فعال اصلاح‌طلب: جناح‌گرایی افراطی مانع رشد رویکردهای سیاسی و اقتصادی شده است

|
۱۴۰۲/۰۳/۲۱
|
۱۴:۴۲:۲۸
| کد خبر: ۱۴۸۴۶۰۴
فعال اصلاح‌طلب: جناح‌گرایی افراطی مانع رشد رویکردهای سیاسی و اقتصادی شده است
فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: جناح گرایی در کشور ما به عدم شکل گیری احزاب سیاسی مقتدر و البته پاسخگو به عموم منتج شده است.

مهدی شاه میرزا فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت و گو با خبرگزاری برنا، درخصوص جایگاه احزاب در بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور به تبادل نظر پرداخت. متن مصاحبه به شرح ذیل است:

به باور برخی از فعالین سیاسی مشکلات جاری کشور فقط در پرتو گفت وگو ورای اختلافات و تفاوت جناح ها تنها راه برون رفت از مشکلات است. از نگاه شما این امر چقدر مهم است?

"گفت‌وگو" ذاتاً امری عقلانی ، حائز اهمیت و مستحسن است. زمانی که گفتگو به صورت واقع بینانه و متناسب با شرایط روشن بدون هرگونه جناح بندی و چارچوب ایدئولوژیک صورت می پذیرد ، می توان نتایج متعالی را متصور بود. اما یک نکته در این سوال بسیار قابل تأمل و حائز اهمیت است. گفتگوی جناحین سیاسی حاکمیت یک کشور با یکدیگر یا گفتگو جناحین سیاسی با ملت؟ چگونه می توان با ملت گفتگو کرد؟ ساده است کافی است مطالبات به حق و مطابق قانون آنان را عملیاتی کنیم ، کافی است رفاه مطلوب و استاندارد با اتخاذ تدابیر درست و سیاست های معقول به زندگی آنان برگردد.

رعایت حقوق اساسی ملت و تعالی بخشی به آن توسط کارگزاران خود نمونه ای صحیح از گفتگو دولت – ملت است. از سوی دیگر گفتگوی جناحین سیاسی با یکدیگر بر سر حل مسائل و چالش های اساسی حال حاضر کشور امری ضروری و غیر قابل اجتناب است و این مهم بر هیچ انسان ملّی دارای دانش و بینش پوشیده نیست. در گفتگو می توان نقایص را پیدا و برای حل آن چاره جویی کرد و متأسفانه این ویژگی هم اکنون به عنصری نامطلوب برای هر یک از جناحین سیاسی بدل گردیده است.

با عملکرد سلبی خیل عظیمی از سیاسیون نسبت به رقیب ، فارغ از اصلاح طلب یا اصولگرا بودن، هرگونه ایجاد فضای گفتگو با واکنش های بسیار منفی از سوی طرفین روبرو می شود. زیرا یک طرف در بسیاری از حوزه های عمل دید و اندیشه های ایده آلیستی و آرمانی دارد و طرف دیگر دید رئالیستی و واقع گرایانه. مثل این است که بخواهیم کیلومتر و هکتار را با یکدیگر جمع کنیم. آیا از منظر علم مهندسی این اقدام قابل انجام است؟ قطعاً خیر. دید و اتخاذ تدابیر اجرایی مبتنی بر ایده آلیسم و آرمان گرایی توانایی کنترل اقتصاد کشور را دارد؟ اگر دارد چرا ایده آل گرایان فعلی قدرت کنترل تورم و معیشت مردم را ندارند؟ با بررسی کلیه شاخص های اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی است که یقین پیدا می کنیم که واقع بینی و اقدام واقع گرایانه اصلی ترین متغیر توسعه و رفاه اجتماعی است.

 به استناد پژوهش های مختلف، جناح گرایی در کشور ما به عدم شکل گیری احزاب سیاسی مقتدر و البته پاسخگو به عموم منتج شده. این جناح گرایی افراطی مانع رشد و نمو رویکرد سیاسی – اقتصادی واحد و کارا گردیده است .فلذا می بایست ابتدا به امر به یک فهم مشترک رسید و با استفاده از مشترکات مذاکرات و گفتگو را شروع نمود تا به نتیجه ای قابل دفاع رسید. در زمینه سیاسی ایران پساانقلاب، جناح شامل گروه بندی ها یا صورت بندی هایی سیاسی است که در قالب سازمان ها به صورت «شبه حزبی»عمل می کنند.

