به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ طی سالهای گذشته سریالهای طنز یکی از پربینندهترین آثار رسانه ملی به حساب میآید که استقبال از این آثار در بین مردم به قدری بالا بود که تلویزیون معمولاً هر شب یک سریال طنز به صورت روتین روی آنتن داشت و آثار ماندگاری چون «ساعت خوش»، «زیر آسمان شهر»، «بدون شرح»، «پاورچین» و... از سریالهایی هستند که عموم مردم با آنها ارتباط برقرار کرده و در خاطرات مردم ایران در دهه 70 و 80 جایگاه ویژهای دارند.
با پر رنگ شدن فضای مجازی، شبکههای ماهوارهای و در واقع تغییر سبک زندگی در جامعه امروز ما شاید تلویزیون دیگر توان سرگرم کردن مخاطبان خود به سبک و سیاق گذشته را نداشت و در نهایت چند سریال ناموفق طنز این موضوع را گوشزد کرد تا در نهایت به جای سریالهای طنز روتین برنامههای تولیدی طنز مثل «خندوانه» و «دورهمی» جایگزین این آثار شدند اما در سال 97 و 98 حتی پخش برنامههای روتین نیز با مشکل مواجه بود و این برنامهها هر بار با برخی حواشی مواجه شدند که در نهایت «خندوانه» و «دورهمی» جای خود را به برنامههایی دادند که این روزها از تلویزیون پخش میشوند اما تا امروز نتوانستهاند برای مخاطبان تلویزیون برنامههای جذابی باشند.
در دو سال اخیر کمتر از 30 درصد سریالهای پخش شده آثاری طنز بودند که معمولاً این آثار در ایام خاصی به مناسبتهای مختلف روی آنتن تلویزیون رفتند.
«پایتخت 5» به کارگردانی سیروس مقدم که میتوان آن را از آخرین بازمانده سریالهای موفق طنز دانست به نوعی موفقترین سریال طنز دو سال اخیر است. این سریال در نوروز 97 روی آنتن شبکه یک رفت و مثل همیشه با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد.
سریال «دیوار به دیوار 2» نیز به کارگردانی سامان مقدم در نوروز سال 97 از تلویزیون پخش شد و این سریال که در رقابت با «پایتخت 5» احتمالاً حرفی برای گفتن نداشت نسبت به دیگر آثار با استقبال نسبتاً خوبی مواجه شد.
فرهاد آئیش، ویشکا آسایش، یاسمینا باهر، رویا تیموریان، پژمان جمشیدی، میترا حجار، گوهر خیراندیش، حسن زارعی، علی شادمان، آزاده صمدی، مهسا طهماسبی، علی قربان زاده، رضا ناجی، میترا حجار و سام نوری از بازیگران این مجموعه تلویزیونی بودند و نکته جالب توجه درباره دو سریال «پایتخت 5» و «دیوار به دیوار 2» حضور خشایار الوند به عنوان نویسنده در تیم فیلمنامهنویسان این دو اثر است که شاید به خودی خود نشان از کمبود فیلمنامهنویسهای طنز در تلویزیون باشد.
در نوروز 97 سریال طنز دیگری نیز با عنوان «هیأت مدیره» روی آنتن تلویزیون رفت و این سریال که به کارگردانی مازیار میری ساخته شد نسبت در 35 قسمت از شبکه پنج پخش شد.
حدیث میرامینی، احسان کرمی، امیررضادلاوری، رابعه مدنی و الیکا عبدالرزاقی، لیلی رشیدی و زهرا داوود نژاد، کمند امیرسلیمانی، رحیم نوروزی، فرید سجاد حسینی، ثریا قاسمی، مریم امیرجلالی و فریده سپاه منصور در «هیأت مدیره» ایفای نقش کردند.
«هیأت مدیره» قصه زوج جوانی را روایت میکند که با نقل مکان به ساختمانی جدید درگیر اتفاقاتی تازه میشوند که با ورود یک مسافر خارجی حوادث جالب و شیرینی برایشان رقم میخورد.
