به گزارش برنا؛ با جمعیت جوانی که ایران در دهه 50 و 60 تجربه کرده است قطعا در سال 1430 انفجار جمعیت سالمند را خواهیم داشت سوال اینجاست چقدر برای پذیرش این تعداد سالمند در کمتر از 30 سال آینده آماده ایم؟ فرهنگسرای امید به عنوان مرکز اجرای طرح های مرتبط با سالمندان از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران همیشه دغدغه رفع نیازهای لحظه ای این قشر را داشته است. یکی از این ها تامین نیازهای حوزه بهداشت، سلامت و ورزش است.
از منظر علمی کسی که بالای 60 سال سن داشته باشد سالمند نامیده می شود البته این تعریف برای کشورهای در حال توسعه مناسب است و در کشورهای پیشرفته هر فرد بالای 65 سال سالمند نامیده می شود. البته این یک تعریف براساس سن تقویمی سالمندان است در حالی که ما سن های اجتماعی، روانی و بیلوژیکال داریم و از آنجاکه برای این نوع سن ها نمی توانیم عدد مشخصی بیان کنیم تقسیم بندی گروه های سنی را براساس همان سن تقویمی انجام می دهیم.
از نظر ما و سایر متخصصین حوزه سالمند حتی متخصصین امور فرهنگی حال سالمند ایرانی خیلیی خوب نیست. وضعیت درمانی و حضور اجتماعی سالمند ایرانی خوب نیست و همین باعث می شود حال سالمند ما خوب نباشد. از هر نظر که به حوزه سالمندی نگاه کنیم از توجه و مراقبت خانواده ها گرفته تا کمبودها در حوزه مراقبت ها و حمایت های اجتماعی سالمند اوضاع شایسته سالمند ایرانی نیست. ما حتی در حوزه درمان سالمندان که از حوزه های بسیار مهم هر کشور است مشکلات بسیار زیادی داریم و کمترین مشکل تعداد بسیار کم متخصصین طب سالمندی است.
نمیشه گفت اغلب یا همیشه بیماری های سالمندان ریشه در افکار و روان آنها دارد؛ مشخصا بعضی از بیماری های سالمندان مانند آلزایمر، افسردگی و اضطراب با افکار و روح آنها و حتی با استرس هایی که در دوران کودکی تجربه کرده اند ارتباط مستقیم دارد. اما در بقیه بیماری های سالمندان مانند فشارخون، دیابت و چربی استرس تنها می تواند تشدید کننده بیماری باشد و عامل ایجاد کننده بیماری بشمار نمی رود.
من به عنوان یک متخصصص طب سالمندی قاطعانه اعلام می کنم اکثریت بیماری های سالمندان ریشه در سبک زندگی غلط دارد. متاسفانه باور غلطی در جامعه وجود دارد که فرد به محض عبور از سن 60 سالگی پیر و فرتوت شده است و نباید کاری انجام دهد چون کاری از او برنمی آید. متاسفانه با این نوع فکر فرد تمام رفتارهایی را که می تواند به سلامت جسم و فکر او کمک کند را کنار بگذارد. ورزش نمی کند چون فکر می کند توان ندارد، غذای کم می خورد چون تصور می کند وارد دوران سالمندی شده است همه این رفتارها زمینه بروز بیماری های سالمندی را افزایش می دهد.
ورود از دوره میانسالی به دوره سالمندی زندگی هر فردی نیازمند تغییر در سبک زندگی فرد است اما متاسفانه ما کمتر می بینیم که سالمندان این تغییر را بپذیرند و زندگی شان را مطابق با سبک زندگی ضروری و مناسب با سالمندی تغییر بدهند. جالب تر اینکه خوشبختانه مراکزی مانند فرهنگسرای امید که بتوانند در این تغییر سبک زندگی همه جانبه سالمندان را یاری کنند در کلانشهر تهران وجود دارد و قابل دسترسی است. یکی از مهمترین و ضروری ترین تغییرات ارتباط با دنیای علم و فناوری است. ما در ایام کرونا تمام تلاشمان بر این بود که بتوانیم با استفاده از گوشی های هوشمند جدید کار ویزیت و درمان سالمندان را انجام دهیم. اما با سالمندانی مواجه شدیم که متاسفانه حتی سواد خواندن و نوشتن را هم ندارند و نمی توانند از گوشی های ساده استفاده کنند چه برسد به گوشی های هوشمند.
خانواده ها یکی از مهمترین همراهان دوران سالمندی هستند. وقتی سالمندی وارد درمانگاه مخصوص سالمندان می شود اولین سوال ما این است که چه کسی همیشه همراه او است، مراقبت ها و درمان این سالمندبر عهده چه کسی هست. بخش مهمی از نگرانی ما متخصصین طب سالمندی در خصوص مراقب و همراه فرد سالمند هست چون برای درمان، پیگیری ها و حتی روح و روان فرد سالمند حضور یک فرد همراه بسیار اهمیت دارد. اینکه ما در تشخیص بیماری درست عمل کنیم، داروی مناسب تجویز کنیم، پیداکردن عوامل تشدید کننده بیماری و توضیح دادن همه این عوامل به سالمند و مراقب تنها بخش کوچکی از روند مراقبت از فرد سالمند است. بخش مهم و نهایی مراقبت هایی است که فرد همراه باید از سالمند انجام دهد.
