محمود خرقانی قصه گوی کانون پرورش فکری خراسان رضوی در گفت و گو با خبرنگار باشگاه جوانی خبرگزاری برنا در مورد تاثیر قصه گویی روی کودکان گفت: با توجه به این که قصه گویی رسانهای تربیتی مناسب برای کودکان و نوجوانان به شمار میآید، به صورت فرآیندی و به مرور زمان تاثیرگذار خواهند بود.
وی تجربه اندوزی در دنیای تخیل را از مزایای قصه گویی دانست و گفت: قصه گویی برای کودکان باعث میشود که کودک قبل از این که در دنیای واقعی تجربه کند، در دنیای قصه با قهرمان و ضد قهرمان آشنا شود، خود را به جای شخصیتهای خوب و بد بگذارد و با همفکری و مشارکت مشکلات قصهها را حل کند و از این رو اعتماد به نفس کودک به مرور زمان تقویت خواهد شد. گره گشایی و همزادپنداری کودکان در قصهها، فرزندی صبور و مقاومتر نسبت به مشکلات زندگی تربیت میکند.
قصه، «تحمل کردن» را به مخاطب میآموزد
این قصه گو با بیان این که قصهها مدام در حال انتقال پیام هستند، ادامه داد: علاوه بر این که صلح، یکی از پیامهای قصه گویی است؛ قصهها به عنوان وسیلهای برای دعوت کردن به صلح یا تشویق کردن گروهی مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین در جریان تمام قصهها شاهد یک زندگی عادی همراه با مشکلاتی هستیم که با آزمون و خطا، تلاش، همفکری، مشورت و امتحان، گره گشایی میشوند.
خرقانی با بیان این که همه قصهها از یک ماهیت و فطرت مشابه پیروی میکنند، افزود: همانطور که در ایران، تغییرات جغرافیایی و فرهنگی روی قصهها تاثیر میگذارد، قصههای غرب نیز تحت تاثیر آداب، سنتها، آب و هوا، زبان و لهجه تغییر میکنند. به طور مثال قصه معروف «کک به تنور» در خراسان و آذربایجان و سیستان به شیوههای مختلف گفته میشود.
وی با اشاره به تفاوت فرهنگی قصهها ادامه داد: قصههای وارد شده از دیگر سرزمینها، راهی برای تقویت انعطاف پذیری در شنونده است. ستون قصهها به قدری نزدیک به هم هستند که با عقیده و منش هر ملتی سازگار باشد و به این ترتیب قصه گویی «تحمل کردن» را به مخاطب میآموزد.
کودک از ادبیات سنگین شاهنامه فرار خواهد کرد
خرقانی بازنویسی را یک لزوم در هنر قصه گویی دانست و گفت: بازنویسی و بازآفرینی به معنای تغییر داستان بر مبنای فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات مشروط بر آن است که به پیام اصلی داستان آسیبی نرسد. همچنین تطابق داستان با زبان و ادبیات عصر حاضر از دیگر الزامات بازنویسی است که تاثیرگذاری داستان را افزایش میدهد و از جمله هنرهایی است که هر قصه گویی باید بلد باشد.
این قصه گو با اشاره به بازنویسی، افزود: این تغییرات نه فقط شامل قصههای سرزمین دیگر، که روی افسانههای قدیمی ایرانی نیز اعمال میشوند. چرا که بعضی از افسانههای قدیمی و قصههای کهن صحنههای نامناسبی برای کودک دارند؛ از طرفی شایسته نیست اگر به خاطر چنین صحنههایی تمام داستان حذف شود.
وی با بیان این که ادبیات کهن، پایه گذاری درستی دارد ادامه داد: براساس این که در ادبیات کهن فارسی، پند و نصیحت قالب است، طبیعی است که زبان مورد استفاده چند صد سال قبل سخت و استوار و غیر قابل استفاده باشد، در این مرحله قصه گو دست به بازنویسی اثر میزند. در قصههای خارجی نیز ستون اصلی و محتوای آموزنده را جدا کرده و باقی اثر بازنویسی میشود.
وی حفظ ذات داستان را از شرایط بازنویسی عنوان کرد و ادامه داد: با توجه به این که بچههای عصر حاضر آشنا با تکنولوژی هستند؛ نیاز به بازنویسی دوبرابر میشود. بازنویسی متون کهن مثل بیهقی، گلستان و آثار مولوی نیز ملزم به استفاده از ادوات و کلمات امروزی هستند. بازنویسی به همزادپنداری کودک با داستان کمک میکند.
این قصه گو با تاکید روی این که شاهنامه از جمله کتابهایی است که نیاز به بازنویسی دارد، گفت: بیشک کودک از ادبیات سنگین شاهنامه فرار خواهد کرد بنابراین اشعار و داستانهای شاهنامه باید به زبان ساده نگارش شوند. اگر در مقطع دبستان و راهنمایی به تحلیل این داستانها بپردازند، جوان در مقطع دبیرستان و دانشگاه آمادگی ذهنی و آشنایی کافی با شاهنامه و امثالهم خواهد داشت.
جای شاهنامه در دل بچهها است، نه گوشه طاقچه
خرقانی قصه گویی را ابزاری برای آموزش دانست و گفت: علیرغم این که قصه گویی، ارتباط با کودک را آسان کرده اما با کمبود گسترش این هنر مواجه هستیم. همچنین باتوجه به طیف وسیعی که آموزش و پرورش از کودکان در دست دارد، انتظار میرود قسمتی زمان مدرسه را به زنگ قصه گویی اختصاص دهد تا برای آینده قصه گوهای حرفهای بیشتری تربیت شوند.
وی کلاسهای آموزشی، مهد کودکها و مراکز تجمع کوکان را مراکز مناسبی برای ترویج قصه گویی دانست و ادامه داد: قصه گوی حرفهای نیز نقش زیادی در جذب کودکان دارد. قصه گوی خوب کسی است که با در نظر گرفتن سن مخاطب، لحن، زبان و ابزار خود را تغییر داده و با به کارگیری زبان بدن به جذابیت قصه بیافزاید.
این قصه گو خاطرنشان کرد: با ترویج قصه گویی، به جای یک جلد شاهنامه نفیس که در طاقچه خاک میخورد، شاهنامه راه خود را در دل نسل جدید باز خواهد کرد. همچنین اگر دست نجنبانیم شاهد غارت اسطورههای شاهنامه در انیمیشنهای کمپانیهای انیمیشن سازی خارجی مثل پیکسار و والت دیزنی خواهیم بود.
انتهای پیام/