شبکه دو سیما نیز در نوروز 97 یک سریال تلویزیونی را روی آنتن برد. سریال «تعطیلات رویایی» به کارگردانی علیرضا امینی در 15 قسمت پخش شد و محمدرضا شریفی نیا، محمود عزیزی، افسانه بایگان، افسر اسدی، علی صادقی، مریم معصومی، علی اوجی، سولماز آقمقانی، خاطره حاتمی، رضا یزدانی، فاطمه هاشمی، فرهاد بشارتی، ارسلان قاسمی، ژاله درستکار، مهدی افشار و مرتضی علی آبادی در این سریال ایفای نقش کردند.
«تعطیلات رویایی» داستان دو برادر به نامهاى رحیم و رستم را به تصویر میکشد که در شیراز سکونت دارند. برادر کوچکتر که وضع مالى بهترى دارد سال پیش براى تعطیلات عید خانواده رحیم را که یک معلم بازنشسته است به ترکیه دعوت کرده و برادر بزرگتر در صدد جبران است و میخواهد امسال خانواده رستم را با هزینه خودش به کیش ببرد. غافل از اینکه آنها قصد سفر به اروپا را دارند و همین سرآغاز ماجراهاى جالب و دیدنى است.
در فروردین ماه سال 97 آخرین سریال طنز سال با عنوان «آرماندو» به کارگردانی احسان عبدیپور از شبکه یک سیما پخش شد و تلویزیون تا پایان سال هیچ سریال طنزی را پخش نکرد و نکته جالب توجه این است که در نوروز سال 98 تعداد آثار طنز نیز به حداقل رسید و تلویزیون تنها دو مجموعه طنز را روی آنتن برد.
«زوج یا فرد» به کارگردانی علیرضا نجفزاده در نوروز 98 روی آنتن شبکه سه رفت و بازیگرانی چون مرجانه گلچین، هدایت هاشمی، مهران غفوریان، یوسف تیموری، ناهید مسلمی، شیدا خلیق، مهشید ناصری، دلسا ملکی، مهران رجبی، اشکان اشتیاق، کریم قربانی، سپند امیرسلیمانی، محمد الهی و داریوش سلیمی در آن ایفای نقش کردند.
مجموعه تلویزیونی «نون خ» نیز دیگر اثر موفق طنز در دو سال اخیر است که به کارگردانی سعید آقاخانی ساخته شد و در ایام نوروز 98 روی آنتن شبکه یک رفت.
در این سریال بازیگرانی چون حمیدرضا آذرنگ، علی صادقی، هومن حاجی عبداللهی، نعیمه نظام دوست، سیروس میمنت، شیدا یوسفی، صبا ایزدپناه، هدیه بازوند و … به ایفای نقش پرداختند.
سریال «شش قهرمان و نصفی» نیز دیگر سریال طنز ساخته شده برای ایام نوروز 98 بود که حسین قناعت کارگردانی آن را بر عهده داشت. اکبر عبدی، شهرام قائدی، بیژن بنفشهخواه، بهاره رهنما، ارژنگ امیرفضلی، رؤیا میر علمی، نادر سلیمانی، رامین ناصر نصیر، امیر غفارمنش، حسین رفیعی، ساناز سماواتی، عباس محبوب، نفیسه روشن، مرتضی زارع و حامد آهنگی بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند.
سریال «دنگ و فنگ روزگار» را میتوان دیگر سریال طنز در سال جاری دانست. «دنگ و فنگ روزگار» به کارگردانی جواد مزدآبادی در 30 قسمت روی آنتن شبکه یک رفت.
داستان «دنگ و فنگ روزگار» به ارتباط دو دوست با بازی محمد نادری و سیروس گرجستانی برمی گردد. این دو طی شراکتی دچار مشکلاتی می شوند که ناچار هستند این مشکلات را پنهان کنند. همین مساله باعث خط سیر داستان طنز این مجموعه میشود.
سیروس گرجستانی، محمد نادری، نیما شاهرخ شاهی، بیژن بنفشه خواه، زهره فکور صبور، سوگل طهماسبی، محمد فیلی، غلامرضا نیکخواه، امیر غفارمنش، ساعد هدایتی، شیرین آقارضا کاشی، پانته آ مهدی نیا، سینا رازانی، زهرا داوود نژاد، مهری آل آقا، مریم شاه ولی، مینا نوروزی، ساقی زینتی، بیتا خردمند، عباس محبوب، طاهر علایی، فریده دریامج، ژیار محمدزاده، ساره صحرایی، ستاره صحرایی، در این سریال ایفای نقش کردند.
