به گزارش برنا؛ سعید شهرابی فراهانی در یادداشتی نوشت:
حادثه تلخ شهادت مدافع امنیت و افسر نیروی انتظامی؛ شهید علی اکبر رنجبر به دست یکی از اوباش؛ روح و روان جامعه را جریحه دار کرد.
به فاصله اندکی موضوع یک قتل ناموسی در شهر اهواز و انتشار گسترده و سوال برانگیز تصاویر چرخیدن قاتل در سطح شهر توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد و از اینجا به بعد مطابق معمول، این موضوعات حساسیت آفرین به یکی از مباحث روز تبدیل شده و گروههای مختلف از متخصصان امنیتی و انتظامی گرفته تا تیمهای عملیات روانی ضد انقلاب، به مسئله ورود کردند.
فارغ از حواشی مسئله، توجه به برخی از نکات به ویژه از سوی متولیان نظم و امنیت جامعه ضروری خواهد بود.
۱. صیانت از اقتدار اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی به عنوان مبنا و بنیان نظم اجتماعی و آرامش مردم خط قرمزی است که حتی کوچکترین خدشه بر آن غیر قابل چشم پوشی است. متعدیان به این خط قرمز باید در چهارچوب مقررات قانونی متناسب با اقتضائات روز جامعه، ضربه شست متولیان نظم و امنیت را در کوتاهترین زمان ممکن بچشند.
۲. تقلیل حل مسئله به اصلاح قانون کاربرد سلاح توسط ضابطین قضایی، نمیتواند درمان قطعی مبارزه با قشر آسیبزای اراذل و اوباش باشد بلکه باید به این افراد فهمانید که خود در مسیر طرد از اجتماع قرار گرفته اند و در صورت ادامه تقابل با قانون، علاوه بر اینکه هیمنه پوشالی آنان قاطعانه در هم شکسته خواهد شد؛ ممکن است از روند عادی زندگی اجتماعی نیز محروم شوند. اقدامات دولت، مجلس و قوه قضاییه، به خصوص موضع گیری حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای برای تقویت حمایتهای قانونی از دستگاه مربوطه، که نشانه عزم جدی مسئولان ارشد کشور را برای برچیدن بساط و معرکه اشرار، اراذل و اوباش است، میتواند نقطه عطفی در راستای کم کردن شر مجرمین از سر مردم باشد.
۳. به رغم تفاوتهای «اشرار» با «اراذل و اوباش» در تعریفهای تخصصی و مباحث فنی؛ میبایست آسیبها و تهدیدات متصوره از جانب این افراد را به طور جامع نگر بررسی کرد. گفتنی است که شگردها و رفتارهای هر دو گروه در سالهای اخیر با دگرگونیهایی همراه بوده است که فصل مشترک آن قدرتنمایی، ساختارشکنی و عبور از خطوط قرمز است. شبکههای اجتماعی (به طور مشخص اینستاگرام) به محلی برای بازاریابی برای جذب مخاطب کنجکاو و ناآگاه و همچنین یارگیری و باندسازی از میان اشخاصی است که زمینه ورود به ارتکاب جرائم مورد نظر اشرار و اراذل برای کسب درآمد، محکم کردن جای پا و اقدامات پروژهای مانند حضور در درگیریهای گروهی، ارعاب، تخریب اماکن و اموال و حتی آشوب و اغتشاشات اجتماعی را دارند. از همین جا است که بسیاری از این افراد وارد مسیری میشوند که ممکن است به صورت اتوماتیک آنان را به وادی محاربه با نظام اسلامی بکشاند. از این رو مدیریت موثر تحرکات این اقشار آسیب زا در فضای مجازی نیز واجد اهمیت خواهد بود.
نکته دیگر در این بخش، توجیه کاربران شبکههای اجتماعی پیرامون مسئولیت قانونی انتشار و بازنشر محتواهای مجرمانه است، زیرا همانگونه که بیان شد قبح شکنی و تجرّی جزیی از پلن اصلی برای رونق بخشیدن به فعالیتهای غیر قانونی اشرار و اراذل و اوباش است.
۴. اشرار و اراذل و اوباش این ظرفیت را دارند که از سوی جریانات سیاسی معاند، گروهکهای غیر قانونی و حتی سرویسهای اطلاعاتی بیگانه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مورد بهره برداری واقع شوند. بدیهی است در صورت هرگونه ورود اشخاص مذکور به جمع این گروهها ولو جزئی و یا اصطلاحاً در حد سلام و علیک؛ شرایط و فرمول برخورد با آنان به کلی تغییر خواهد کرد، زیرا مبنای مقابله دستگاه امنیتی و انتظامی با تروریستهایی نظیر داعشیها با مهار چند لاابالی عربدهکش کاملاً متفاوت است. در اینجا دیگر مسئله به چند زد و خورد محلی با سلاح سرد یا گرم خلاصه نمیشود بلکه موضوع به حوزه تروریسم و امنیت ملی مربوط خواهد شد. در این روند به هیچ عنوان جای مماشات نیست و به محض شناسایی اولین اقدام مخاطرهآمیز؛ مجرمان وابسته به دسته اشرار یا اراذل، شبکه تأمین مالی و سازمان دهندگان آنان را دچار تبعات جبران ناپذیری خواهند شد.
۵. در انتها باید متذکر شد اگر فریب خوردگانی در این خیال خام به سر میبرند که میتوانند ناجوانمردانه علیه مدافعان وطن و امنیت مردم سلاح سرد یا گرم به دست بگیرند و از طرف دیگر مشغول تجارتهای کثیف ضد امنیتی در آشپزخانهها و تاریکخانههای خود باشند؛ بهتر است پیش از اینکه در برابر چشم ملت در پشت میز متهم بایستند، سرنوشت افرادی، چون عبدالمالک ریگی، نیما زم، جمشید شارمهد، حبیب اسیود و ... را مرور کنند، زیرا در برابر سرپنجههای مقتدر اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران؛ خیلی زود دیر میشود.
اراذل و اوباش یقه سفید و مرتبطین با آنها در سایر اقشار اجتماعی نیز از این قید مستثنی نیستند.
انتهای پیام/