به گزارش برنا؛ یکی از موقعیتهای اجباری، روابط خانوادگی است. در حقیقت اعضای خانواده اغلب دشوارترین کسانی هستند که باید با آنها روبهرو شویم، چون به شیوهی بسیار پیچیدهتر و نزدیکتری با ما در ارتباط هستند. در مورد آشنایان دشواری که در زندگی داریم، مثل برخی دوستان، همکاران یا همسایهها، چهبسا گهگاه مجبور به برخورد با آنها بشویم، تا وقتی ناسازگاریِ بینمان برطرف شود یا اینکه بتوانیم خودمان را از این ارتباط دشوار رها کنیم اما در مورد اعضای خانواده مجبوریم بهخاطر حفظ یکپارچگی خانواده هم که شده، این رابطه را همچنان ادامه بدهیم. بهعبارت دیگر، روابط شخصی ممکن است بر کل خانواده تأثیر بگذارند. اگر با عضو دشوار خانواده کنار نیایید، ممکن است ناخواسته فشار فراوانی بر کل روابط فامیلی وارد کنید پس باید یاد بگیرید با هریک از اعضای خانواده خود چگونه رفتار کنید.
نیما توکلی، روانشناس بالینی و مشاوره خانواده در گفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به لزوم ارتباط سالم بین اعضای خانواده گفت: برقراری ارتباط یک نیاز روحی و روانی است و اهمیت آن در فضای خانوادگی دو صدچندان است چرا که الگوهای ارتباطی موثر اثر مهمی بر سلامت و بهداشت روان و جسم اعضای خانواده دارد چهبسا شخصیت، اعتماد بهنفس، میزان یادگیری، قدرت انتخاب و تصمیمگیری منطقی افراد خانواده وابستگی تام به ارتباط خوب، منطقی و صمیمانه آنها در خانواده دارد درواقع ارتباط صمیمانه زیر بنای خانواده سالم و موفق است و عواملی همچون درک و احترام متقابل و همچنین صداقت و درستی در نظام خانواده را دربرمیگیرد.
او افزود: ارتباط صمیمانه در خانوادههایی که اعضای آن امکان بیان احساسات و نظرات خویش را دارند بیشتر از خانوادههایی است که احساسات یا عقاید اعضای آن مورد توجه قرار ندارند اما متاسفانه در سالهای اخیر شاهد خانوادههایی هستیم که بین اعضای آن ارتباط درست و اصولی برقرار نیست، در چنین شرایطی همراهی موثر و ضروری زوجین با یکدیگر، والدین با فرزندان و خواهر و برادرها غیر ممکن است که در نتیجه آن نیز بروز مشکلات جدی دور از انتظار نبوده و بیگمان نبود دانش لازم برای رویارویی و حل مشکلات نیز باعث میشود شادابی و پویایی خانواده کمتر شود، اقتدار و نظارت والدین بر هم خورد، روابط عاطفی زوجین به حداقل برسد، صمیمیت اعضای خانواده ضعیف و تخریب شود، مسئولیت زیر سوال برود، پرورش فرزندان با شخصیت و با هویت محال شود و... این مشکلات تنها نمونهای از مشکلاتی است که در نبود ارتباط سالم بین اعضای خانواده پیش میآید.
توکلی با شمردن آسیبهای نبود ارتباط سالم بین اعضای خانواده تصریح کرد: نبود ارتباط صحیح اعضای خانواده باعث میشود هریک از اعضا برای ارضای نیاز خود به همدم و همراه، به دنبال فردی خارج از خانواده باشند تا به وقت نیاز بتوانند با آنها درد دل کرده یا برای حل مسائل زندگیشان از آنها طلب مساعدت کنند و بیگمان این رفتار آغازی خواهد بود برای برملا و افشا شدن رازهای خانوادگی درواقع وقتی فردی احساس تعلق به خانواده نداشته باشد یا خود را تافته جدا بافته بداند، دور از انتظار نیست که نسبت به رازهای اطرافیانش نیز بیتوجه باشد یا آنها را متعلق به خود نداند، اینجاست که مسائل کوچک خانواده نیز در بوق و کرنا میشود درواقع در خانوادههایی که ارتباط سالم وجود ندارد دروغگویی و بیاعتمادی بسیار مشهود است، اعضای خانواده به حرفهای هم اطمینان ندارند و معمولا حتی سخن به حق همدیگر را نیز جانبدارانه تلقی کرده و تصور میکنند ممکن است گوینده از بیان آن به دنبال نفعی برای خویش است. سوءظن و مشکوک بودن به یکدیگر نیز ماجرایی بس طولانی دارد که باعث میشود آرامش زندگی اعضای خانواده با کوچکترین تلنگری بر هم بریزد و مصائب و مشکلاتی را که گاه حتی ماهها نیز ادامه مییابد، رقم بخورد.
