به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ شما دهه شصتی ها... شما دهه هفتادی ها... این دهه هشتادی ها... این جمله ها تقریبا بخشی از مکالمه هر روز ما هستند. وقتی به مکالمه های نسل های مختلف با یکدیگر دقت می کنیم، همه از درک نشدن شاکی هستند. این مسئله در نسل های جدید هم شدیدتر شده است، به نحوی که گاهی به فاصله کمتر از پنج سال تغییراتی عمده در رفتار افراد روی می دهند. این تفاوت داشتن نسل ها به یکدیگر گاهی به جایی می رسد که انگار با مریخیها و زمینیهایی طرف هستیم که زبان یکدیگر را نمیفهمند.
در واکاوی مسئله تفاوت نسلی با یک جامعه شناس گفتوگویی داشتهایم که در ادامه می خوانید:
علی روشنایی، جامعه شناس، در مورد شکاف نسلی که در جامعه وجود دارد به برنا می گوید: «در پرداختن به مسئله شکاف نسلی سطوح مختلفی وجود دارند، که شامل تفاوت، اختلاف و فاصله هستند. در همه جوامع امکان روی دادن این مسئله وجود دارد، منتهی در جوامع مدرن این مسئله بیشتر رخ میدهد. در کشور ما تا قبل از انقلاب مشروطه و شروع قرن حاضر، خبری از شکاف نسلی نبود و در مورد آن نمی توان زیاد صحبت کرد. اگر هم این شکاف وجود داشته است، به حدی کم بوده است که نمی توان در مورد آن صحبت کرد. اما در صد ساله اخیر با اتفاقات جدیدی که روی داد، فرآیند مدرن شدن جامعه ایرانی آغاز شد، و مسئله شکاف نسل هم ایجاد شد.»
وی نقش اتفاقات مهم تاریخی را در شکاف نسلی اینگونه بیان می کند: «بین نسل ها همواره تفاوت هایی وجود داشته است که برخی از اتفاقات تاریخی باعث شده اند که این مسئله شدت بیشتری بگیرد. این اتفاقات تاریخی مهم باعث می شوند که نسل ها از یکدیگر فاصله بگیرند و نتوانند به خوبی همدیگر را درک کنند. بعد از انقلاب اسلامی مسئله شکاف نسلی شدت بیشتری به خود گرفت.»
روشنایی در مورد نسل های مختلفی که در حال حاضر در جامعه ما وجود دارند، می گوید: «یکی از این نسل ها، نسل انقلاب است که انقلاب و جنگ را به عنوان مهمترین اتفاقات تاریخی ای که تجربه کرده اند، در حافظه خود دارد. همین اتفاقات مهم به الگوهای همیاری، سبک زندگی و ارزش های مورد قبول این نسل شکل داده اند. اما در نسل های بعدی عواملی مانند دسترسی بیشتر به رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی و سرعت گرفتن فرآیند جهانی شدن باعث شده اند که سبک زندگی و جهان بینی متفاوتی شکل بگیرد. این مسئله به شکاف نسلی در جامعه ما دامن زده است. در بسیاری از خانواده ها والدین علی رغم اینکه سواد و آگاهی لازم را دارند اما احساس می کنند، نه آنها فرزندانشان را می فهمند و نه فرزندانشان آنها را. این مسئله نشان می دهد که تغییراتی مهم در باورها، اعتقادات، ارزش ها و سبک زندگی روی داده اند.»
وی ادامه می دهد: «یک اتفاق عمومی وجود دارد که نشان دهنده فاصله ای است که وجود دارد و آن زمانی است که جوانان و نوجوانان ما احساس می کنند که نسل های قبلی را درک نمی کنند و متقابلا نسل های پیرتر احساس می کنند که نمی توانند حرف های جوانان را بفهمند.»
روشنایی در مورد اینکه این شکاف نسلی تا چه میزانی خطرناک است؟ می گوید: «جامعه شناسان معتقد هستند که تا حدود معینی از این شکاف نسلی پذیرفته شده و متعارف است و خطرناک هم نیست. اما وقتی که شدت این شکاف نسلی بیشتر شود، خطرات بیشتری هم بروز پیدا می کنند. این شکاف تا زمانی که بین 10 تا 15 درصد است خطرناک نیست، اما اگر به بالای 20 تا 25 درصد برسد خطرناک تر می شود. در ابتدا ممکن است اینگونه به نظر برسد که چون سواد عمومی در جامعه افزایش یافته است، نسل ها بهتر می توانند یکدیگر را درک کنند، اما ورود متغیرهای دیگر این فهم و درک را تحت تأثیر قرار داده است و آن را مشکل تر کرده است. فرآیندهای مدرن شدن جامعه و شهرنشینی و کوچک شدن خانه ها باعث شده اند که نهاد خانواده روز به روز متحول تر شود. نسل ها از یکدیگر دور شده اند و همین باعث شده است شکاف بین نسلی در جامعه شدت پیدا کند.»
وی با اشاره به اینکه، با تحولات سریعی که جامعه ما پشت سر گذاشته است، نسل های مختلف توان فهم یکدیگر را ندارند، می افزاید: «نسل های قدیم نباید توقع داشته باشند که به هر صورتی که شده است، نسل های جدید را تابع خود بکنند. نهادهایی مانند رسانه آموزش و پرورش و خانواده که با جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند باید کاری بکنند که این شکاف نسلی به بی احترامی و گفت و گوی توأم با خشونت منجر نشود.»
این جامعه شناس با بیان اینکه حتی دولت هم نمیتواند شکاف نسلی را حل کند، تصریح می کند: «تحولات سریعی که روی داده اند خارج از کنترل نهادها هستند و نمی توان جلوی آنها را گرفت. نهادهایی که در این زمینه مؤثر هستند، تنها می توانند با دانش، علم و برنامه ریزی زمینه ای را فراهم کنند که این فرآیند تلطیف شود. در حال حاضر همزیستی مسالمت آمیز نسل ها با یکدیگر از هر چیز دیگری مهمتر است. نمی توان تفاوت ها را از بین برد، بنابراین به رسمیت شناختن تفاوت ها از طریق آموزش مثمرثمرترین اقدامی است که می توان در این شرایط انجام داد.»
وی مسئله شکاف درون نسلی را خطرناکتر از شکاف بین نسلی می داند و می گوید: «گروه هایی در شهرهای بزرگ وجود دارند که کاملا از بدنه اجتماعی فاصله گرفته اند و سبک زندگی و الگوی مصرف متفاوتی دارند. این گروه ها افرادی هستند که معمولا در خانواده های پولدار زندگی می کنند، و رفتارهای آنها وقتی در معرض دید عموم جامعه قرار می گیرد پیامدهای ناخوشایندی را به همراه دارد. این افراد در شهرهای بزرگ معمولا خیابان های مخصوص خودشان را دارند، سرگرمی های مختص خود را دارند، و از شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام برای نمایش خود استفاده می کنند. این افراد نوعی از فخرفروشی در رفتار خود دارند که باعث آزار دهک های پایین جامعه می شود. انعکاس این مسئله در شبکه های اجتماعی باعث شده است، تضادی که در این زمینه وجود دارد بیشتر شود.»