معمولا فرزندان و بقیه اعضای خانواده به دلیل مشغله هایی که دارند نمی توانند خودشان همراه فرد سالمند باشند و فرد دیگری همراه سالمند هست. این افراد چون آموزش ندیده اند که با فرد سالمند چطور باید رفتار کنند و حتی در بعضی موارد از سر خیرخواهی ممکن است حتی به فرد سالمند آسیب برسانند. ما متاسفانه شاهد هستیم مراقبین آموزش ندیده گاهی اوقات برای اینکه سالمند را بیشتر بخوابانند داروهایی به او می دهند که در اکثر موارد به مسمومیت فرد سالمند و آسیب دیدن او منجر می شود چرا؟ چون مراقب آموزش ندیده فکر می کند فرد سالمند باید گوشه منزل بماند بخوابد و غذا بخورد تا به مرگ برسد و فعالیت دیگری نداشته باشد.
حمایت های اجتماعی جزو مهمترین راه های ایجاد حس امید و نشاط در میان سالمندان است. ما عبارتی به اسم «انزوای اجتماعی» داریم که متاسفانه در میان سالمندان ما بسیار دیده می شود، فرد بازنشسته در دوران سالمندی متاسفانه تنها جایی که می تواند راحت باشد منزل است در سطح جامعه جایی با امکان تفریح مناسب سن او پیدا نمی شود که بتواند با خیال راحت حضور اجتماعی اش را ادامه بدهد.بخش مهمی از این انزوا و مشکلات را می توان از طریق کارگاه ها و کلاس های مشاوره مخصوص سالمندان که در مراکزی مانند فرهنگسرای امید اجرا می شود حل کرد.
ما متاسفانه در جامعه با توجه به بیماری ها و دردهای مزمنی که سالمندان تجربه می کنند نتوانسته ایم فضا و تفریحاتی مناسب با شرایط آنها ایجاد کنیم به همین دلیل سالمند ترجیح می دهد در منزل بماند تا اینکه با مشکلات و خطرات زیاد در جامعه حضور داشته باشد. یک نگاه به پیاده روهای شهرمان کرده اید؟ برای سالمندی که حرکت کردن برایش سخت اسن، عصا بدست یا با ویلچر تردد میکند واقعا چنین وضعیتی مناسب است؟ فراموش نکنیم موانع باعث می شود سالمندان سالهای سال در خانه بمانند و به مرور افسرده شوند. تنها راه بازگرداندن نشاط به جامعه سالمندان خارج کردن آنها از خانه و حضور در جامعه است.
نکته مهم بعدی در نشاط و امید سالمند روند درمان و مهیا بودن نیازهای درمانی مانند تجهیزات و داروست. ما اگر بتوانیم روند درمان آسانتر و کم هزینه تر برای سالمندان فراهم کنیم می توانیم امیدوار باشیم سالمندان در جامعه حضور پررنگ تری داشته باشند.
متاسفانه سالمندان از جایگاه و رتبه بسیار پاینی در حوزه درمان کشور برخوردار هستند تقریبا در آخرین موارد قرار داریم. چرا چنین حرفی میزنم؟ در کشور ما تخصصر طب سالمندی به شکل حرفه ای و دانشگاهی از سال 1391 شروع شد درحالی که دانشمند و حکیم ابوعلی سینا در کتاب قانون فصلی تحت عنوان سالمندان دارد که در آن فصل خواب، تغذیه و ورزشهای سالمندان صحبت کرده است. کشورهای پیشرفته بیش از 60 سال است که رشته تخصصی طب سالمندی را ایجاد راه اندازی کرده اند و هرسال بیش از سال قبل پذیرش دارند در حالی که کشور ما در سال 1396 کلا بحث طب سالمندی تمام شد و دیگر چنین رشته و پذیرش وجود ندارد. فراموش نکنیم همانطور که اطفال متخصصین خود را دارند و والدین با خیال اسوده فرزندان خود را می برند ما باید متخصص طب سالمند در کشور داشته باشیم در حالی که در کشور ما امروز تنها 23 نفر متخصص طب سالمند وجود دارد. ما با جمعیت جوانی که در دهه 50 و 60 در کشور داشتیم قطعا در سال 1430 انفجار جمعیت سالمند را خواهیم داشت سوال اینجاست چقدر برای پذیرش این تعداد سالمند در کمتر از 30 سال آینده آماده ایم؟
* فاطمه سادات میرزاده، متخصص طب سالمندی عضو اتاق خبر سالمندی فرهنگسرای امید