مهم ترین عنصر هر اثر نمایشی بی تردید فیلمنامه است و معمولا نویسنده ها هستند که در قدم اول می توانند موفقیت یا شکست یک اثر نمایشی را رقم بزنند .
در سال های اخیر تولیدات نمایشی با افت و خیز های متعددی رو به رو بوده است که بخش اعظمی از آن مستقیما به فیلمنامه، سوژه و البته ادبیات نگارشی مرتبط بوده است با این وصف که گاهی اوقات نویسندگان معتقد بودند نیمی از اتفاق روی کاغذ هم در اثر مشهود نیست.
اما خطری که این روز ها سریال های موفق و بازیگران شاخص آثار تلویزیونی را تهدید می کند شباهت عجیب و غریب ادبیات نگارشی سریال ها و تحلیل بازی های تکراری بر اساس نوع روایت و سبک دیالوگ نویسی است.
معمولا دیده شده است که برخی نویسندگان به لحاظ قصه گویی و دیالوگ نویسی به الگو و شاخص تبدیل می شوند و دیگر نویسندگان هم بر اساس این شاخص موفقیت تلاش می کنند تا آثارشان به الگو های موفق قبلی نزدیک شود خطری که تنها نویسندگان را به لحاظ تکرار تهدید نمی کند بلکه کارگردانان و حتی بازیگران نیز بر اساس همین ماجرا دچار تکرار و تجربه کردن نقش هایی که قبلا تکرار کرده اند می شوند.
معمولا هیچ بازیگری علاقه ندارد در نقش هایی که قبلا از او دیده شده است باز دیده شود و اصولا یکی از دغدغه های اصلی بازیگران و حتی کارگردانان این است که نقش به لحاظ مختصات ،لحن و حتی تعاریف کاراکتر به مدل های قبلی که از بازیگر دیده شده است نزدیک نشود اما این ماجرا در بسیاری از مواقع از مدیریت کارگردان و بازیگر خارج است چرا که نویسنده بر اساس بازیگر و شناختی که از او دارد نقش را شبیه به تجارب قبلی بازیگر (گاهی خواسته و گاهی نا خواسته) نوشته است و عملا بازیگر و کارگردان بعد از مدتی متوجه می شوند که به مسیری تکراری رفته اند و عملا اتفاقی ناگوار در حال رخ دادن است.
پیش از این شاهد این بودیم که یک نویسنده برای 4 کارگردان نوشته است و در آثار هر 4 کارگردان نه تنها نقش های تکرای که حتی بازیگران هم تکرار میشدند اما متاسفانه اخیرا با پدیده عجیب تر مواجه هستیم که نویسندگان متفاوت از روی دست هم می نویسند و نوشته یک نویسنده شبیه به نویسنده شاخص است و کارگردان و بازیگر هم در تیم جدید کماکان خود را تکرار می کنند.
بدیهی است که فرمول موفق مدام تکرار شود اما کارگردانان و بازیگران می توانند از این مقوله خطرناک در تکرار شدن و شبیه شدن به گذشته خود و دیگران از این مسئله فرار کنند و به وادی کلیشه ها نیفتند.
چه بسیار بازیگران خوبی که در نقشی درخشیده اند اما با تکرار مکرر آن نقش صاحب دلزدگی مخاطبشان شده اند.
انتهای پیام//