مجموعه تلویزیونی «آچمز» به کارگردانی مهرداد خوشبخت دیگر سریال طنزی است که در سال جاری روی آنتن تلویزیون رفت. این سریال به کارگردانی مهرداد خوشبخت ساخته شد و هومن برق نورد، امیرحسین رستمی، سارا خوئینیها، بیتا سحرخیز، سید مهرداد ضیایی، سهند جاهدی، احسان امانی، هادی عطایی، مهوش صبرکن، رابعه مدنی، پریسا مقتدی، امین میری، کاظم هژیرآزاد و فریده دریامج در این سریال ایفای نقش کردند.
سریال «فوقلیسانسهها» که قسمت دوم مجموعه تلویزیونی «لیسانسهها» به حساب میآید به کارگردانی سروش صحت آخرین سریال طنزی است که در سال جاری تا امروز از رسانه ملی پخش شده است.
در این سریال که همچنان از شبکه سه در حال پخش است هوتن شکیبا، امیر کاظمی، امیرحسین رستمی، بیژن بنفشهخواه، متین ستوده، میکائیل آراسته، کاظم سیاحی، عزتالله مهرآوران، سیاوش چراغیپور، سام نوری ایفای نقش میکنند.
با معرفی سریالهای طنزی که طی دو سال اخیر از رسانه ملی پخش شدهاند به وضوح میتوان کمبود اینگونه آثار را نسبت به دیگر سریالها در سالهای اخیر دید. این 11 سریال که شاید به اندازه دو سریال طنز که در سالهای گذشته به صورت روتین پخش میشدند نیز طولانی، پرمخاطب و تأثیرگذار نباشند قطعاً نمیتوانند پاسخگوی نیاز مخاطبان امروز برای دیدن آثار طنز باشند و به همین دلیل طی گفتوگویی با چند کارشناس و منتقد تلویزیون به بررسی و آسیبشناسی این موضوع پرداختیم که در ادامه میخوانید:
بهروز مفید: بازیگر کمدی قابل اعتماد کم داریم!
بهروز مفید، تهیه کننده تلویزیون، در گفتوگو با گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا با اشاره به ساخت آثار کمدی در ایران گفت: ساخت سریال طنز در فضای فرهنگی ایران کار بسیار دشواری است. اگر با فیلمسازی جهان مقایسه کنیم می بینیم نوع دیالوگ آنها بازتر و غیرپاستوریزه است، برخلاف ایران که باید با ملاحظات بسیاری دیالوگها نوشته شوند تا در فضای خانواده قابل پذیرش باشند.
وی ادامه داد: تعداد افرادی که قابلیت ساخت اینگونه کارها را دارند بسیار محدود است. کارگردان و تهیه کننده باید بتوانند هم فضای مفرح ایجاد کنند هم اینکه باید ها و نبایدهای فضای فرهنگی کشور را رعایت کنند، بنابراین از رفتن به سمت آن پرهیز می کنند. به طور کلی دست ما در فضای نگارشی، کارگردانی و بازیگری در آثار طنز بسته است.
مفید تصریح کرد: تلویزیون بسیار تمایل دارد تعداد برنامهها و سریالهای طنز بالا برود. در تمام جلساتی هم که با سازندگان دارد تاکید میکند تهیه کنندگان و کارگردانان به سمت ساخت آثار کمدی بروند اما به دلایل فوق، تهیه کنندگان از رفتن به این سمت پرهیز می کنند، به همین دلیل در کنداکتور تلویزیون این نوع ژانر را کمتر داریم.