این سازمان ها ناهمگونند و در بهترین حالت شامل ائتلاف هایی آزاد، شکننده و گذرا از گروه ها و افراد با دیدگاه های مشابه اند که ساختار سازمانی منسجم و خط مشی یا مرامنامه رسمی ندارند. لذا اگر هدف راهبردی جناح هایی که گفتیم حذف یکدیگر از صحنه سیاسی باشد، تضعیف مشروعیت نظام قطع به یقین است و اگر «غیرحذفی» باشد ، منجر به تقویت مشروعیت نظام می شود. اما در سال 1400 مشخص شد که عده ای به دنبال حذف و قطع ریشه رقیب اند و به هر قیمتی این درفش ضد پلورالیسمی را نگاه خواهند داشت. فلذا امروز وضعیت مشروعیت در کشور مشخص و مشهود است.

نتیجه گیری این است که گفتگوی دائمی جناحین سیاسی معقول کشور فارغ از هرگونه منفعت گرایی و بهره برداری سیاسی صرفاً بر مبنای حفظ منافع ملّی در برهه فعلی ، امری ضروری  و بسیار حائز اهمیت است.

حرکت به سمت محور شدن جایگاه احزاب، نیازمند چه زمینه های در درون و برون احزاب است؟

احزاب در نظام سیاسی دموکراتیک جهانی ، به عنوان یکی از مهمترین ویژگی توسعه سیاسی ، دائماً مورد تحلیل و بررسی بوده. جای هیچ شکی نیست که تأسیس احزاب، عامل تقویت کننده ثبات و امنیت نظام سیاسی است، مشروط به اینکه موانع تحزب برطرف شده باشد. زیرا تجربه تاریخی نشان می دهد تحزب و تکثر سیاسی زمانی صاحب ارزش است که به تشتت و تفرق سیاسی جامعه نیانجامد .بنابراین حزب به تنهایی، راه حل نیست بلکه خود نیازمند بسترسازی های ضروری و زمانمند از جمله تأمین امنیت است. یکی از موانع اصلی گسترش تحزب به معنای واقعی نقصان قانون احزاب و میزان باور دموکراتیک ریل گذاران اصلی کشور است.

با وضعیت فعلی احزاب در ایران به واسطه قانون مصوب و نوع عینی مشارکتشان در قدرت نمی‌توان گفت که می‌توانند همانند کشور توسعه یافته ای نظیر جمهوری فدرال آلمان نقش تسهیلگر سیاسی- اجتماعی را ایفا کنند.

قدرت گرفتن احزاب می‌تواند تأثیر بسزایی در زندگی عمومی و سیاسی جامعه داشته باشد. اصل و اساس توسعه سیاسی در هر جامعه، قدرتمند کردن نقش احزاب در مدیریت کشور است و  در صورت پررنگ شدن نقش احزاب در نظام انتخاباتی کشور و ارائه مانیفست یا مرامنامه مشخص و پاسخگویی مکرر به رای‌دهندگان در برابر میزان تحقق وعده‌های انتخاباتی مطابق با حدود و ثغور وظایف ترسیم شده در قانون احزاب آلمان می‌توان اعتماد اجتماعی را بازیابی و به سمت رشد ، توسعه و تعالی ایران حرکت نمود.

با عنایت به برخی مطالب مطرح شده بهترین روش اجرایی متصور برای کارگزاران و قانون گذاران کشور این است که قانون احزاب آلمان و سایر کشور های توسعه یافته را مورد بررسی قرار داده و توضیحات اساسی پر تکرار و مشابه جمع آوری شوند تا نهایتاً پژوهش صورت گرفته تدوین و به یک قانون متعالی تحت عنوان «قانون احزاب جمهوری اسلامی ایران» به صورت کاملا ً دقیق و متقن مبدل گردد و با استفاده از آن احزاب نقش واقعی خود را در کشور بازیابی نمایند.

پس اگر بخواهیم سوال شما را نتیجه گیری کنیم ، زمینه سازی از درون احزاب صورت نمی پذیرد. بلکه رسیدن به باور تقویت احزاب از بیرون است که می تواند توسعه سیاسی و متعاقب آن رشد اقتصاد و فرهنگ را در دراز مدت رقم بزند.

انتهای پیام/

نظر شما