به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ «ماه من» عنوان تازهترین کنسرت ارکستر ملی ایران است که ۱۲ و ۱۳ تیر ماه از ساعت ۲۱:۳۰ در تالار وحدت برگزار میشود. ارکستر ملی ایران در این اجرا با رهبری همایون رحیمیان و خوانندگی حسامالدین سراج، قطعاتی نوستالژیک در موسیقی ایرانی را اجرا میکند.
خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا در خصوص این اجرا، تغییر ذائقه مخاطب، اشعار بیدل دهلوی و... با حسامالدین سراج (خواننده) گپوگفتی داشته است که در ادامه میخوانید.
****
برنا: آقای سراج، این روزها اجرای «ماه من» به رهبری «همایون رحیمیان» را در تالار وحدت دارید. میدانیم که صدای شما بسیار خاص است و به نوعی ارکستر را دوستانه تسلیم خودش میکند. از همکاری با همایون رحیمیان و پروژه «ماه من» بگویید.
سراج: «همایون رحیمیان» بیشتر از این که یک رهبر و آهنگساز خوب باشد؛ انسانی خلیق و بااخلاق است. او همیشه چهره خندانی دارد. از اولین باری که «شب عاشقان بیدل» را باهم کار کردیم از منش ایشان خوشم آمد و الان نزدیک به ۴۰ سال است که این دوستی ادامه پیدا کرده است و این احترام از جانب من نسبت به ایشان همیشه بوده است.
در کنسرت «ماه من» فضا عاشقانه، عارفانه و حکمتآمیز خواهد بود
برنا: چه قطعاتی را برای کنسرت «ماه من» گزینش کردهاید؟
سراج: در کنسرت «ماه من» آثاری از بزرگان ادب پارسی مانند: سعدی، خواجوی کرمانی، سنایی و... را برای اهل خرد و کمال که به نسبت مسنتر هستند؛ انتخاب کردهایم و کارهایی مانند «شانه»، «ماه من» و... را که برای جوانترهاست در برنامه داریم تا فضا هم عاشقانه باشد هم عارفانه و حکمت آمیز. این مجموعه را خیلی دوست داشتم چون با نظر آقای رحیمیان بود و فکر میکنم فضای خوبی برای مخاطب ایجاد خواهد شد.
شعرهای بیدل دهلوی معماگونه است
برنا: شاید نخستین فردی که اشعار «بیدل دهلوی» را وارد موسیقی ایران کرد شما بودید. چرا بیدل دهلوی و سبک هندی؟ به نظرم این اتفاقی جذاب است که شعر شما با اشعار بیدل گره خورده است...
سراج: شعرهای بیدل دهلوی معماگونه است. اهالی ادب این را خیلی خوب میدانند که اشعار حافظ، سعدی و مولانا در سبک عراقی هستند اما بیدل و صائب تبریزی به سبک هندی شعر میسرودندهاند؛ به گونهای که انگار باید یک معما را حل کنید. مثلا صائب میگوید: «دست طلب چو پیش کسان میکنی دراز/ پل بستهای که بگذری از آبروی خویش». در حقیقت با خوانش این شعر معمایی را حل میکنید و با این معما مفهوم و مضمونی اخلاقی را متوجه میشوید.
معمولا افرادی که در زمینه آواز کار میکنند اشعاری که به شیوه عراقی است را انتخاب میکنند. خدا رحمت کند مرحوم «سید حسن حسینی» ادیب و شاعر بزرگ معاصر را که در سن ۴۸سالگی فوت کرد. ایشان از دوستان ما بودند و یک روز که دور هم نشسته بودیم به من گفتند: چرا از «بیدل دهلوی» شعری نمیخوانی؟ گفتم: خیلی بیدل را دوست دارم اما باید یک غزلی را انتخاب کنم که در عین اینکه پیچیدگیهای بیدل را در خود دارد برای مردم هم قابلفهم است. بعد ایشان بیدل را ورق زد و این غزل که میگوید: «نور جان در ظلمتآبادِ بدن گم کردهام/ آه از آن یوسف که من در پیراهن گم کردهام» را پیدا کرد و این شد غزلی که در «باغ ارغوان» آمد.
ارکستر ملی متر و معیاری برای موسیقی جدی ما محسوب میشود
برنا: از اهمیت حضور مخاطب در اجراهای ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک بگویید. این روزها ذائقه اکثر مخاطبان به سمت موسیقی پاپ رفتهاست. کمی در این خصوص بگویید.
سراج: ارکستر ملی متر و معیاری برای موسیقی جدی ما محسوب میشود. کارهایی که بچههای ارکستر ملی و آقای رحیمیان در رهبری ارکستر انجام میدهند بسیار ارزشمند است. برای مثال ما در روز اخبار زرد زیاد میخوانیم اما اگر یکجای دیگر با چهار بیت از سعدی مواجه شویم، این بین این سوال پیش میآید که آیا این چند بیت از سعدی با تمام آن اخبار زرد قابل مقایسه است؟ گاهی وقتی «شب عاشقان بیدل» یا «ز تو با تو راز گویم...» را میشنوم در خلوت خودم اشک میریزم. آنقدر کار بااحساس است که حسِ «خواجوی کرمانی» کاملا در اثر منعکس شده است.
برنا: سوال آخرم را با یک اسم از شما میپرسم. «عباس معارف»... چه تاثیری در روند کاری شما داشته است؟
سراج: «عباس معارف» انسان بسیار بزرگی بود که شاعر، موسیقیدان، اهل حکمت، حقوقدان و نابغه دوران بود؛ یعنی کسانی که او را از نزدیک برای یک روز یا یک ساعت دیده بودند عاشقش میشدند. فکر نمیکنم مثل ایشان در آینده فردی بیاید. «دین معارف جلوه ای در شهر مضمون کرد حسن/ شد به حسرت شاعری خاموش فهمیدم تویی»
برنا: در پایان اگر حرفی مانده ما سراپا گوشیم...
سراج: از نوازندگان و افرادی که برای ارکستر ملی زحمت میکشند تشکر میکنم. همایون رحیمیان عزیز واقعا در تنظیم و رهبری ارکستر بینظیر هستند و بچهها نه تنها از رحیمیان تبعیت میکنند بلکه او را دوست دارند. خوشبختانه فضایی کاملا دوستانه بین نوازندههای ارکستر ملی برقرار است. امیدوارم کسانی که برای فرهنگ و هنر ایران زحمت میکشند مهجور باشند و ارج و قدر کافی ببینند.
انتهای پیام/