تهیهکننده سریال «هشت و نیم دقیقه» با اشاره به تفاوت دستمزد بازیگران کمدی با ژانرهای دیگر بیان داشت: بازیگران در همه ژانرها دستمزد مشخص خود را دارند. همانطور که در کمدی دستمزد بازیگران بالاست، در ژانرهای دیگر هم بازیگران هرکدام قیمتی دارند بنابراین نمیتوان گفت دستمزد بازیگران مانع ساخت این دست آثار است. مشکل دیگری که وجود دارد این هست که تعداد بازیگران قابل اعتماد کمدی کم است؛ این مشکل در نویسندگان، تهیه کنندگان و کارگردانان هم وجود دارد.
بهروز مفید درمورد رفتن کارگردانان خوب کمدی از تلویزیون، اظهار کرد: فضای رسمی تلویزیون با فضاهای بازتر مثل سینما و نمایش خانگی متفاوت است. ما باید بپذیریم دستمزدها در فضای بیرون از تلویزیون بسیار بالاتر است بنابراین هم بازیگران هم سازندگان ترجیح می دهند جایی کار کنند که دستمزدشان بیشتر است. به همین دلیل تلویزیون نمی تواند پا به پای نمایش خانگی پیش برود.
رضا جودی: پول زیادِ نمایش خانگی، کارگردانان را از تلویزیون بُرد!
رضا جودی، تهیه کننده تلویزیون، در گفتوگو با گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا با اشاره به دلیل کاهش آثار طنز در تلویزیون گفت: ساخت فیلم یا سریال کمدی و طنز بسیار سخت است؛ چراکه قرار نیست مردم را با هر بی اخلاقی بخندانیم. خنداندن مردم کار بسیار سختی است و نویسنده باید زمان زیادی بگذارد تا بتواند اکثر مخاطبان را راضی نگه دارد و مردم با اثرش بخندند.
او ادامه داد: صدا و سیما نه تنها سدی بر تولید آثار کمدی نمیگذارد بلکه علاوه بر تاکید بر ساخت این ژانر، هرگونه حمایتی هم میکند. اینکه عدهای از کارگردانان میگویند به دلیل فضای بسته تلویزیون و ممیزیها به سمت مدیاهای دیگر رفتهاند، حقیقت ندارد.
تهیهکننده سریال «لیسانسهها» تصریح کرد: ما تهیهکنندگان در تلویزیون دقیقهای 4 میلیون تومان سریال میسازیم درحالی که در مدیاهای دیگر مثل نمایش خانگی هزینه هر دقیقه ساخت سریال به 20 میلیون تومان هم میرسد.
جودی افزود: بودجه تلویزیون به بیتالمال وصل است و برای خودش حساب و کتاب دارد اما در نمایش خانگی معلوم نیست پول از کجا میآید. طبیعی است در شبکه نمایش خانگی دستمزدها فضایی و حداقل 20 برابر تلویزیون است بنابراین بازیگران، کارگردانان و تهیه کنندگان ترجیح میدهند پول بیشتری بگیرند؛ به همین دلیل از تلویزیون رفتهاند.
سیدرضا اورنگ: سلیقه مدیران تلویزیون مشخص میکند که مردم شاد باشند یا خیر
سیدرضا اورنگ، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: مدیران رده بالای تلویزیون هستند که مشخص میکنند مردم چه زمانی شاد باشند و یا چه زمانی نیازی به شادی مردم نیست. این نگاه در مدیریت تلویزیون به وضوح قابل مشاهده است و میبینیم مدیران خودشان امروز نمیخواهند سریالهای طنز چندانی در تلویزیون پخش شود.
اورنگ تصریح کرد: در عین حال که امروز علاقهای به ساخت و پخش سریالهای طنز وجود ندارد دیدگاهی وجود دارد که اگر یک سریال در جذب مخاطب و موفق باشد آنقدر همان سریال را تکرار میکنند و ساخت فصلهای بعدی یا نسخههایی دیگر از آن را ادامه میدهند که دیگر خودمان هم از سریال بیزار میشویم. بارها تلویزیون از این فرمول غلط خود استفاده کرده و مخاطبان همان سریال موفق را پس زدهاند چرا که تکرار بیش از حد آزاردهنده شده است.
