به گزارش برنا؛ همین چند وقت پیش بود که شهروندان یکی از محلات شرقی تهران با اطلاع گرفتار شدن یک دختر در خانه ای قدیمی او را از منزل رها کردند. این دختر که سمیرا نام داشت بعد از انتقال به کلانتری نامجو در توضیح ماجرا به ماموران پلیس گفته بود که مدتی قبل با پیرمردی به نام بهلول که صاحب همان خانه در خیابان سبلان است، طرح دوستی ریخته است. دو روز قبل به قصد استعمال مخدر شیشه با او به خانه اش رفته اما او درب را روی من قفل کرد و از خانه رفت. دو روز در خانه اش بودم و بالاخره تصمیم گرفتم با کمک همسایه ها از آن خانه بیرون بیایم. سمیرا آن شب نزد بازپرس کشیک دادسرا فرستاده شد اما آنجا هم اعلام کرد که از بهلول که همان قاتل شیما است، شکایتی ندارد با این وجود مقام قضایی برای انجام تحقیقات گسترده تر دستور به بازداشت این شخص را داد.
درگیری ما فقط چند ثانیه طول کشید
بهلول در ابتدا و در پاسخ به اینکه به چه علت خانه او مخوف است و تمامی منافذ را مسدود کرده است، گفت: شیشه های خانه من به گونه ای بود که از بیرون می شد داخل را نگاه کرد و به علت اینکه در اطراف من خانواده زندگی می کرد و من به تنهایی زندگی می کردم، می خواستم راحت در خانه رفت و آمد داشته باشم. من خیلی خانه خود را محکم نکرده بودم و صرفا برای ایمنی بوده است.
او افزود: من 61 سال سن دارم. پدرش باعث شد که این اتفاقات بیفتد. من قصد قتل نداشتم و پدر شیما شماره تماس من و آدرس محل سکونت من را در فضای مجازی منتشر کرد و باعث شد تا این اتفاق بیفتد. با این اقدام پدر شیما، من دیگر امنیت جانی نداشتم و هر از گاهی یک نفر به من مراجعه می کرد و قصد اخاذی از من را داشت. این شخص که امروز به عنوان پدر شیما به اینجا آمده است در حقیقت ناپدری شیما است. شیما به من گفت که می خواهد شیشه بکشد و از من خواست تا مخدر در اختیار او قرار دهم و به همین علت با من آمد. قصد کشتن او را نداشتم و درگیری بین من و او چند ثانیه هم نشد اما وقتی او را رها کردم دیدم تمام کرده است.
چگونه توانستی یک دختر نوجوان را به قتل برسانی ؟
سردار حسین رحیمی، فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در مواجهه با بهلول گفت: در این سن و سال چگونه توانستی یک دختر نوجوان را به قتل برسانی و بارها نیز در خصوص محل دفن این دختر به ما دروغ گفتی. چگونه توانستی به این دختر معصوم تعرض کنی. این دلایل هیچ کدام نمی تواند منطقی باشد.
او افزود: قاتل شیما سابقه دار است و مرتکب جنایتی خشن شده و ما لحظه ای تا پیدا شدن جسد این دختر نوجوان از تلاش خود نکاستیم. پس از گفتن ده ها دروغ بالاخره این فرد مجبور شد تا محل دفن را با اصرار ما اعتراف کند و جسد در باغچه منزل این شخص پیدا شد.
این مقام ارشد انتظامی خاطرنشان کرد: بهترین مامن برای فرزندان خانواده ها هستند و این روزها شاهد عدم حضور جوانان در میان خانواده ها هستیم. متاسفانه در سطح شهر موارد فقدان و فرار نوجوانان دیده می شود و خانواده ها باید با دقت بیشتری مراقب فرزندان خود باشند.
سردار رحیمی افزود: امروز اداره فقدان به صورت متمرکز و جدی به کار خود ادامه می دهد و با تمام قدرت به دنبال پرونده های گمشدگان خواهد رفت. جوانان و نوجوانان باید دقت داشته باشند که هیچکس بهتر از خانواده با آن ها رفتار نخواهد کرد. قطعا ممکن است گلایه هایی داشته باشند اما نباید به دیگر ان اعتماد کنند زیرا نتیجه اعتماد به غریبه ها منجر به این می شود که جنازه تخریب شده شیما بعد از مدت ها در حیاط شخصی پیدا شده است که به او اعتماد کرده است.
پلیس را به نقاط مختلف کشور کشاند
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در این خصوص به خبرنگار خبرگزاری برنا گفت: این شخص پس از دستگیری و مشخص شدن اینکه مرتکب قتل شده است پلیس را به نقاط مختلف کشور کشاند و هر بار به دروغ می گفت که جسد شیما را در یک نقطه دفن کرده است.
او افزود: تیزهوشی و اصرار کاراگاهان پلیس آگاهی سبب شد تا این پرونده به نتیجه برسد و محل دفن این دختر نوجوان مشخص شود.
دخترم معتاد نبود
پدر شیما در این رابطه گفت: پیگیری مجدانه مامورین آگاهی سبب شد تا ما بالاخره بتوانیم پیکر دخترمان را پیدا کنیم. درست است که ما شیما را زنده پیدا نکردیم اما توانستند این جانی را دستگیر کنند.
او افزود: دختر من را به عنوان مسافر از پایانه بیهقی سوار خودروی خود کرده و به خانه خود برده است. بهلول با به حاشیه کشاندن این اقدام به دنبال منحرف کردن پرونده بود تا ذهن ماموران آگاهی را از پرونده منحرف کند. بیش از یک سال به مامورین دروغ گفت و حتی پس از اعتراف به قتل محل جسد را اعتراف نمی کرد و پشت سر هم به ما دروغ می گفت.
پدر شیما خاطرنشان کرد: بهلول دروغ می گوید. دختر من هیچگاه موادمخدر مصرف نکرده است. دختر من بسیار باهوش بود و حتی به خوبی به زبان انگلیسی مسلط بود. معلم خصوصی برای او گرفته بودم تا در درس هایش موفق باشد و علاوه بر آن در کلاس های ورزشی نیز شرکت می کرد. من از ابتدا به این شخص مشکوک بودم و حتی به او گفتم از اینکه مدتی دختر من را نگه داشته ای از تو تشکر می کنم و به تو پاداش می دهم اما لطفا فرزند من را برگردان اما از ابتدا منکر این قضیه می شد.
من با بهلول التماس کردم
مادر شیما در این خصوص گفت: از دستگاه قضایی خواهش می کنم که اشد مجازات را برای او تعیین کند. من به بهلول التماس کردم و از او خواستم دخترم را پس دهد. بارها به او گفتم که به تو پول می دهم و فقط به من دخترم را برگردان اما او تکذیب می کرد و می گفت که من خودم دختر دارم و هیچگاه دختر تو را اذیت نمی کنم و دختر تو پیش من نیست.
//انتهای پیام: 7