شاید هر تحلیلگر بی طرف و منصفی با مطالعه و بررسی سیاست خارجی ایران به این نتیجه بدیهی برسد که وضعیت دیپلماسی ما قبل از توافق هسته ای در یک حالت انقباضی بود و بعد از توافق هسته ای اولین اتفاق این است که مجموعه سیاست خارجی یک حالت انبساطی تغییر وضعیت می دهد. از نشانه های انبساط در سیاست خارجی می توان به سفرهای هیات های دیگر کشورها اشاره کرد. برخی وزرای خارجی اروپایی بعد از یک دهه به ایران سفر کردند که از آن جمله از جمله سفر وزیر امور خارجه فرانسه که اهمیت بسیاری داشت، سفر وزرای آلمانی، کشور هایی مانند اتریش و اینها نشانه انبساط در روابط خارجی ما است که باید امتیاز ویژه ای به آنها بدهیم و نگذاریم که رها شود.
امضای توافق صورت گرفته از جانب ما و تایید نهایی کنگره در ماه های آتی می تواند یک باب جدید در مناسبات بین المللی بگشاید و با توجه به نفوذی که ایران در منطقه دارد می توان به تبدیل شدن ایران به یک بازیگر موثر در منطقه خاورمیانه و همچنین نظام بین المللی امیدوار بود. منتها نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که ما عنوان بازیگر بین المللی باید قواعد بازی بین المللی را رعایت کنیم، یعنی شرط ورود ما به نظام بین المللی بعد از توافق نامه این است که ما هم به قواعد بین المللی احترام بگذاریم. در غیر اینصورت به نقطه اولیه خودمان باز خواهیم گشت. نگاهی واقع بینانه به عملکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی در طول بیش از سه دهه اخیر نشان می دهد عملکرد چندان موفقی از خود در این حوزه بر جای نگذاشته ایم.
حالا که توافقی به این مهمی حاصل شده، امیدواریم از آن بهترین استفاده را کرده و بتوانیم به مقاصد مطلوب در سیاست خارجی دست یابیم.
ظریف تاثیر گذار ترین وزیر امور خارجه ایران
در تاریخ دیپلماسی سابقه نداشته که کشور های ابر قدرت با یک کشور جهان سومی در مدت زمانی طولانی به مذاکره بنشینند و سهمی از این مذاکرات به دست بیاورند، در دوره گذشته حتی شکل گیری چنین مذاکراتی هم قابل پیش بینی نبود چه برسد به اینکه توافقی در کار باشد. به نظر من دستیابی به توافق را می توان مدیون تیم مذاکره کننده دولت یازدهم دانست چون تیم مذاکره کننده و شخص آقای ظریف هم تحصیلکرده رشته روابط بین الملل هستند و هم به زبان انگلیسی مسلطند و با توجه به سوابق کاری تجربه های فراوانی داشته اند توانستند به نتیجه مطلوب دست یابند. به جرات می توان گفت از زمان فتحعلیشاه که وزیر امور خارجه وارد نظام اداری مان شده است تا به الآن آقای ظریف مهم ترین و تاثیر گذار ترین وزیر امور خارجه کشور ایران بوده و با صبوری و لبخند توانسته است به این نتیجه مطلوب برسد.
دلواپسان اعتصابات حزبی خود را کنار بگذارند
مخالفت های صورت گرفته در دو طرف وجود دارد در آمریکا همین دلواپسان به شکل دیگری عمل می کنند که آنهم به دلیل در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری این کشور است و جمهوری خواهان ناچارند که از حزب خود دفاع کنند. بر این اساس باید مخالفت های دلواپسان آمریکایی را در چارچوب تلاش برای رسیدن به کاخ سفید ارزیابی کرد. این روند در ایران هم رویه مشابهی دارد، همانطور که می دانیم در اسفند ماه سال جاری انتخابات مجلس را پیش رو داریم که دلواپسان برای به دست آوردن امتیاز در انتخابات مجلس اینچنین مانور های سیاسی را انجام می دهند، بنابراین همانطور که مشخص است به عبارتی این دلواپسی ها در نتیجه رقابت قدرت است، دلواپسان هر دو کشور نه در آمریکا و نه در ایران تا به الآن با وجود مخالفت هایی که انجام می دهند هیچ جایگزینی برای این توافق ارائه نداده اند، اگر منظور دلواپسان با این طیف مخالفت ها این بوده که ما به همان وضعیت گذشته ادامه بدهیم به نظر من این به نوعی خیانت به کشورشان محسوب می شود، ناگفته پیداست که بسته نگاه داشتن درها نمی تواند مشکلی از ما را حل کند. در نهایت راه برون رفت از این انتقاد ها خروج دلواپسان دو طرف از پوسته حزبی است و باید اعتصابات حزبی خود را رها کنند، به دلیل اینکه این مسئله در چارچوب منافع ملی تبیین می شود و هر دو طرف اگر نگاهشان در جهت حفظ منافع ملی کشورشان باشد راهی جز پذیرفتن توفق نامه ندارند، ولی اگر همین رویه را پیش بگیرند و توافق نامه را نادیده بگیرند راه دیگری باقی نمی ماند و ایران یک کشور منزوی در عرصه بین الملل باقی خواهد ماند.
با تمام آنچه گفته شد به نظر می رسد در نهایت کنگره آمریکا هم ناچار است که به این توافق نامه رای مثبت بدهد و دلواپسان ایران هم از مواضع خود کوتاه می آیند، زیرا هیچ یک از این دو طرف راهی جز این ندارند.