به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ موسیقی لری از تنوع و پیشینهای کهن برخوردار است که به دو بخش کلی موسیقی آوازی و موسیقی سازی تقسیم میشود. سازهای موسیقی لری عبارتند از: سُرنا، دهل و تال یا همان (کمانچه) که در موسیقی و ترانههای غنایی و عاشقانه، ترانههای حماسی رزمی، ترانههای کار و فصول و... از آنها استفاده میشود.
این موسیقی ریتمیک شب گذشته ۱۰ تیرماه در تالار وحدت به خوانندگی «ایرج رحمانپور» با همراهی گروهش به گوش رسید. ایرج رحمانپور شاعر، ترانهسرا و خواننده کوهدشتی موسیقی لرستان است که در احیا زبان مینجایی و زبان لکی و آشنایی مردم با اشعار لری خرمآبادی (مینجایی) نقش ویژهای داشتهاست. بن مایه آوازهای او را «هوره» و «مویه» تشکیل میدهد و او از موسیقی کار، آیینهای نمایشی، موسیقی سوگ، لالاییها و اسطورهها در آثارش بهره میگیرد.
مهدی مرتضایی: سنتور، شاهرخ پیمانی: سازهای بادی، مانی آقاملایی: تار، حسین قنبری: کیبورد، نوشین آقایی: سهتار، امیرحسین زینعلی: کمانچه، امیر نورمرادی: کوبهای از اعضای گروه رحمانپور بودند.
«ایرج رحمانپور» در وحدت به صحنه رفت/ تکیهگاه ما روی درخت مردم است
ساعت ۹ شب، روبروی تالار وحدت، عدهای با لباسهای رنگی و کلاه نمدی لُری در صف ورود به سالن کنسرت ایستادهاند. در کنار آنها دستفروشی میانسال با گویش لُری، گُلوَنیهایش را ۱۹۰هزارتومان حراج کرده است. زنهایی که وارد سالن میشوند همگی گُلوَنی به سر دارند. گُلوَنیای که به گفته مورخی چون «هرودوت» ریشه در دوره هخامنشیان و مادها دارد. گُلوَنی که در سالنِ وحدت علاوه بر سرِ زنان، دور گردن مردان و در دست عدهای انتظار صدای زخمیای را میکشد که ریتم و شور رقصشان را نشان میدهد.
بلاخره انتظار دوستداران به پایان میرسد،«ایرج رحمانپور» یا همان حَنجره زخمی زاگرس با گروهش به صحنه میآید و خطاب به هوادارنش میگوید: «خوشآمدید. باز هم خاک پای خودتان را در تِزی شانههای ما افشاندید و ما را قرین لطف کردید. همیشه فکر میکردم زمستانها این همه پرنده کجا میروند؛ بعدها فهمیدم لابهلایِ درختان ستبر زاگرس. پس گفتم ما هم همینطور هستیم؛ تکیهگاه ما روی درخت مردم است. وقتی خبری از ما نیست حتما یک گوشهای روی درخت مردم داریم.»
رحمانپور خوانندهای که سالها آموزگار ادبیات بود این جملات را با احساس تمام به مخاطبان منتقل میکند. احساس و صدایی که شجاعتی از ژن و خاک مردم لُرتَبار را در خودش دارد. پس از آن «امیر نوروزی» نوازنده کمانچه و سرپرست گروه، اعضای ارکستر هانای را از سمت چپ به راست معرفی میکند و میگوید: «امیدوارم موسیقی بیکَسِ لرستان، کَسَش را هیچوقت از دست ندهد.»
حنجره زخمی زاگرس با ۱۵ کلمه صحنه را به آتش کشید
اولین آهنگ با همنوازی و همراهی تنبک و کمانچه آغاز میشود رحمانپور پس از خواندن نخستین قطعه رو به هوادارنش میگوید: «این ترانه فقط ۱۵ کلمه بود اما موسیقی در آن معجزه آفریده است. موسیقی کاری کرد که شما خوشتان بیاید.»
دومین قطعهای که اجرا میشود «هه گُله» نام دارد در حین اجرا شاهرخ پیمانی نوازنده سازهای بادی با نواختن سُرنا به سالن حال و هوای دیگری میبخشد و صدایِ کِل کشیدن زنان تمام سالن را از هیجان پُر میکند.
«گلزار رنگرنگ» سومین آهنگی است که رحمانپور در سالن اجرا میکند و پس از آن آهنگ خاطرهانگیز «فرهاد» و «سیت بیارم» را میخواند و برای استراحتی کوتاه با گروهش صحنه را ترک میکند.
طنین سرنای لر در تالار وحدت به گوش رسید
استفاده به جا از نور در سالن و سازبندیهای درستی که لُختیهای صدا را میگیرد یکی از ویژگیهای مهم کنسرت رحمانپور بود. پس از گذشت ۱۰ دقیقه رحمانپور دوباره به صحنه بازمیگردد و اینبار با خواندن «نمزانم» سالن را غرق نوای زیبایش میکند. بهرهگیری رحمانپور از اشعاری که به مسائل اقلیمی و طبیعت میپردازد و پشتش تفکر است در کنار استفاده از سازهای بومی چون سُرنا و کمانچه جذابیت این کنسرت را بیش از پیش میکند.
این خواننده پس از آن به همراه گروهش قطعات «عادت»، «بهارباد»، «ای یارِ مه»، «کَس مزان»، «ابری و قطعهای را به احترام مخاطبانی که شاید به گویش لُری تسلط نداشته باشند میخواند.
رحمانپور خوانندهای است که رنگ صدایش را با ساز یکی میکند و در اجراهایش به مخاطب فرصت شنیدن مویهها و هورههای لری و آواز زمین را میدهد. خوانندهای که غم سوختن بلوطهای زاگرس و خودسوزی زنان را در گلو دارد؛ شاید هیچ عنوانی برایش دقیقتر از حنجره زخمی زاگرس نباشد.
«دستمه بیر» قطعه آخری است که رحمانپور میخواند و مردم با او همخوانی میکنند و پس از به پایان رسیدن اجرا بیآلایش و صمیمانه به نشان قدردانی از مخاطبان قدش را خمیده میکند و گلهای در دستش را به سوی هوادارنش پرتاب میکند.
انتهای پیام/