این روانشناس گامهای اساسی در برقراری ارتباط موثر با اعضای خانواده را نام برد و گفت: معمولا به زمان برقراری ارتباط با دیگران متمایل هستیم افکار، آرزوها، تمایلات، نگرانیها و ترسهای خود را آشکار سازیم به همین دلیل نیازمند آن هستیم که نه تنها دیگران درک درستی از ما داشته باشند بلکه در زمینه نگرانیها، ترسها و مشکلاتمان با ما همدلی وهمدردی کنند. همدردی تلاشی است برای درک و فهم دنیای ذهنی دیگری که صد البته معمولا هیچ کسی نیز نمیتواند درد فرد دیگری را به طور واقعی درک کرده و بفهمد، پس همدردی کاری بس سخت و دشوار است، اگر چه به تخلیه هیجانات و عواطف منفی بسیار کمک میکند، به این معنی که در همدردی شنونده تلاش میکند با احساسات و عواطف گوینده همنوایی کند به این معنی که خوشحال شدن به خوشحالی او و متاسف شدن به ناراحتی او منجر است اما همدلی با همدردی متفاوت است چه بسا همدلی فرآیندی است که طی آن میتوانیم خودمان را جای فرد مقابل بگذاریم و از دریچه چشم او نگاه و احساس کنیم. در همدلی قضاوت کردن ممنوع است، ما حق آن را نداریم درباره دیگران قضاوت کنیم اما به جای آن میتوانیم سخن فرد مقابل را تکرار کنیم و به او بفهمانیم منظورش را متوجه شدهایم پس همدلی و همدردی، مولفه گمشده ارتباطات امروزی است که نقش بسزایی نیز در تداوم و سلامت ارتباطات دارند.
او افزود: شاید بگویید گوش دادن به دیگران کاری ندارد و عملی بسیار ساده است اما به طور حتم اگر شنونده نتواند از فن گوش دادن به درستی و به موقع استفاده کند، ارتباط دچار مشکل میشود. گوش دادن فقط شنیدن کلامی که فرد مقابل به زبان میآورد، نیست. برای این که بتوانید شنونده خوبی باشید باید حس گوش دادن را یاد بگیرید و تمرین کنید و بسیار به کار گیرید. یک شنونده موفق شنوندهای است که میتواند بین ارتباط کلامی و غیر کلامی هماهنگیهای لازم را برقرار کند مثلا باید بتواند به تمام حالات بدنی و ژستهای چهرهای گوینده توجه کند و خود نیز هنگام گوش دادن از ژستها و حالات بدنی مناسب برای نشان دادن توجه و اعلام تائید و درک طرف مقابل استفاده نماید. برقراری تماس چشمی مناسب، تکان دادن سر، خمیازه نکشیدن، برنداشتن نگاه از گوینده و.. این موضوع را به گوینده منتقل میکند که شما علاقهمند هستید به حرفهای او گوش دهید فقط به خاطر داشته باشید تا زمانی که به افکار درونی خود گوش دهید، هرگز نمیتوانید به سخنان دیگران تمرکز و دقت کنید و بیشک قادر هم نخواهید بود شنونده خوبی باشید. برای شنونده خوب بودن لازم است بدانید گوینده کیست، چه مقامی در خانواده دارد، دیدگاه او نسبت به مسائل مطرح شده چیست، چه مسائلی دلمشغولیهای ذهنی اوست، احساساتش چگونه است و چه انتظاری از این گفتوگو با ما دارد؟
توکلی عنوان کرد: چه بخواهید و چه نخواهید، داشتن اختلاف نظر در بسیاری امور زندگی خانوادگی، امری اجتنابناپذیر است اما متاسفانه بسیاری از ما مهارت لازم برای مواجهه با عقاید مخالف نظر خود را نداریم، سریع از کوره در میرویم، جبهه گیری میکنیم، گاه حتی به صورت کلامی یا غیر کلامی با یکدیگر درگیر میشویم و... در نهایت روز از نو، روزی از نو. تضادهای اخلاقی و شخصیتی و لاینحل ماندن آنها باعث میشود صمیمیت و محبت اعضای خانواده نسبت به یکدیگر کمرنگ شود و در نهایت نیز رو به سردی و زوال پیش برود حال اگر بپذیرید که دیگران نباید مانند ما اندیشه و رفتار کنند آن وقت میتوانید به شیوه مناسب با نظرات و عقاید اطرافیانتان مخالفت کنید، به عبارت دیگر بدون جر و بحث و مشاجره که معمولا با بلند کردن صدا، داد و فریاد، خشم و غضب یا گاه حتی با بیان کلمات ناشایست و ناموجه همراه است به نتیجه مساعد و مناسب دلخواه خود دست یابید.
