صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

سرکشی به اندرونی کاخ گلستان/ نگاهی به سریال جیران

۱۴۰۰/۱۲/۱۳ - ۰۷:۰۱:۰۰
کد خبر: ۱۳۰۴۷۳۸
پریسا الیاسی، فیلمنامه‌نویس در یادداشتی به نقد و تحلیل سریال «جیران» پرداخت.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، پریسا الیاسی در یادداشتی بر فیلم «جیران» نوشت:

تاریخ افسون‌گر ایران، پادشاهان زیادی به خودش دیده که احتمالا معروف‌ترین و پر حرف‌وحدیث‌ترینشان ناصرالدین شاه قاجار است؛ پادشاهی که حداقل از بعد شخصی، زندگی جالب توجهی داشته و وجود حرمسرا و زن‌های متعدد و سوگلی‌های رنگ و وارنگ، او را تبدیل به یکی از پادشاهان پرحاشیه در تاریخ ایران کرده‌ است. از بعد تاریخی هم وقوع قتل امیرکبیر به فرمان شاه و با تحریک اطرافیانش از نقاط تاریک پادشاهی ناصرالدین‌شاه و در مقیاسی وسیع‌تر، در کل تاریخ این سرزمین است که باعث توجه و تمرکز بیشتر بر این دوره‌ تاریخی و پادشاهی ناصرالدین شاه شده‌ است.

سریال «جیران» دست روی همین دوره‌ پرالتهاب تاریخ ایران گذاشته و روایت‌گر دوران پادشاهی اوست. نکته‌ای که «جیران» را از دیگر فیلم‌ها و سریال‌های مربوط به این دوره‌ تاریخی متمایز می‌کند، عبور از مسأله قتل امیرکبیر است. «جیران» روایت‌گر روزهای بعد از قتل امیرکبیر است که ناصرالدین شاه را در ضعیف‌ترین و شکننده‌ترین حالتش به تصویر کشیده و سنگینی قتل امیرکبیر، خواب و آرام را از او گرفته‌است.

ایده‌ اولیه‌ سریال «جیران» خبر از یک داستان پرکشش می‌دهد: شکل‌گیری یک ماجرای عشقی در دل تاریخ و روزهای سیاه بعد از قتل امیرکبیر. در «جیران» با یک مثلث عشقی مواجه می‌شویم. مثلثی که یک رأسش قوی است؛ قَدَر است و قدرتمند؛ غنی و ارباب است و در مقابلش رعیتِ فقیرِ مظلومِ ضعیف ایستاده. در این جدال نابرابر، طرفین ضعیف چاره‌ای جز سرنهادن در برابر قدرت و یارای مبارزه با او را ندارند. اما اگر تصمیم بگیرند که در این جدال نابرابر بجنگند، زمینه‌‌ی بروز درام و  گره‌‌افکنی‌ها و گره‌گشایی‌ها در داستان مهیا می‌شود.

درخشان‌ترین شکل این ایده در سریال «شهرزاد» دیده‌ شده و «جیران» دقیقا از همین نقطه‌‌ ضربه می‌خورد؛ وقتی‌ که به طور ناخودآگاه با «شهرزاد» مقایسه می‌شود و در بسیاری از موارد از جمله کشش داستان، وقوع اتفاقات، بازی‌ها، فیلمنامه و دیالوگ و لحن بسیار عقب‌تر از «شهرزاد» ایستاده‌ است. دیالوگ‌هایی که به زبان  محاوره امروزی گفته‌می‌شود، مطلقا نمی‌تواند حال و هوای آن دوره‌ تاریخی را زنده کند. «جیران» در بعضی سکانس‌ها و با برخی از شخصیت‌ها خواسته تا حال و هوای طنز و سرخوشانه‌ای به فیلم بدهد که این لحن طنز و سرخوشانه روی فیلم به خوبی ننشسته و باعث دوگانگی لحن شده‌ است. اما شاید برجسته‌ترین نکته فیلم مربوط به نقش ناصرالدین شاه باشد که بهرام رادان با ایفای این نقش تا اینجای کار نتوانسته آن توقعی را که مخاطب از یک پادشاه و کاریزمایش در ذهن دارد؛ برآورده کند و مخاطب را با خود همراه نکرده‌ است.

با شروع قسمت دوم و آشنایی بیشتر با اندرونی کاخ و زنان درباری و جنگ پنهان قدرت بین آنها و دسیسه‌هایشان، داستان کشش بیشتری پیدا می‌کند. به طور کلی بخش‌های تاریخی جذاب‌تر از بخش‌های ساختگی درآمده و آن‌چه که در پشت پرده‌ کاخ پر زرق و برق پادشاه می‌گذرد، باعث همراهی مخاطب با سریال و شخصیت‌ها می‌شود.

«جیران» هنوز در ابتدای مسیر قرار دارد و قضاوت درباره‌ی کیفیت اثر، کمی زود است. حسن فتحی البته کار خودش را با کارنامه‌ درخشانی که دارد، سخت کرده. توقعات از سازنده‌ «شهرزاد» و «شب دهم» بسیار بالاست. باید منتظر ماند و دید آیا این انتظار مخاطب در ادامه برآورده می‌شود و یا خیر؟!

انتهای پیام //

نظر شما