صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

نقدی بر فیلم «خون شد»؛

کیمیایی بدون روتوش!

۱۳۹۸/۱۱/۲۷ - ۰۴:۰۰:۰۰
کد خبر: ۹۶۴۳۶۸
مهدی قنبر - منتقد سینما

«خون شد» جدیدترین ساخته مسعود کیمیایی فیلمی است که به‌تمامی از کیمیایی انتظار داریم تا ببینیم. شاید بتوان گفت این فیلم نوعی بازگشت او به خود و سینمایی است که از وی می‌شناسیم. سینمایی بدون حشو و اضافه که قبل از فیلم «ردپای گرگ» از او دیده بودیم. کیمیایی در طول این سال‌ها برای جذب مخاطب کوشید سینمایش را با نگاه و سوژه‌های امروزی‌تر درآمیزد؛ که باعث از دست‌دان مخاطبان و دلسردی علاقه‌مندان به سینمای اصیل کیمیایی شد و با اصرار فیلم‌ساز این رویکرد به نقطه‌ضعف بزرگ سینمای او تبدیل شد. او در این سال‌ها کوشیده بود تا در آثاری مانند «قاتل اهلی» مقوله‌ها و مظاهر امروزی جامعه را دست‌مایه فیلم‌هایش قرار دهد. موضوعاتی که اساساً متعلق به سینما و دنیای کیمیایی نبود. این عناصر هیچ‌گاه با سینمای این فیلم‌ساز صاحب سبک گرد هم نمی‌آمد. این نگاه سنتی هیچ‌گاه نتوانست در قالب نگاه‌ها و دنیای امروزی همسو وهم نشین شود.

 اما در فیلم «خون شد»، او مسیر 28 ساله خود را اصلاح می‌کند و به سینمای ناب کیمیایی بازمی‌گردد. این فیلم بازگشت فیلم‌ساز به شاخص‌ها، نشانه‌ها و عناصر پرکاربرد او است. معمولاً عناصر مهم، آشنا و تشکیل‌دهنده آثار این فیلم‌ساز یعنی، چاقو، زن، ناموس، وطن «خانه» و رفیق با رویکرد کیمیایی برای نسل جوان معنا و مفهومی ندارد؛ اما کیمیایی در این فیلم می‌کوشد تا بدون این دغدغه داستان خود را با سبک سیاق خود بازگو کند و به مسیر پیشینش بازگردد. به‌هرحال مخاطب سینمای کیمیایی باید بادانش، نشانه‌ها و داده‌هایی که از او و سینمایش می‌شناسد فیلم‌های او را دنبال کند.

فیلم «خون شد» ضمن آنکه سرشار از سرنخ‌های آشنا و دیالوگ‌های خاص کیمیایی است، از اشارات و نشانه‌های فرامتنی نیز سود می‌برد. به‌گونه‌ای که تمام آنچه فیلم به آن اشاره دارد و در اثر می‌بینیم، ما به ازای بیرونی نیز دارد. اگرچه زمان و مکان، موضوع موردبحث کیمیایی نیست اما مخاطب درمی‌یابد که کیمیایی فیلمی انتقادی نسبت به شرایط جامعه خود ارائه داده است و راهکاری نیز از جنس نگاه فیلم‌ساز و شیوه فیلم‌سازی‌اش به تصویر می‌کشد؛ که البته جای بحث دارد. او راه‌حل را در خودمحوری بر اجرای حکم می‌بیند. این خصیصه اصلی شخصیت‌های کیمیایی به‌حساب می‌آید. تعجب‌برانگیزتر این است که شخصیت‌های اصلی و قهرمانان قصه بسیاری از کارگردانان و فیلم‌نامه نویسان آثار شرکت‌کننده در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر نیز رویکردی خودمحور دارند. شخصیت‌های فیلم‌هایی چون «شنای پروانه»، «مغز استخوان» و حتی «روز صفر» همگی قانون نانوشته خود رادارند و آن را اجرا می‌کنند.

سکانس آغازین و پایانی فیلم با فیلم‌برداری بسیار خوب علیرضا زرین‌دست، از سایه‌های بلندی حکایت دارد که روی دیوار افتاده است. سایه سیاه‌وسفیدی که به‌نوعی یادآور فیلم‌های فارسی به‌ویژه فیلم محبوب کارگردان «قیصر» است. بخصوص زمانی که صدای ضرب و موسیقی اصلی فیلم «قیصر» بیس اصلی این فیلم می‌شود. به نظر می‌رسد که کارگردان، شخصیت اصلی این فیلم را از دل تاریخ فیلم‌های فارسی فراخوانده است تا خانه یا در حقیقت وطن و نیز اهالی آن را نجات دهد. زمانی هم که در سکانس پایانی، شخصیت اصلی فیلم «فضلی» در خون خود می‌غلتد و رسالتش یعنی حفظ خانه و بازگرداندن اهالی منزل را به انجام رسانده است؛ او تا چند قدمی خانه می‌آید اما از بازگشت به خانه منصرف می‌شود و در فضایی مشابه با سکانس آغازین و با نمایش همان سایه بلند به دنیای سینمای محبوب فیلم‌ساز بازمی‌گردد؛ و سرنوشتی مانند تمام قهرمانان آثار او پیدا می‌کند. این دو سکانس مهم‌ترین اکت داستان «خون شد» هستند.