این مشاور خانواده ادامه داد: یکی از مطلوبترین روشهای موثر برای مخالفت کردن با عقاید و نظرات دیگران استفاده از روش خلع سلاح است. در این روش باید با گوش کردن به سخنان فرد مقابلتان، حقیقیتان را پیدا کنید، حتی اگر با مجموعه سخنان او مخالف باشید، سپس در مقام موافقت و تائید سخنان وی صحبت کنید، بیشک با همراهی وی میتوانید جلب نظر ایشان کرده و اندکاندک او را به جریان فکری خویش نزدیکتر سازید. تاثیر آرامبخشی این روش بر فرد مقابل بسیار واضح و مبرهن است البته اگر چه شاید ممکن است ایشان روش خلع سلاح را نپذیرند ولی بیشک نسبت به جدل، که بیفایده و همیشه بیسرانجام و با ناراحتی است، مفیدتر خواهد بود، با بهرهمندی از این شیوه حداقل میتوانید با آمادگی بیشتری به صحبتهای یکدیگر گوش دهید و هم این که خود و طرف مقابلتان احساس کنید پیروز و موفق از بحث خارج شدهاید.
توکلی در ادامه این گفتگو قرار دادن خانواده در اولویت، بزرگداشت مناسبت های کوچک، ابراز احساسات، حمایت و پشتیبانی را راههای دیگر برقراری ارتباط با اعضای خانواده دانست و گفت: وقتگذرانی با اعضای خانواده به دور از حواس پرتیهایی همچون تلویزیون، تلفن و شبکههای اجتماعی میتواند حامل این پیام باشد که حفظ خانواده از اهمیت بسزایی برخوردار است و بر همه چیز اولویت دارد. انجام کارهای ساده در کنار یکدیگر همچون صرف غذا، آشپزی، بازی، خواندن آهنگ و داستان و تماشای فیلم میتواند پیوندهای عمیقی بین اعضای خانواده ایجاد کند و پیشرو کردن کودکان در انجام هر یک از فعالیتهای خانوادگی سهم بسزایی در رشد فکری، روانی و شخصیتی آنها دارد.
او ادامه داد: روزهای مهم، تولدها و سالگردها در بین بیشتر خانوادهها گرامی داشته میشود ولی میتوان از وقایع روزانه همچون بازی کودکان با یکدیگر، به اشتراکگذاری اسباببازیها، رفتارهای مؤدبانه و شرافتمدانه، پیروی از قوانین و تمامی فضیلتهای اخلاقی رویداد ساخت، به آن احترام گذاشت و در نتیجه اوقات فراغت بیشتری برای صرف کردن در کنار یکدیگر ایجاد کرد بدین ترتیب اندوختهای از خاطرات خوش برای تعریف کردن در اختیار همگی قرار میگیرد که با یادآوری اوقات خوش و دوستداشتنی روابط بین اعضا را تقویت میکند.
این روانشناس در پایان تاکید کرد: نشان دادن محبت، عشق و تأیید در خانواده با در آغوش کشیدن و بوسیدن یکدیگر، استفاده از الفاظ دلگرم کننده و تشویق لفظی یا عملی بسیار ضروری است و نقش بسزایی در ایجاد احساس نزدیکی، صمیمیت و اعتماد ایفا میکند. این احساس نه تنها باعث میشود اعضا احساس ویژه داشته باشند بلکه باعث میشود به شکلگیری فضای گرم و دلسوزانه در خانه نیز کمک کنند. ارتباطات کلامی نیز دلالت بر این دارد که هر یک از اعضای خانواده در مسائل خانوادگی حرفی برای گفتن دارد و منجر به ایجاد احساس حمایت و درک متقابل اعضا میشود که نتیجه آن به وجود آمدن روابط عاطفی ناگسستنی است.
//انتهای پیام:۵