علیرضا شریفی یزدی در پاسخ به این سوال که رسانه ها چقدر می توانند روی وضعیت روحی و روانی کودکان و نوجوانان موثر باشند به خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: ما سه گزینه والد داریم. والد درجه یک شامل پدر، مادر، خواهر و برادر و بستگان نزدیک ... می شود، والد درجه دوم عبارتند از: مربیان مهد کودک و معلمین است و سومین والد نیز شامل رسانه ها می شود.
در گام اول اثر گذاری رسانه ها برای نوجوان به عنوان یکی از والدین محسوب می شود و در گام دوم به دلیل اینکه نوجوان دوره کودکی دوم را پشت سر گذاشته اند و در حال یافتن خودشان هستند یک سری ویژگی ها مانند انزوا طلبی، فرار از جمع و.... با آن ها همراه است در نتیجه سر در چنبره رسانه می برند چرا که نوجوانان ما در این دوره بسیار به رسانه مخصوصا رسانه های نوپدید مانند شبکه های اجتماعی، اینترنت و اپلیکیشن هایی که این روز ها در فضای مجازی به وفور دیده می شود گرایش پیدا می کنند.
او ادامه داد: درنتیجه برای نوجوانان که از یک طرف سواد رسانه ای کافی ندارند و از طرفی دیگر که در دوره کرونا بحث قرنطینه مطرح است و ارتباطات اجتماعی بسیار ضعیف شده و اماکن عمومی مانند مدرسه هاتعطیل هستند نقش رسانه روی شکل گیری شخصیت نوجوانان و همین طور رفتار آن ها بسیار اثر گذار است و در دروان بعد از کرونا این اثر گذاری دو چندان شده و با ورود رسانه های نوپدید (مانند شبکه های اجتماعی) بسیار بیشتر شده است و اثرگذاری و اثر پذیری که این روز ها نوجوانان ما از این دست رسانه ها دارند اصلا قابل قیاس با سایر منابع تربیتی و اثر گذار روی کودکان و نوجوانان نیست.
بعد از رسانه های نوپدید اثر گذاری رسانه های دیداری مانند سینما، تلویزیون و امثال این ها بسیار زیاد است.
او در این خصوص که آیا در شبکه نمایش خانگی آثار مناسبی برای این گروه سنی موجود است یا خیر بیان کرد: شبکه خانگی چند سال است که شروع به فعالیت کرده است و چنین چیزی بسیار ارزشمند است یعنی اینکه رسانه را از انحصاری بودن بیرون آورده است و به مردم قابلیت دسترسی داده است و از سوی دیگر این امکان را ایجاد کرده است که مردم قدرت انتخاب داشته باشند اما در مورد شبکه های خانگی متاسفانه برای قشر نوجوان مانند بقیه مسائل خوراک مناسب و محتوای کافی متناسب با سن و نیاز آن ها تولید نشده است و آن ها مجبور هستند عمدتا یا از تولیدات کودکان در سن های پایین تر از خود استفاده کنند یا در بسیاری از مدارس از تولیداتی استفاده کنند که از سن شان بسیار بیشتر است و متاسفانه چنین چیزی می تواند روی افراد اثر نا مطلوب بگذارد.
این روانشناس در پاسخ به این سوال که چه دلیلی دارد که شبکه های تخصصی کودکان و نوجوانان که برای آنها برنامه تولید می کند موفقیت لازم را کسب نکرده اند تصریح کرد: چند دلیل مشخص برای آن وجود دارد زمانی که موسسات خصوصی تلاش می کنند که تولید محتوا داشته باشند بزرگ ترین هدف، مقصود و در حقیقت انگیزه آن ها مسائل اقتصادی است و این مسائل اقتصادی است که باعث می شود آن ها به این سمت و سو حرکت کنند.
او افزود: به این دلیل که محتوای این دست مطالب توجیه اقتصادی بالایی ندارد متاسفانه در این زمینه توفیق چندانی نیست. دوم اینکه تشکیلات داخلی زمانی که به سمتی می روند تا تولید داشته باشند به دلیل محدودیت های ریز و درشت آن چنان که باید و شاید دست شان باز نیست که بتوانند خلاقیت لازم از خود ارائه دهند تا این خلاقیت باعث شود کودکان و نوجوانان جذب شوند. در نتیجه از ترس سانسور و اینکه مجوز نگیرند مجبور هستند آثاری را تولید کنند که برای بچه ها جذاب باشد. نکته سوم در مقایسه با رقبای خارجی است.
