جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: من یک یادداشت درباره سریال «دودکش 2» نوشتم که نگاهی کاملاً مثبت به این سریال داشتم که البته ضعفهایی از این سریال را هم در این سریال مطرح کردم و در گفتوگویی هم همین نکات را گفتم اما متأسفانه آنچه که بیش از هر چیز در مصاحبهام مطرح شد نقاط ضعف این سریال بود و پارادوکسی که به وجود آمد باعث شد بسیاری من را مورد انتقاد قرار دهند.
آذین خاطرنشان کرد: تلویزیون کشور ما همانند سینما با معضلات فراوانی روبرو است و این معضلات به نوعی سینما و تلویزیون ما را بمباران کرده و این را در همه بخشها شاهد هستیم که به جای استفاده از نظرهای کارشناسی نظرات سلیقهای را تحمیل میکنند یا اینکه اگر قرار است سرمایهها از سوی اسپانسرها تأمین شود این همکاری به شکلی معقول و اصولی باشد و اسپانسرها در چگونگی تولید آثار و انتخاب عوامل دخالت نکنند. وقتی اینگونه نیست فضایی غیرحرفهای به وجود میآید که باعث میشود کیفیت آثار نزول پیدا کند و به همین دلیل است که مدتهاست در تلویزیون به ویژه در زمینه ساخت و تولید سریال شاهد آثار خوب و فاخر نیستیم. پیشتر به دلیل حضور هنرمندان حرفهای و برخی مناسبات گروههای مختلف آثاری که ساخته میشد میتوانست نظر مخاطب را به خود جلب کند اما متأسفانه امروز اکثر تولیدات تلویزیون آثاری متوسط، زیر متوسط و ضعیف است.
او افزود: متأسفانه تولید سریالهای تلویزیونی از مسیر و چارچوبهای قانونی به نتیجه نمیرسد و مناسبات دوستی و فامیلی است که افراد را در سمت تولیدکننده سریال قرار میدهد و همین رویه نتیجهاش نادیده گرفتن شعور مخاطب میشود که تولیدکنندگان به معنای واقعی هیچ احترامی برای مخاطب قائل نیستند. در این وضعیت گاه به صورت استثنا شاهد سریالهایی هستیم که کمتر مخاطب را مورد آزار و ناراحتی قرار میدهد و با این وجود سالهاست سریالی عالی و اصطلاحاً درجه یک در رسانه ملی شاهد نبودیم.
آذین خاطرنشان کرد: سالهای نه چندان دور شاهد سریالهایی در تلویزیون بودیم که با توجه به همکاری هنرمندان کاربلد با استقبال روبرو میشدند و اگر قرار است برخی از این آثار در فصلهای بعدی ادامه پیدا کنند لازم است نیاز و سلیقه مخاطب سنجیده شود و واقعیتهای جامعه نیز مدنظر قرار بگیرد که بتوان انتظار دیدن اثری جذاب داشت. متأسفانه بسیاری از سریالها بدون در نظر گرفتن این مسائل با اظهار نظر مدیران در چند فصل ادامه پیدا میکنند و این چند فصلی شدن نشأت گرفته از استقبال مخاطبان نیست و بیش از هر چیز نتیجه ارتباط تولیدکنندگان با مدیران است که یک سریال را به فصلهای بعدی میکشاند.
این منتقد در ادامه گفت: البته در این بین برخی مواقع شاهد ساخته و پخش شدن سریال خوب و با کیفیتی مثل «گاندو» هستیم که در دو فصل به خوبی ادامه پیدا کرد و حتی فصل دوم کیفیت این سریال افزایش داشت اما این یک مورد نادر است و اکثر سریالهای تلویزیون که حتی برخی از آنها به فصل 5 و 6 میرسد از رنگ و بوی فرهنگی و هنری که داشتند فاصله میگیرند و تنها به همان بِرَندی که برایشان به وجود آمده اکتفا میکنند. نمونه بارز این وضعیت سریال «پایتخت» است که از فصل سوم به بعد کیفیتش دچار افت شدیدی شد و حتی سریال «نون خ» که در فصل اول اثری قابل قبول و باکیفیت بود در فصلهای بعدی حرف چندانی برای گفتن نداشت. در حال حاضر سریال «دودکش 2» از تلویزیون پخش میشود. فصل اول این سریال چند سال پیش به کارگردانی محمدرضا لطیفی و نویسندگی برزو نیکنژاد با فضاسازی تازه، دیالوگهای جذاب و حوادث و رویدادهایی که در یک قالیشویی میگذشت به شکلی جذاب و دیدنی روایت شد که لطیفی چند سال پیش فصل دوم آن را به نوعی با سریال «پادری» قصد داشت بسازد که البته سریال شکل و شمایل دیگری پیدا کرد و امروز برزو نیکنژاد با همان تیم فصل قبل، فصل دوم را ساخته که باز هم نسبت به فصل اول دارای ضعف و اشکالات فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری چندانی نیست و در مقایسه با فصل اول تغییراتی که اعمال شده لطمه چندانی به «دودکش» وارد نکرده است و به نظر من این سریال در برهوت طنز خانوادگی و اجتماعی که شاهد هستیم توانسته فراتر از سریالهای متوسط مخاطب را جذب کند.
او افزود: «دودکش 2» با همان شخصیتپردازی فصل اول و ایجاد داستان فرعی در دل داستان اصلی که به شکلی کمکم و به مرور پر رنگ میشود و همان مسئله نیمه گمشده بهروز است سریال میتواند مخاطب را با خود همراه کند و جذابیت خود را حفظ کند و بر خلاف برخی کاراکترهای تیپ که ممکن است دافعه ایجاد کند بازی خوب بازیگران، پرداخت شخصیتها و کارگردانی خوب نیکنژاد باعث شده تا با «دودکش 2» جای خالی طنزهای مطلوب و مقبول تا حدی پر شود. به نظر من سریال «دودکش 2» در مسیر موفقیتهای «دودکش 1» قرار دارد و با همه ایرادهایش در داستانپردازی و مضمونپردازی این سریال توانسته موفقیتهای فصل اول را تکرار کند.