وی افزود: تلویزیون باید برنامهریزی و مدیریتی جدید داشته باشد و تا زمانی که این مدیریت دقیق در برنامهسازی و سریالسازی وجود نداشته باشد نمیتوان انتظار داشته که مشکلات اصلی تلویزیون حل شود. وقتی صحبت از جوانگرایی میشود به این معنی نیست که افراد باتجربه را کاملاً کنار بگذاریم. باید برای بهتر شدن وضعیت تلویزیون مدیران باتجربه و کارکشته در کنار مدیران جوان تلویزیون قرار بگیرند.
این منتقد در ادامه گفت: ما حتی در زمان جنگ هم تلویزیونمان از امروز وضعیت بهتری داشت. آن زمان تعداد سریالهای خوب و موفق بیشتر بود و حتی سریالهای طنز خوبی هم آن زمان شاهد بودیم. همه این اتفاقات به مدیریت برمیگردد. آن زمان تلویزیون توسط مدیران اداره میشد اما امروز مدیریت تلویزیون در دست اسپانسرهاست و مدیران ما نمیتوانند اعمال نظر و در واقع مدیریتی در تولید و پخش برنامهها، فیلمها و سریالهای تلویزیونی داشته باشند و متأسفانه فضا به شکلی است که ردههای پایین مدیریت در دفترهای تولید به دلالی مشغول هستند و در چنین شرایطی چطور میشود انتظار داشت که سریالهای موفقی چون سریالهای طنزی که به صورت روتین پخش میشود دوباره روی آنتن تلویزیون برود؟
اورنگ در ادامه این بحث تصریح کرد: در گذشته اسپانسرها به سراغ مدیران و تولیدکنندگان تلویزیون میآمدند اما امروز تلویزیون به سراغ اسپانسرها میرود. مشکل ما تنها در حوزه سریالهای طنز نیست، حتی سریالهای تاریخی بسیار ضعیفی را در تلویزیون میبینیم که بسیار آسیبزننده هستند. مشکل بودجه در همه جای دنیا وجود دارد ولی عدم مدیریت صحیح بر مشکلات، آنها را به بحران تبدیل میکند. ما هنوز مشکلاتمان را نمیشناسیم و قطعاً در این شرایط این مشکلات به بحران تبدیل میشوند. وقتی یک مدیر در خانهاش میبیند خانوادهاش سریالی را دوست دارند و از آن استقبال میکنند به دفتر کارش میآید و دستور ادامه تولید این سریال را میدهد نمیتوان انتظار داشت که مدیران ما مخاطب را میشناسند و با آن در تعامل هستند. مدیران برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی که ممکن است وضعیت اقتصادی بر برنامهها و تولیدات تلویزیون داشته باشد باید برنامهریزی داشته بند.
وی افزود: ایراد اصلی به اسپانسر محور بودن سریالها و برنامههاست. اگر اسپانسر ترجیح دهد به سمت ساخت سریال یا فیلم طنز نرود طبیعی است که در این شرایط تعداد این آثار به حداقل برسد. اگر بخواهیم وضعیتی ایدهآل را تصور کنیم باید جلوی دخالت اسپانسرها گرفته شود تا کارشناسان مشخص کنند که چه فیلم و سریالهایی ساخته شود. اسپانسر نباید در قدرت و اختیار دخالت در محتوا را داشته باشد. قطعاً نمیتوان مخالف وجود اسپانسر شد اما مسأله مهم این است که اسپانسر باید در مدار خود قرار بگیرد و تنها به دلیل اینکه با خود پول آورده حرف اول و آخر را نزند.
این منتقد در پایان تأکید کرد: در بحث مدیریتی نباید مسائلی چون خودی و غیرخودی مطرح باشد. ما باید به فکر مدیریتی خوب باشیم و مدیران بازنشسته هم در جلسات حضور داشته باشند و از تجربیاتشان باید استفاده شود. ما نباید کارشناسان باتجربهمان که زمانی در تلویزیون رونق ایجاد کرده بودند کنار بگذاریم و به سراغ افرادی برویم که در تولید تجربهای ندارند و حال در جایگاه سیاستگذار ظاهر شدهاند. قطعاً با برنامهریزی دقیق و مدیریت بهتر میتوان به روزهای خوب تلویزیون رسید.
