آرش خوشخو، منتقد سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: اصغر فرهادی سینماگری است که در دهه 1380 به عنوان صدای طبقه متوسط معروف شد و اتفاقاً نقطه قوت آثارش پرداختن به ویژگیهای همین طبقه بود.
خوشخو خاطرنشان کرد: دوره شکوفایی اصغر فرهادی با ماجراها و اتفاقات سال 1388 همزمان شد، همان زمان طبقه معترض جامعه، طبقه متوسط بود و خود به خود همین ویژگیها با آثار فرهادی گره خورد و بسیاری بر این عقیده بودند که تو صدای طبقه معترض یا همان طبقه متوسط هستی و برخی او را فیلمسازی میدانستند که با سیستم حاکم همراه است و به همین دلیل توانسته جایگاه امروزش را به دست بیاورد در حالیکه هر دو تحلیل درباره اصغر فرهادی غلط است. او فیلمهای خودش را میسازد و اصلاً در این جریانات قرار ندارد.
او افزود: تصور عدهای بر این است که موفقیت بدون رانت امکانپذیر نیست و موفقیتهای اصغر فرهادی برای برخی افراد این سوءتفاهم را به وجود آورده که او از همین راه توانسته به جایگاه امروزش برسد. به عنوان مثال زمان ریاست جواد شمقدری در سازمان سینمایی این توطئه مطرح بود ولی حتی اگر بر فرض محال بپذیریم که رسیدن «جدایی نادر از سیمین» به اسکار با لابی شمقدری بوده، کاندیدا شدن این فیلم در بخش بهترین فیلمنامه نشان میدهد موفقیت فیلم فرهادی نمیتواند کاملاً با رانت و لابی باشد و قطعاً این فیلم حائز کیفیت بالایی بوده که توانسته با بهترین نویسندههای دنیا در یک رقابت قرار بگیرد.
خوشخو خاطرنشان کرد: اصغر فرهادی همواره با تحولات سیاسی و اجتماعی همراه بوده و نمیتوان او را بیتفاوت به این مسائل دانست. او در آثار قبلیاش حتی برخی مواقع جلوتر از این تحولات بوده و نگاه او به تحولات اجتماعی و سیاسی هم بارها با سوءظن گروههای مختلف همراه بوده و بسیاری او را محافظهکار میدانند و برخی او را فیلمسازی میدانند که به جشنوارههای خارجی باج میدهد و فرهادی را در مقابل حکومت میدانند. از نظر من هر دو تحلیل غلط است، فرهادی تنها میخواهد اتفاقات اطراف خود را تحلیل کند و دو راهیهای اخلاقی برای او مهم هستند و در آثارش این دغدغهها را میبینیم. او همواره سعی داشته از حواشی فاصله بگیرد و به انتقاداتی که صورت میگرفت بیتفاوت باشد اما این بار حجم انتقادات و صحبتها درباره او به قدری زیاد بود که کلافهاش کرد و موجب شد که آن بیانیه غیرلازم را منتشر کند اما نکته عجیب و جالب این است که حتی همین جوابیه فرهادی را برخی جزو برنامههای رانتی فرهادی میدانند و او همچنان گرفتار این حواشی است. بهتر است اصغر فرهادی مثل سابق فیلمهای خودش را بسازد و از این حواشی دور بماند.
این منتقد در ادامه درباره فیلم «قهرمان» گفت: نقاط ضعف رفتاری و گفتاری ایرانیها را در فیلم جدید اصغر فرهادی میتوان دید؛ بسیاری از دردسرهای ما از همین مشکل نشأت میگیرد، سوءتفاهمها و رفتارهای مبهم که همواره دردسرهای بزرگی آفریدهاند و به نشانههای ضعف در فرهنگ ما تبدیل شدهاند. فرهادی در «قهرمان» دیگر سراغ طبقه متوسط نرفته و به سراغ طبقه فرودست جامعه آمده است و به نظر من این خود در جهت همراهی با اتفاقات 7، 8 سال اخیر است. «قهرمان» را از سه فیلم قبلی فرهادی اثر بهتری میدانم. فیلم کمی کسالتبار است و در دو سوم پایانی تحولات و اتفاقاتی تعمدی و مکانیکی را هم شاهد هستیم که تا حدی به کلیت اثر لطمه زدهاند. اگر این اتفاقات تصنعی و مکانیکی وجود نداشت اثر در فضای معقولتری روایت میشد اما در کل «قهرمان» برای من فیلمی باکیفیت و قابل تأمل بود و شخصیتپردازی دقیقی را در این فیلم شاهد هستیم و کاراکترهایی چون کاراکتر محسن تنابنده و دخترش در این فیلم، شخصیتهایی هستند که ما در جامعه زیاد میبینیم.
انتهای پیام//