تولیداتی که در تشکیلات موسسات بین المللی صورت می گیرد به دلیل اینکه نیاز های نوجوان را به خوبی تشخیص می دهد و از طرفی دیگر به لحاظ اقتصادی امکان سرمایه گذاری بالا را دارد و از نظر محتوا محدودیت ندارد طبیعتا در مقایسه بین تولیدات داخل و خارج از کشور همیشه این جذابیت به نفع تولیدات خارجی است و متاسفانه چنین محصولاتی عنصر های فرهنگی بیگانه را هم غیر مستقیم به کودکان ما ترغیب می کند و این جذابیت باعث می شود نوجوانان بیشتر مصرف کننده این دست از محصولات فرهنگی باشند.
شریفی یزدی در این خصوص که با توجه به اینکه تولیدات خارجی با مناسبات فرهنگی همسو نیست و اینکه فضای مجازی هم فضای مناسبی نیست آیا کمبود تولیدات سرگرم کننده در وضعیت روحی و روانی کودکان و نوجوانان تاثیر بدی نمی گذارد بیان کرد: بله، قطعا تاثیر بد می گذارد. همان طور که گفتم محدودیت های حقوقی و کمبود سرمایه باعث خلاء می شود و پر کردن این خلاء با محصولات خارجی صورت می گیرد و اثرات منفی می گذارد و اولین آن مقوله بیگانگی با فرهنگ خودی است.
بسیاری از نوجوانان ما عنصر های فرهنگی ما را چندان نمی شناسند و دوم در مقایسه با محصولات خارجی طبیعتا کودکان و نوجوانان گرایش بیشتری به آن سو به دلیل زرق و برق ،جذابیت های تصویری و جلوه های ویژه دارند و همین باعث می شود که آن ها کم کم جذب شوند و از درون تهی شوند و در حقیقت پدیده های فرهنگی به عنوان کوچک ترین واحد فرهنگی بیگانه آرام آرام در روح، جان، فکر و اندیشه این کودکان اثر می گذارد و سبک زندگی آن ها را تغییر می دهد و باعث می شود آن ها نسبت به فرهنگ بیگانه عرق خاصی داشته باشند.
علیرضا شریفی یزدی در پایان توصیه کوتاهی در خصوص بهتر شدن تولیدات کودک و نوجوان کرد و گفت: در گام اول مقوله سرمایه گذاری مناسب است درواقع ما سرمایه گذاری به اندازه و مناسب برای تولیدات نداریم یعنی باید یک سری مراکز و مراجع مانند دولت و وزارت ارشاد به طور مستقیم سرمایه گذاری کنند که آن قدر جنبه اقتصادی مسئله مبنا و اصل اول نباشد بلکه مباحث فرهنگی و دغدغه فرهنگی گام اول و مهم ترین انگیزه اش باشد. دوم اینکه به انسان های خلاق اجازه دهند تا آن ها خلاقیت خود را اعمال کنند یعنی اینکه با سانسور و بخش نامه ریز و درشت دست و پای آن ها را نبندند و سوم اینکه از نوجوانان شناخت دقیق داشته باشند.
تصمیم گیرندگانی که قرار است این محصولات را تایید کنند عمدتا افرادی برای دهه 30 و 40 هستند و طبیعتا کسی که با چنین شکاف مواجه است نیاز های نوجوانان را به معنای واقعی درک نمی کند و بهتر است یک کار پژوهشی انجام بگیرد و نیاز های این گروه مهم جامعه که آینده ساز این مملکت هستند به خوبی شناخته و منعکس شود.
او در ادامه صحبت های پایانی بیان کرد: بحث دیگری که حائز اهمیت است توجه کردن به فرهنگ ملی و بومی است متاسفانه زمانی که بودجه ای به دست برخی افراد می رسد بنابر مباحثی که در ذهن دارند آثاری می سازند که بچه ها را مومن تر کنند و آن ها را با بزرگان مذهبی آشنا کنند ولی آن قدر در این راه افراط صورت گرفته است که برخی از کودکان و نوجوانان را دلزده می کند و باید تعادلی صورت بگیرد و بتوان محتویات داستان را در یک قالب نو و بر اساس نیاز های امروز و با زبان یک نوجوان 12 تا 17 ساله تولید محتوا کرد.تا بتوان کاری کرد تا آن ها جذب شوند اما متاسفانه هیچ یک از این اتفاقات نمی افتد و همه این موانع باعث می شود که تولیدات داخلی به لحاظ کمیت و کیفیت قابل مقایسه با آن چیزی که در خارج تولید می شود نباشد. درنتیجه کودکان هم به راحتی جذب آن ها می شوند و متاسفانه سر فرهنگ کشور ما همچنان بی کلاه مانده است.