به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، کورش جاهد در ابتدای این نشست اظهار داشت: خوشبختانه امسال در سینمای ایران چندین فیلم بومی در شهرستانها ساخته شدهاند که بعضاً دیالوگها با زبان محلی هم بوده است که به نظر من اتفاق مثبت و خوبی است که فیلمسازان ما فقط در تهران به فیلمسازی مشغول نباشند و لهجهها و زبانهای مختلف کشورمان هم به بدنه اصلی سینما راه پیدا کند.
در ادامه این نشست آنتونیا شرکا نیز طی اظهاراتش گفت: من هم معتقدم که برداشته شدن تمرکز از پایتخت برای فیلمهای ایرانی اتفاق مثبتی است. در سالی که گذشت چند فیلم مثل «آتابای» و «پوست» اکران شدند که در محیط و فضای روستایی روایت میشدند و نکته جالب توجه درباره این آثار این است که این فیلمها علاوه بر اینکه در داخل کشورمان مورد توجه جشنوارههایی چون جشنواره فجر قرار گرفتند در خارج از کشور هم موفق بودند.
وی افزود: اگر بخواهیم سابقه برادران ارک را دنبال کنیم، آنها یک فیلم کوتاه موفق به نام «حیوان» دارند که در همان اثر یکی از بارزترین ویژگیهایی که میشد دید پر رنگ بودن بحث فرم بود و «حیوان» به نوعی یک چالش فرمی در سینما بود که برای بیان مفاهیم از ساختارهای رایج استفاده نکرده بودند.
این منتقد خاطرنشان کرد: «پوست» فیلمی است که کاملاً در سحر، جادو، افسانه و خرافه غرق است و ما هنگام دیدن چنین فیلمی نباید به دنبال پیدا کردن واقعیت باشیم و البته این فیلم را هم نباید در تبلیغ یا تجلیل از خرافه بدانیم چرا که «پوست» اصلاً چنین قراردادی با مخاطب ندارد. نکته دیگر درباره این اثر سینمایی عدم استفاده از بازیگران چهره است؛ قطعاً جسارت بالایی نیاز است که فیلمساز در اولین تجربه سینماییاش از بازیگرانی کم تجربه استفاده کند.
شرکا در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: در کشور ما سینما وحشت وجود ندارد و اندک آثاری که در این ژانر ساخته شدهاند معمولاً آثاری کاملاً الگو گرفته از سینمای غرب بودهاند اما «پوست» مولفههای خودش را خلق میکند و در واقع یک داستان عاشقانه را با ژانر وحشت و عناصری چون خرافه تلفیق میکند. وقتی انسان به سراغ خرافات میرود در واقع با نهادیترین و اساسیترین مفاهیم انسانی دست و پنجه نرم میکند و فیلم از چالشی که در موضوع دارد به خوبی بیرون میآید و میتواند آنچه که در نظر دارد را برای مخاطب خود مطرح کند.
وی افزود: به نظر من «پوست» را به ژانر موزیکال هم میتوان پیوند داد. در این ژانر موسیقی درام را جلو میبرد و فقط کارکرد فضاسازی یا سرگرمکننده بودن ندارد و ما میبینیم در فیلم «پوست» هم به همین شکل است و موسیقی نقش مهمی در پیش بردن درام دارد.
در ادامه این نشست کورش جاهد اظهار داشت: در آثار سینمایی همیشه نباید به دنبال پیدا کردن واقعیت بود و در برخی آثار مثل «پوست» ما درگیر قصههایی در فضای خرافه، افسانه و... میشویم. انتهای این فیلم ما شاهد هستیم که فیلمساز اثرش را با مراسم عزاداری عاشورا به پایان میرساند. از نظر شما چرا فیلمساز انتهای داستان را به عاشورا وصل میکند؟
شرکا در پاسخ به این پرسش گفت: از همان ابتدا مشخص است که این شیر مربوط به همان مراسم عزاداری عاشورا است و در آخر هم میبینیم که میگوید ما در کربلا، قصه تلخ یک شیر و آهو را داریم که هر سال برای آن ماجرا عزاداری میکنیم و اشک میریزیم در حالیکه چنین قصهای واقعیت ندارد اما همین قصه غیرواقعی کارکردی دارد که با نمایش ما را به حماسه عاشورا وصل میکند.
این منتقد خاطرنشان کرد: یکی از ویژگیهای مهم در فیلم «پوست» به فضاسازی این اثر مربوط میشود. «پوست» با وجود اینکه یک فیلم ترسناک است از المانهایی چون افکتهای صدا که معمولاً فیلمهای ترسناک از آن بهره میبرند استفاده نمیکند و برای ایجاد رعب و وحشت از مولفههای خودش استفاده میکند. قطعاً اثری که بتواند وحشت را در قصهاش با ابزاری چون تعلیق ایجاد کند اثر قابل دفاعتر و باکیفیتتری است و در فیلم «پوست» هم این تعلیق و انتظار را حس میکنیم.
در ادامه این نشست جاهد اظهار داشت: در کشوری چون آمریکا مرگ یک مسئله بسیار ترسناک است که به همین دلیل فیلمهای هالیوودی برای تزریق ترس به مخاطب از خطر مرگ استفاده میکنند و کسی که میمیرد قطعاً یک بازنده است اما در فیلمهای سینمای فرانسه اینگونه نیست و کسی که میمیرد حتی میتواند مرگش باشکوه باشد. برای ایجاد و خلق فضای ترس لازم است که ما به کدهای فرهنگی خودمان توجه داشته باشیم و به نظر من کدهای فرهنگی ما در این موضوع درونیتر است و به ترس از مرگ مربوط نمیشود.
شرکا خاطرنشان کرد: این فیلم در یک مرز مشخص حرکت میکند. میتوان آن را اثری فولکلوریک دانست که هم میتواند در تأیید خرافه باشد و هم در تعریف ساده یک قصه و هم میتوان این فیلم را اثری دانست که گوشه چشمی هم به مذهب دارد و در هم تنیدگی مذهب، واقعیت و خرافه را در زمان حاضر نشان میدهد اما به نظر من مهمترین حرف فیلم همان حرف آخرش است که کاراکتر اصلی میگوید برای ما مهم نیست که آیا در واقعه عاشورا شیر یا آهویی وجود داشته یا نه، ما این قصه را دوست داریم و میخواهیم این روایتها را بشنویم و حتی به نوعی به این قصههای و نمایشها احتیاج داریم.
وی در پایان گفت: فیلم «پوست» صریحی دارد و بر خلاف بسیاری از آثار امروزی که ما را به پایانهای باز و مبهم عادت دادهاند قصهاش را بدون گنگ بودن خیلی واضح روایت میکند و به نظر من نقطه گنگی باقی نمیگذارد. به نظر من یکی از نکات جذاب «پوست» پرداختن به یک قصه، متل یا یک افسانه است که پرداختی متفاوت نسبت به آن را شاهد هستیم. در این فیلم بازتعریف نشانههای کهن را هم شاهد هستیم، در ابتدای فیلم لباس تعزیه شیری که کهنه شده را شاهد هستیم که به داخل آب انداخته، آن را میشویند و بعد دیگر کهنگی قدیم را ندارد و به نوعی امروزی شده است.
انتهای پیام //