حسن وارسته: فیلمنامهنویسهای خوب به سینما و شبکه نمایش خانگی کوچ کردهاند
حسن وارسته، نویسنده و فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: ما امروز دیگر مثل گذشته شاهد پخش سریالهای طنز نیستیم و این اتفاق نشأت گرفته از یک تصمیم مدیریتی نیست و به نوعی به دلایل مختلف این وضعیت به تلویزیون ما تحمیل شده است.
وارسته خاطرنشان کرد: نگارش فیلمنامههای طنز نیاز به افرادی دارد که در این زمینه تخصص داشته باشند و از طرفی نویسنده آثار طنز باید فردی بهروز و آشنا به اتفاقات سیاسی، اجتماعی و... باشد. امروز افرادی که با این مشخصات در حوزه فیلمنامهنویسی آثار طنز فعالیت کنند بسیار اندک و انگشتشمار هستند. از طرفی کارگردانهایی که بتوانند اینگونه آثار را تولید کنند نیز بسیار کم هستند.
وی افزود: افراد باتجربه و کارکشته در زمینه آثار طنز، یا دیگر فعالیت نمیکنند یا در ایران نیستند و یا در شبکه نمایش خانگی مشغول به کار شدهاند. اگر بخواهیم دقیق به نویسندگان آثار طنز تلویزیون اشاره کنیم شاید به اندازه انگشتان یک دست نیز نویسنده خوب نداشته باشیم و دلیل اصلی این اتفاقات را میتوان مشکلات و مسائل اقتصادی دانست.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «دودکش» در ادامه اظهار داشت: وقتی مسائل و مشکلات اقتصادی کنار بروند قطعاً نویسندگان در شرایط بهتری قلم میزنند. از طرفی خط قرمزها در تلویزیون بسیار بیشتر از سینما و شبکه نمایش خانگی است و قطعاً یک نویسنده ترجیح میدهد در شرایط راحتتری فعالیت کند. خط قرمزهای تلویزیون در بسیاری مواقع باعث فاصله گرفتن نویسندگان از این رسانه میشود.
این فیلمنامهنویس در ادامه گفت: در شبکه نمایش خانگی نویسنده برای خلق وقایع فضای بازتر و بهتری دارد پس طبیعی است که نویسندگان بااستعداد و مهم ما بیشتر به نوشتن فیلمنامه در شبکه نمایش خانگی علاقه دارند و از آنجا که تعداد نویسندگان ما در حوزه طنز بسیار اندک است و در نتیجه دست تلویزیون برای تولید اینگونه آثار بسته بوده و نمیتواند مثل گذشته به تولید آثار موفق طنز بپردازد.
وارسته اظهار داشت: ما فیلمنامهنویسهای خوبی داریم اما در حوزه طنز تعداد فیلمنامهنویسهایمان همانطور که عنوان کردم بسیار اندک است و علاوه بر دانش و سواد فیلمنامهنویسی در حوزه طنز هر فیلمنامهنویسی که میخواهد در این زمینه فعالیت کند باید قریحه و ذوق طنازی داشته و از طرفی با مسائل روز جامعه نیز آشنا باشد. نویسندهای که میخواهد فیلمنامهای طنز بنویسد باید با مسائل روز و ادبیات جامعهاش آشنا باشد و حتی از جامعه باید جلوتر حرکت کند تا اثرش بوی کهنگی ندهد. برای داشتن چنین فیلمنامهنویسهایی در شرایطی که امروز به شدت نیازمند فیلمنامهنویسهای خوب در زمینه آثار طنز هستیم باید به مسأله آموزش بیش از پیش توجه کرده و فیلمنامهنویسهای خوبی در این زمینه تربیت کنیم.
وی در پایان گفت: به نظر من تلویزیون باید نویسندههای طنز خود را که در گذشته آثار خوبی تولید کردهاند با در نظر گرفتن تشویقهایی به تلویزیون برگرداند چراکه فقدان آثار خوب طنز در تلویزیون به شدت حس میشود و امروز به هیچوجه شرایط خوبی حاکم نیست. نویسندههای کارکشته و باتجربه میدانند که چگونه روی خط قرمزها بندبازی کنند و حتی در مباحث قومیتی به نوعی موضوعات را مطرح کنند که ناراحتی برای هیچ قومیتی به وجود نیاید.
