صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

مالک رضایی:

سر به گریبان گریستم

۱۳۹۶/۰۴/۲۲ - ۰۱:۰۰:۱۶
کد خبر: ۵۸۶۰۰۵

 جز تسلیت به پدر مظلوم "آتنا " که ده روز پیش به اتفاق تنی چند از همشهریان خود با استیصالی از من ناتوان نیز  کمک می خواست و از هر کرانه تیر دعا کرده بود روان ، چه کاری از صاحب این قلم ساخته است؟گر بود در ماتمی صد نوحه گر ،آه صاحب درد را باشد اثر.

دلداری اش می دادم که امیدوار باشد اما امیدی در خود من نبود،لیکن تا ننگرد سرشک مرا، او میان جمع ،همچون بنفشه، سر به گریبان گریستم. اکنون نیز شرح غم و هجران او مگر شمع بر آرد به زبان ،ورنه پروانه ندارد ز سخن پروایی.

  تفصیل  چند و چون فاجعه  ازعمق مصیبت آن نمی کاهد و اینبار  عفریت مرگ ،فرمان خود از دست اهریمن گرفته است اما اگر عمیق نیندیشیم از کجا معلوم که این مصیبتی که  امروز بر وی است ، فردا بر که است؟ و آنوقت چه فایده که در حلقه ای صد تسلیت گوی غمزده ،حلقه گردند بر نگین ماتم زده؟ مهم اینست که ما هر آن و هر ساعت تدبیری همه جانبه بر این مسائل و  مصائب بیندیشیم .

کژرویهایی از این دست در هر جامعه ای ممکن است اتفاق بیفتد اما واقعیت اینست که برخی ناهنجاریها در جامعۀ ما به مرز هشدار رسیده است. تقبیح و مذمت رسانه ها از پخش اخبار آن از آمار و اهمیت آن نمی کاهد. باید به فکر چاره اندیشی جدی بود.

افرادی که صرفا با اتکا به ابزار فیزیکی به جنگ این ناهنجاری ها می روند قطعا در کار خود موفق نخواهند بود.صد البته که آن رویه ها  هم  لازم است اما کافی نیست.آسانترین راه برای برخورد با مشکلی، لزوما درست ترین آن نیست و مناسبات رفتاری جامعه پیچیده تر از آنست که بتوان مشکلات آنرا صرفا با یک روش قضایی و انتظامی ، رفع و رجوع کرد و گرنه قرنها پیش ،متفکری بنام «اگوست کنت» علمی بنام «جامعه شناسی »بنا نمی نهاد تا پیچ خمهای مشکلات جامعه را در نوردد و برای حل آنها راهکارهای چند وجهی ارائه دهد.دانشگاههای عالم هم بیکار نبودند که از دل همین جامعه شناسی، شاخه های مختلف علمی مانند علوم تربیتی، اقتصاد، سیاست، روانشناسی، مردم شناسی، انسان شناسی، مدیریت و... را بیرون بکشند تا فارغ التحصیلان هر کدام از آنها با بکار گیری تخصص و آموخته هایشان، مشکلی از مشکلات جامعه را حل کنند و المی از آلام جامعه را بکاهند. همۀ مسائل با قالبهای ثابت ذهنی و تک وجهی ،قابل رفع ورجوع نیستند.جا دارد مسئولین و دست اندرکاران اجرایی و سیاسی استان، ارتباط ارگانیک و فعالتری با مجامع علمی و صاحبنظران دانشگاهی برقرار سازند. به جرات میتوان گفت که چنین ارتباطی در استان اردبیل و در حال حاضر ضعیف است.استغنای اینکه برخی می پندارند با  ید با کفایت واحده ی خود و بی نیاز از هرگونه مشاوره های علمی و ارتباط فعال با صاحبنظران مختلف  ، کارشان قرین توفیق خواهد بود استغنایی واهیست و توهمی بیش نیست.یادداشت جاری کوتاهتر و ناتوانتر از آنست که بتواند ریشه های ناهنجاری را در این حجم مختصر بیان دارد و زین قصه هفت گنبد افلاک پر صداست ،کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت .

  اما برای حل مشکلات ناهنجاریهایی از این دست در جامعه و مدیریت آن «تک علت بینی» و اتکای محض بر یک ابزار برای مقابله با آن  خطاست و هر معلولی در جامعه ممکن است، دهها علت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و... داشته باشد. خود علم جامعه شناسی نیز با آنهمه آوازه و شهرت از محدودیتهای مختلف «زمانی» و «مکانی» رنج می برد.

روشی که ده سال پیش در مدیریت مناسبات رفتاری جامعه، به کار گرفته می شد شاید امروز به کار نیاید و راه حلی که برای جامعه ای خاص ارائه می‌شود، ای بسا در جامعۀ دیگر کارآیی لازم نداشته باشد. اگر مطابق قانون آهنین ریاضی دو ضرب در دو ،در همه جای جهان ،چهار است در مسائل اجتماعی، اینگونه نیست. و اگر قانون انجماد آب در همه جای دنیا و در هر زمانی، صفر و نقطۀ جوش آن صد درجه است، سنجش رفتارها و مناسبات اجتماعی با این متر و معیارها ممکن نیست. هر جامعه، قواعد و هنجارهای خاص خود را دارد. جوامعی که در مدیریت خود این اصول را به کار می گیرند و به مطالعات و نظرات علمی و کارشناسی در تمشیت امور، صد درصد بها می‌دهند با صدها مشکل ریز و درشت مواجه هستند، چه رسد به برخی از حوزه های مدیریتی ما که اظهارات کارشناسی برای آنان حکایت کَر و بیمار مولوی را دارد او چیزی می گوید و این چیز دیگری می شنود .

چنین فاصلۀ پر مخافتی میان مدیران و صاحبنظران جامعه، نشانۀ خوبی در مدیریت نیست.

 

نظر شما