 شخصیت «فضلی» با همه نشانه‌های خودمحوری و انتقام‌جویی‌اش آمده تا خانه‌ای که گروهی آن را اشغال کرده و سند آن را در اختیار گرفته‌اند را آزاد کند. ورود این شخصیت به داستان اگر برای دیگران خون و خون‌ریزی به همراه دارد برای اعضای خانه، زندگی به همراه می‌آورد. دو پلان ماهی قرمز حوض به این نکته اشاره دارد؛ زیرا زمان ورود «فضلی» به خانه ماهی‌های حوض مرده‌اند اما پس از ورود قهرمان قصه و تلاش برای حفظ خانه در پلان مشابه ماهی‌های قرمز زنده هستند. عدم ورود این شخصیت در سکانس پایانی نیز به‌نوعی بر این نکته تأکید دارد که دیگر قیصر یا قهرمانی ازاین‌دست وجود خارجی ندارد؛ بلکه اعضای خانواده باید برای آزادی خانه به تعبیر کیمیایی خون دهند. از سوی دیگر این عدم ورود شخصیت اصلی و آمدن او تا ده قدمی خانه می‌تواند اشاره به بازیگر اصلی فیلم «قیصر» داشته باشد که زمانی تا نزدیکی کشور آمد اما وارد نشد.

شخصیت «فضلی» تئوری خاصی دارد. اصرار او بر حفظ خانه، حکایت از آن دارد که این بار کیمیایی بر عنصر خانه «وطن» تأکید بیشتری بر دیگر عناصر مهم آثارش یعنی ناموس، زن و رفیق دارد؛ زیرا خانه می‌تواند حافظ دیگر عناصر هم شود. پس باید اشغال گرانی که خانه را بدون اجازه تصرف کرده‌اند و در آن به کسب‌وکار مشغول‌اند را از خانه بیرون کرد. نکته دیگری که اساساً می‌تواند علت شکل‌گیری فیلم «خون شد» باشد بیان این اصل است که ریختن خون برای حفظ خانه امری مقدس است و برای حفظ، آبادانی و آزادی خانه باید خون ریخته شود. ازاین‌رو حتی می‌توان فیلم کیمیایی را با شکل و نگاه خاص او فیلمی ملی خواند؛ زیرا بر حفظ تمامیت ارضی کشور تأکید دارد.

«خون شد» اصرار دارد که خانه ارزش مردن و خون ریختن را دارد و اعضای خانواده درون چارچوب آن معنا پیدا می‌کنند. شخصیت‌هایی مانند «فاطمه» و «شراره» حتی «مرتضی» خارج از خانه بی‌پناه هستند و مدام تهدید می‌شوند، هیچ امنیت و آسایشی ندارند و باید به محیط امن خانه بازگردند. پس برای آن خانه باید خون داد و خون عنصر اصلی فیلم‌های کیمیایی است. این خون و نحوه ریخته شدن آن برای کیمیایی مهم است. اگر ریخته شدن خون باعث بیان یک حقیقت و کسب حقوق مالی و معنوی شود به‌جا و پسندیده است؛ مانند سکانسی که البته بسیار تصنعی و بدشکل گرفته اما مصداق این سخن است؛ یعنی جسارت شخصیت «خانم‌جان» و دلخوری از «آقاخان» زمانی بروز می‌دهد که دستش را می‌برد. همین خون باعث بازگو شدن گلایه‌ها و اعتراض این شخصیت می‌شود.

فیلم «خون شد» ضعف‌هایی در پرداخت برخی سکانس‌ها و شخصیت‌ها دارد که اساساً کم تأثیر، غیرقابل‌باور و باعث دور شدن مخاطب از قصه می‌شود. سکانس‌هایی مانند انداختن نانوا درون تنور اگرچه اشاره مشخصی بر شخصیتی تاریخی دارد و گونه‌ای مشابه‌سازی را بیان می‌کند اما سکانسی بسیار بد و تصنعی است. پرحرفی‌های شخصیت «فضلی» بسیار خسته‌کننده است. گویا با قیصر پا به سن گذاشته‌ای روبرو هستیم که فقط حرف می‌زند و شعار می‌دهد.

فیلم‌برداری، «علیرضا زرین‌دست» ازجمله نکات مثبت فیلم «خون شد» محسوب می‌شود. سکانس آغازین و پایانی فیلم، سکانس تاریک و روشن ورودی مسافرخانه که شخصیت از پشت در سیگاری را روشن می‌کند و فقط آتش سیگار در کادر نمایان می‌شود ازجمله نکات جذاب فیلم است. نمایی که از درون حوض از خانه و تصویر متلاطم «مرتضی» می‌گیرد، همگی در عین زیبایی و تبحر، تصاویری را خلق می‌کنند که به‌تمامی در خدمت خواست و ذهن فیلم‌ساز قرار می‌گیرد.

کیمیایی در فجر سی و هشتم فیلم‌سازی بدون روتوش است عریان و بی‌پروا در پرداخت و صاحب همان سبکی که سال‌ها از او انتظار داشتیم ولی نمی‌دیدیم. خون شد نه‌فقط نام کیمیایی بلکه تمام علایقی را به همراه دارد که بیش از چهل سال است که او را در بدنه سینمای ایران نگه‌داشته است.

نظر شما