اصغر نعیمی: طنزنویس نداریم!
اصغر نعیمی، کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا در ارتباط با وجود تعداد بالای سریالهای طنز در دهه 80، گفت: اینکه در دهه 80 همزمان از چند شبکه، سریال طنز روی آنتن میرفت، اشتباه بود. تلویزیون یک رسانه عمومی است که نیاز به تنوع در ژانرهای مختلف دارد، به همین دلیل نمیتوان گفت سریالهای طنز کم شده است.
وی ادامه داد: من موافق تمرکز بر ساخت آثار کمدی نیستم. دلیل نمیشود چون فیلم یا سریال طنز باعث ایجاد آرامش میشود و مردم از آن همیشه استقبال میکنند پس فقط در این ژانر فیلمسازی کنیم. به هرحال در مناسبتهای مختلف مانند عید نوروز، ماه رمضان و دیگر مناسبتها باید از هر ژانر در سبد نمایش تلویزیون وجود داشته باشد. کمااینکه تا حدود زیادی این موضوع در تلویزیون رعایت میشود و ما سریالهای متفاوتی در ژانر طنز، تاریخی، پلیسی، اجتماعی و... داریم.
کارگردان فیلم «بیوفا» درمورد کاهش فعالیت طنزسازان خوش سابقه تلویزیون گفت: فیلمسازان شاخص عرصه طنز ما، به این دلیل رغبتی برای فعالیت در تلویزیون ندارند چون در سینما پول بیشتری میگیرند و محدودیتهای کمتری هم متحمل میشوند. به جز این موضوع، مشکل دیگری که باعث شده در عرصه طنز دچار رکود شدیم این است که نویسندههای خوبی برای نوشتن متنهای طنز نداریم.
وی ادامه داد: هرکاری نیازمند نیروهای جوان و جدید است. ما هنوز نتوانستهایم نسلی را تربیت کنیم که حداقل در آینده در عرصه طنز شاخصههایی مثل کارگردانان و نویسندگان نسل قبلی داشته باشیم. فیلمسازان و نویسندگان نسل جدید عموما توانایی و مهارتشان در عرصه کارهای جدی و ملودرام است و اگر میبینیم رغبتی برای ساخت آثار طنز نیست به کمبود نیرو انسانی برمیگردد.
عبدالله علیخانی: صداوسیما نویسندگان طنز را خسته میکند!
عبدالله علیخانی، تهیهکننده سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا در ارتباط با تاثیر تولید سریالهای طنز در ایجاد حال خوب مردم و جامعه گفت: درحال حاضر جامعه ما یک جامعه مریض و بیمار است و به نسبت چندین سال قبل مصرف داروهای افسردگی به شدت بالا رفته و مردم افسرده شدند.
وی ادامه داد: به حرف میگویند جامعه شادی داریم اما اینگونه نیست. امروزه مردم عصبی و افسرده شدند، علت این افسردگیها هم این است که به اندازه کافی فضای مفرح و شاد در خانهها وجود ندارد.
تهیهکننده فیلم «زندگی خصوصی» تصریح کرد: تلویزیون ما این روزها همانند دهه 50 و 60 میلادی شده که فقط فیلمهای هندی گریهدار میساختند و همه با یک جعبه دستمال کاغذی به سینما میرفتند تا گریه کنند. الان ما به اندازه کافی مسائل گریه دار مثل ایام سوگواری ها و... داریم. در زمان شادی و جشن هم برنامههای تلویزیون اینگونه است که مجری با چند دیالوگ طنز یا انتقادی سعی در خنداندن مردم دارد، درحالی که اسم اینگونه برنامه ها را مفرح نمیتوان گذاشت.
علیخانی اظهار داشت: رسانه ملی وظیفه دارد برای تولید سریالهای طنز پیش قدم شود. ما نمیتوانیم سینما را موظف کنیم ژانرهای مشخصی فیلم بسازد، هرچند که آنها کار خودشان را به خوبی انجام میدهند و برای فیلمهایی که قصد ساختش را دارند جامعه شناسی لازم را انجام می دهند اما رسانه ملی اینگونه نیست.
