در زمان قاجار شغل برخی از لوطیها سرگرم کردن مردم، شادی آفرینی و معرکه گیری بود. شیخ حسن معروف به شیخ شیپور ملقب به امینالعلما از لوطیهایی بود که در دربار ناصری و مظفری روزگار میگذراند و تا زمان احمدشاه نیز در قید حیات بود. در گزارشهای تاریخی آمده بخشی از درآمدش صرف کمک به نیازمندان و فقرا میشد و در ماه رمضان مجلس قرائت قرآن دائر میکرد. شیخ شیپور صدایی بلند و رسا داشت، با دهانش صداهای مختلف را تقلید میکرد و مانند شیپورزنها شیپور میزد. وجه تسمیه نامش هم به همین دلیل است.
برخی منابع تاریخی از شیخ شیپور با عنوان دلقک و بذله گو یاد کرده اند ولی مسئله ای که شیخ شیپور را با تاریخ موزه در ایران گره می زند، راهاندازی موزهای در اندرونی خانهاش در تهران است. درباره موزه شیخ شیپور منابع بسیار اندکی وجود دارد. مهدی بامداد در کتاب شرح حال رجال ایران مینویسد: «موزه مفصل و دیدنی داشت که چیزهای گوناگون در آن موجود بود و با هر یک از اسباب های موزه خویش، نوای مخصوصی در می آورد و حضار را می خنداند و می رقصاند.»
محمدعلی فروغی در یادداشتهای خود به چیزهای عجیب و غریبی مانند کفشهای مندرس، کلاه و لباس کهنه اشاره میکند که در موزه بریتانیا به نمایش گذاشته شده بود. فروغی تعجب خود را اینچنین بیان میکند: «از طرف دیگر چیزهای عجیب و غریب هم بود که مرا به یاد موزه شیخ شیپور می آورد... هیچ معلوم نیست به چه مناسبت ضبط کرده اند، چه نظیر آنها هر روز در مزبله های همه جا پیدا می شود. مگر اینکه بگویم از بابت زمان و مکان اهمیت داشته».
در دوران قاجار جوانمردی و مردم داری از صفات لوطیها به شمار میرفت. از اواسط دوره ناصری گرایش معرکه گیری برای مردم و نمایشهای مردمی در نسبت معرکه گیریهای درباری بیشتر شد و در شهرها و روستاها رواج یافت. حتی تا زمانی نه چندان دور، نمایش های لوطی ها در برخی شهرها و روستاهای ایران معمول بود. نام موزه و احوال موزه های فرنگ نیز در اخبار روزنامههای آن روزگار ایران منعکس می شد و سبب آشنایی مردم با ماهیت موزه بود. این موارد زمینهای مساعد را برای ظهور موزه شیخ شیپور به وجود آورد. از سوی دیگر چه بسا شیخ حسن به دلیل مراودات و رفت و آمدی که در ارگ سلطنتی داشت از موزه مخصوص ارگ هم دیدار کرده بود. در نهایت، ابتکار و خلاقیت او در بهره برداری از اسباب و وسایل دم دستی برای سرگرم کردن مردم تحت عنوان «موزه» قابل توجه است. بدان معنا که او از موزه به مثابۀ پدیده ای جدید برای معرکه گیری استفاده می کرد.
در آن دوران تعریف موزه تحت تأثیر مدرنیته، همچنان به معنای «اتاق های شگفت انگیز» بود. با این حال موزه شیخ شیپور را میتوان موزهای برآمده از بستر اجتماعی دوره قاجار دانست که احتمالاً کنایه ای طنزآمیز به موزه مخصوص ناصرالدین شاه بود. اشیاء و اسباب موزه شیخ شیپور بیشتر عجیب و سرگرم کننده بودند تا ارزش تاریخی، هنری و یا مالی داشته باشند. افزون بر شادی آفرینی و سرگرم کردن مردم، شیخ شیپور در جایگاه یک مفسر و راوی، وجهی از اشیاء را در ارتباط با (شخصیت) خود و مخاطب تفسیر و روایت می کرد که تا آن زمان و حتی سال ها بعد از آن نیز، در تجربه های موزه داری ایران سابقه نداشته است. به دیگر سخن، شیخ شیپور در بستر سنت معرکه گیری ایرانی و بذله گویی ارتباطی منسجم و پویا میان خود، تماشاچیان و اشیاء به وجود می آورد و تجربهای خاطره انگیز را برای مخاطبان رقم میزد.