آیا رسانه ها به خصوص تلویزیون در شناخت مخاطب کودک و نوجوان موثر عمل می کنند؛

باید در تولیدات کودک و نوجوان از لحاظ سن و جنسیت تنوع صورت بگیرد/رسانه ملی در کشیده نشدن فرزندان به سمت فرهنگ غربی تاثیرگذار است

|
۱۴۰۰/۰۵/۱۱
|
۰۴:۵۲:۴۹
| کد خبر: ۱۲۱۳۷۲۰
باید در تولیدات کودک و نوجوان از لحاظ سن و جنسیت تنوع صورت بگیرد/رسانه ملی در کشیده نشدن فرزندان به سمت فرهنگ غربی تاثیرگذار است
بی شک رسانه های مختلف امروز تاثیر پذیرترین مخاطبانشان را در میان کودکان و نوجوانان دنبال می کنند چراکه نه تنها مدت زمان استفاده این گروه سنی از انواع رسانه بیش از دیگران است که باید گفت کودکان و نوجوانان نه تنها در بحث سرگرمی سازی که در بحث شناخت و یادگیری نیز سود می برند. در گزارشی با چند کارشناس در حوزه جامعه شناسی، روانشناسی و .... موضوع را بررسی می کنیم. در این مصاحبه با امان الله قرایی مقدم جامعه شناس گفت و گو کرده ایم که در ادامه از نظر می گذرانید.

به گزارش برنا؛ تحقیقات نشان داده است که کودکان و نوجوانان امروزه بدون مدیریت زمان درگیر استفاده از رسانه های مختلف هستند و این مسئله می تواند وجوه مثبت و منفی بسیاری را در بر داشته باشد .

آیا مدیران و سیاست گذاران رسانه های مختلف جایگاه کودکان و نوجوانان را می شناسند و از تاثیر خود بر این گروه سنی مطلع هستند؟.

امان‌الله قرائی‌مقدم، جامعه‌شناس، در خصوص مفید بودن تولیدات سینما و تلویزیون برای کودکان و نوجوانان به خصوص دانش آموزان به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: به طور کلی باید در بین برنامه‌هایی که برای کودکان و نوجوانان تولید شده از لحاظ سن و جنسیت تنوعی صورت بگیرد ولی به طور قطع بر اساس تحقیقات جامعه شناسی، آموزش سمعی و بصری برای کودکان به مراتب موثرتر است. به قول چینی ها آنچه یک تصویر و یک عکس به من نشان می دهد هزاران کلمه قادر به بیان آن نیست یعنی نمی تواند آن را گویا کند. بنابراین بر اساس تحقیقات روانشناسان اجتماعی معلوم شد که هیچ وسیله ای مثل رسانه‌های تلویزیونی در طرز تفکر، رفتار، گرایش، خواسته ها و در ایجاد امیال و چیزهای جدید که آن‌ها را به سوی فرهنگ و تمدن غربی سوق دهد موثر نیست. فیلم‌های سینمایی مانند  «لوک خوش شانس»، «تام و جری»، «پلنگ صورتی» و کارتون هایی از این قبیل به تدریج کاری کردند که کودکان و نوجوانان جهان سومی به نوعی غرب زده شوند یعنی غرب را بهشت روی زمین کردند و کارتون‌ها، سریال‌ها و فیلم‌ها فرار مغزها را به وجود آوردند و این مسئله باعث شد تا کودک و نوجوان با فرهنگ اصیل خود بیگانه شود و یک بچه غربی بار بیایند.

البته این مبتنی بر یک تئوری بزرگ به نام تایلور است؛ طبق گفته او مردم جهان باید به سمت فرهنگ برتر دنیا  که همان (به عقیده او) فرهنگ فراماسون است بروند پس بنابراین باید  برای جهان سوم تا جایی که می‌توانیم برنامه بسازیم تا فرهنگ و تمدن غربی را القا کند. مارشال، مارسل و راسول روانشناسان اجتماعی بودند که جنگ رسانه ای راه انداختند، آن ها چنین  بیان کردند که باید با ابزار مناسب پیام  رسانی را تقویت کرد و طولی نکشید تا تلویزیون اختراع شد و بعد از آن تلفن همراه و اینترنت به میان آمد. راسول بعد از به میان آمدن این رسانه ها  شروع به مغزشویی کرد  و گفت جوانان باید از طریق این ابزار، منفعل و از خود بیخود شوند.

امروزه ماهواره ها کارتون های جذابی برای کودکان ساختند که در آن پسران خوش تیپ و دخترانی حضور دارند که بسیار زیبا هستند و خنده و شادی در این کارتون ها به شدت زیاد است و کودکان کم کم به سمت این کارتون ها گرایش پیدا می کنند و از کانال های تلویزیون زده می شوند. در واقع همه این ها  هدفی در جهت مغزشویی کودکان و نوجوانان است چون آینده جامعه متعلق به آنهاست. بنابراین مسلم است که مهم ترین و اصلی ترین وسیله ای که بر روح و روان ،طرز رفتار، نحوه بیان و کردار و تعاملات اجتماعی شان اثر می گذارد همین کارتون‌هاست.

او در ادامه به مشکلات تلویزیون و سینما پرداخت و بیان کرد: تنها مشکل تلویزیون این است که کانال های بیشتری به آن اضافه نمیکنند و تنها یک یا دو کانال برای کودکان در نظر گرفته شده و از آن چیزی را که باید پخش کنند دریغ می کنند  در حالی که صدها شبکه برای بزرگسالان وجود دارد اما باز هم در آن کوتاهی هایی دیده می شود. بنده در دو مقاله ای که نوشتم  به نام «آتشی در نیستان» و« زنگ ها برای ما به صدا در می آید» اشاره کردم مردم باید در افکار خود خانه تکانی کنند و به سمت فرهنگ غرب کشیده نشوند و تلویزیون می‌تواند در این زمینه تأثیرگذار باشد.

 این جامعه شناس در پایان به چگونگی حل مشکلات تلویزیون و سینما پرداخت و گفت: برای حل این مشکلات می‌توانیم تغییر نگرشی درباره ایدئولوژی حاکم بر جامعه داشته باشیم تا گروه‌هایی که در تلویزیون فعالیت دارند بتوانند بهترین برنامه ها را تحویل مردم دهند در واقع تا زمانی که  به این شیوه ادامه دهیم وضع بدتر خواهد شد. بنابراین من چشم انداز خوبی با این وضعیت نمی بینم و باید تغییراتی در این زمینه داشته باشیم. من معتقدم در این سال‌ها برای کودکان و نوجوانان هیچ فعالیتی صورت نگرفته و از نظر آموزشی و پرورشی هم به هیچ‌وجه به مرتبه خوبی نرسیدیم.

نظر شما