فارسیزبان از جمله بیبیسی فارسی، من و تو و ... بلافاصله تاسیس میشود. جالب است بدانید که پخش بیبیسی برای مردم دنیا با دریافت اشتراک است اما چه میشود که پخش آن برای ما رایگان است؟ علاوه بر این بیبیسی به خیلی از زبانها از جمله چینی، فرانسوی و ... مطلب منتشر نمیکند اما به زبان فارسی برنامه دارد.
سالی 50 میلیون دلار هدیه اسرائیل به ایران اینترنشنال!
مهناز حسینی در مورد رسانههای فارسیزبان خارجنشین گفت: یکی از شبکههای ماهوارهای شبکه اینترنشنال است؛ دو سالی میشود که این شبکه ایجاد شده و پشتوانه آن عربستان سعودی است و منابع مالیاش را اسرائیل تامین میکند. اسرائیل در هر سال حدود 50 میلیون دلار پول برای این شبکه اختصاص داده است. هدف آن هم تمرکز بر روی قشرهای خاصی است و از طریق جنگهای رسانهای شناختی تلاش میکند بر روی احساسات مردم کار کند و آنان را تشویق به کاری کند که دلخواهش است.
«بزرگنمایی» و «تکرار» دو استراتژی دشمن در جنگ رسانهای با ایران
محمد شیر بیگی با تاکید بر این که در جنگ رسانهای هستیم گفت: در سواد رسانهای 4 استراتژیک و تکنیک داریم که بسیار مهم است؛ اولین آن بزرگنمایی است؛ در شبکههای خارجی نگاه کنید و بیینید که آیا یک خط خبر از دستاوردهای ایران خوانده میشود؛ برای مثال ایران داروی ضد سرطان کشف کرده است آیا بیبیسی آن را اطلاعرسانی کرد؟ خیر. بنابراین کوچکنمایی دستاوردها و بزرگنمایی مشکلات یکی از مواردی است که رسانه های دشمنان در قبال ایران دنبال میکنند. مورد بعدی تکرار است؛ برای مثال در بیبیسی این قدر راجع به هواپیمای اوکراینی توضیح داد که همه بدان فکر میکردند و ذهن هیچ کس به سمت دیگر اخبار نرفت. رسانه نمیتواند به شما بگوید که چگونه فکر کنید اما میتواند بگوید به چه چیزی فکر کنید. رسانه است که به ذهنها جهت میدهد. او است که باعث میشود به هواپیمای اوکراینی فکر کنید اما به سقوط هواپیمای آمریکایی در افغانستان فکر نکنید.