وی در مورد وظیفه رسانه ملی افزود: رسانه ملی موظف است برنامههای شاد و سرگرم کننده تولید کند، برنامههای کودک و نوجوان و همچنین برای رده سنی بزرگسالان سریالسازی کند و باعث ایجاد روحیه و شادی در مردم شود.
همچنین وی در مورد تعداد مخاطبان در ژانرهای گوناگون اظهار داشت: چگونه میگویند کدام ژانر مخاطبش بیشتر است؟! معیار سنجش آنها چیست؟! صداوسیما به ژانر درام و اجتماعی راحتتر مجوز میدهد در حالی که برای ژانر طنز مته به خشخاش میزند و فیلمسازان کلا از سریالسازی در این ژانر پشیمان میشوند.
این تهیهکننده ادامه داد: زمانی که سریال درام مجددا بازپخش میشود توجه و استقبال مخاطبان کمتر است اما وقتی سریال طنزی حتی برای چندمین بار روی آنتن میرود بینندگان استقبال بسیار خوبی میکنند.
عبدالله علیخانی بیان داشت: اولین مشکل در تولید اینگونه آثار این است، نویسندهای را که قصد نوشتن فیلمنامه طنز دارد؛ آنقدر خسته میکنند که فرد از کارش پشیمان میشود، در نهایت هم اجازه به ساخت فیلمنامه را نمیدهند. به همین دلیل نویسندگان به نوشتن ژانر درام روی میآوردند.
ایرج محمدی: سینما و نمایش خانگی بازیگران طنز خود را مدیون تلویزیون هستند!
ایرج محمدی، تهیهکننده آثاری چون خانه به دوش، متهم گریخت، بزنگاه، دلدادگان و... در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا درباره علت کاهش ساخت آثار طنز در تلویزیون گفت: تاجایی که من به عنوان تهیهکننده اطلاع دارم تلویزیون همیشه از ساخت کار طنز چه در قالب برنامه چه سریال استقبال میکند. با این وجود چند مانع وجود دارد که باعث میشود سریالهای طنز و کمدی کمتر در تلویزیون دیده شوند.
این تهیهکننده ادامه داد: یکی از موانع این است که ما تهیهکنندگان اصولا به داشته های چندساله خود که شامل کارگردان، نویسنده و بازیگر میشود بسنده میکنیم. تعداد خاصی از بازیگران در سریالهای طنز تلویزیون رشد کردند و صاحب اسم و رسم شدند، با به دست آوردن شهرت و محبوبیت برای دستمزد بیشتر از تلویزیون به نمایش خانگی و سینما رفتند و در نتیجه ما الان با فقر نیروی انسانی مواجه هستیم.
محمدی تصریح کرد: اگر به فیلمها و سریالهای کمدی و طنز سینما و نمایش خانگی نگاه کنیم میبینیم 70 تا 80 درصد بازیگران آن، همین بازیگران تلویزیون هستند که به این مدیاها رفتند. ما در طول این سال ها باید نیروهای انسانی جدیدی را تربیت میکردیم. اگر این اتفاق میافتاد الان هنگام ساخت سریال طنز با کمبود بازیگر روبه رو نبودیم.
تهیهکننده سریال «ترانه مادری» اظهار کرد: برای رفع این مشکل تلویزیون و تهیه کنندگان باید جسارت کرده و در کارهایشان از بازیگران جدید استفاده کنند. قطعا این موضوع آزمون و خطا دارد اما از انجام ندادن بهتر است و حداقل چند بازیگر جوان و بااستعداد معرفی می شوند.
ایرج محمدی بیان داشت: سازندگان باید بین ساخت سریال در دهه 80 با الان تفاوت قائل شوند. با توجه به پیشرفت تکنولوژی و ظهور فضای مجازی، طنزی که در گذشته مردم را می خنداند الان خندهدار نیست، به همین دلیل نویسندگان باید سراغ سوژهها و قصههای روز و مبتلابه جامعه بروند تا نسل جوان بتواند با آن ارتباط برقرار کند