درخواست ابطال یک ماهیت حقوقی یا اعلام بطلان آن که هر کدام یک خواسته جداگانه هستند، هر کدام در شرایط خاصی و نسبت به مفاهیم و ماهیتهای خاص حقوقی قابلیت انتساب دارند که بررسی هر کدام از آنها از حوصله این مطلب خارج است.
اما چیزی که باید در نظر داشته باشیم آن است که ابطال یک ماهیت حقوقی تنها در صورتی میسر است که یکی از شرایط اساسی صحت و ادامه حیات قانونی در آن وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر، چنانچه عناصر حیاتی و ماهیتی یک ماهیت حقوقی در آن وجود نداشته باشد، میتوانیم درخواست خاتمه حیات حقوقی آن را از مرجع قضایی بخواهیم که در نتیجه با صدور رای به ابطال آن، ماهیت حقوقی و اثرات ناشی از آن، از بین خواهد رفت.
اما آیا میتواند نسبت به رای طلاق غیابی که صادر شده است درخواست ابطال ارائه نمود؟
توضیح آن که رای طلاق غیابی یک ماهیت حقوقی است که لزوما باید با در بر داشتن شرایط و ویژگیهای خاصی تنظیم شده باشد. طلاق غیابی که به حالتی از طلاق گفته میشود که یکی از زوجین در مراحل رسیدگی و صدور رای، در هیچ کدام از مراجع رسیدگی تا صدور و اجرای رای حضور نداشته باشند، لایحه دفاعی تنظیم و ارسال نکرده باشند و نیز اوراق قضایی مستقیما به ایشان تحویل و ابلاغ نشده باشد، یک ماهیت حقوقی است که به دستور و رای دادگاه ایجاد شده است.
اصولا همان مرجعی که به یک ماهیت حقوقی حیات بخشیده است تنها مرجعی است که میتواند حیات آن را زایل نماید. پس حتی اگر درخواست ابطال طلاق غیابی را ممکن بدانیم هم باید اشاره شود که تنها مرجع قضایی صلاحیت به این امر خواهد داشت و نه هیچ شخص یا اشخاص دیگری.
در طلاق غیابی همانگونه که اشاره کردیم، یکی از طرفین نه تنها از پرونده طلاقی که در جریان است مطلع نشده است، بلکه فرصت دفاع نداشته و حتی رای که در حق وی اجرا شده است نیز بدون علم و آگاهی و حضور وی انجام شده است. پس ضروری است که مقررات و تشریفات اداری و قانونی برای رسیدگی و صدور رای طلاق غیابی و نیز اجرای رای آن به دقت و صحت رعایت شده باشد تا هیچ شبههای از نظر رعایت مصالح طرف غایب وجود نداشته باشد.
اما باید بدانید که آرای صادر شده از مراجع قضایی، با توجه به اینکه هر قاضی رسیدگی کننده اختیار و صلاحیت کامل در رسیدگی و صدور رای داشته و نیز با احتساب آن که موضوعات رسیدگی شده در مرجع قضایی برای اعتراض و رسیدگی مجدد از آیین خاص خود پیروی میکنند که مراحل اعتراض به آرای صادره جز در موارد مصرح قانونی میسر نیست، امکان ابطال یا درخواست اعلام بطلان آنها وجود ندارد.
پس زمانی که از ابطال طلاق غیابی صحبت در واقع منظور آن است که اقداماتی که در اجرای رای طلاق غیابی انجام دادهایم را ابطال نماییم. نتیجه پذیرش درخواست ابطال طلاق غیابی نیز شامل آن است که صیغه طلاق اجرا شده اعتبار خود را از دست میدهد و به همین سبب طرفین مجددا زن و شوهر محسوب میگردند.
البته با توجه به اینکه حکم طلاق صادر شده اعتبار خود را از دست نمیدهد و تنها مرحله اجرا است که مختل میگردد، عملا امکان اجرای مجدد رای طلاق با توجه به شرایط قانونی وجود خواهد داشت.
به همین سبب است که چنانچه ویژگیهای ماهیتی و مهم در اجرای رای طلاق آن رعایت نشده باشد، اعم از آن که قانون ماهوی یا قانون شکلی بوده باشد، امکان ابطال طلاق غیابی انجام شده عملا وجود دارد. این ویژگیهای ماهیتی که میتواند اعتبار و صحت طلاق غیابی انجام شده را مخدوش نماید شامل موارد ذیل است:
● صیغه طلاق که شامل عبارات عربی است که نشان از خاتمه رابطه زناشویی طرفین دارد، باید دقیقا مطابق با آنچه که در شرع مقدس اسلام آمده است، بیان شده باشد. به عبارت دیگر عبارات و کلماتی که تشکیل دهنده صیغه طلاق هستند و نیز زبان مورد استفاده در بیان آن، تماما اهمیت داشته و هیچکدام را نمیتوان تغییر داد.
پس چنانچه صیغه طلاق آن گونه که در شرع اعلام شده است بیان نگردد و یا آن که از زبانی غیر از عربی در اجرای صیغه طلاق استفاده شود، عملا یکی از شرایط اساسی برای صحت و حیات طلاق غیابی انجام شده مفقود است و در نتیجه میتوان درخواست ابطال آن را از مرجع قضایی داشت.
● اجرای صیغه طلاق ضرورتا باید در حضور شاهدین انجام گیرد. حضور شاهدان برای اعلام صحت و اعتبار صیغه طلاق انجام شده اهمیت داشته و یک نکته کلیدی که در صورت فقدان آن، طلاق واقع شده یکی از شرایط صحت و اعتبار خود را از دست میدهد و در نتیجه میتواند درخواست ابطال آن را از مرجع قضایی نمود.
● اجرای صیغه طلاق و شرکت طرفین در آن باید به میل و رضایت بوده و به عبارت دیگر طرفین نباید از روی اکراه یا اجبار، نداشتن قصد یا رضایت و یا در حالتی انجام شود که هر کدام از طرفین به دلیل وجود یکی از شرایط سفاهت یا جنون، در سلامت کامل عقلانی قرار نداشته باشند.
البته در نظر داشته باشید که در جایی که رای دادگاه طرفین را به اجرای صیغه طلاق الزام ساخته است، ممکن است که یکی از طرفین رضایت قلبی به طلاق نداشته باشد، لیکن رضایت دادگاه صالح جایگزین رضایت وی شده است و به همین سبب است که صیغه طلاق با حکم دادگاه تنظیم میگردد. لیکن وجود شرایط اهلیت که شامل صحت و سلامت عقلانی در طرفین است، یک ویژگی ذاتی و ماهوی است که حتما باید در زمان اجرای صیغه طلاق وجود داشته باشد و الا از جمله علتهای ابطال طلاق غیابی انجام شده خواهد بود.
● قانونگذار همچنین چند شرط را از نظر زمانی برای ثبت طلاق زوجین در نظر گرفته است، اولین وضعیت آن است که طلاق زوجین نمیتواند در زمان عادت ماهیانه زوجه انجام گیرد. در نتیجه چنانچه صیغه طلاق غیابی در زمان عادت ماهیانه زوجه واقع شده باشد، یکی از شروط قانونی برای صحت صیغه طلاق را نخواهیم داشت که در نتیجه میتوان درخواست ابطال طلاق غیابی صورت گرفته را تقدیم نماییم.
مورد دیگر که از نظر زمانی باید در نظر گرفته شود، شامل آن است که زوجین نباید در طهر مواقعه باشند. بدین معنا که زوجین نباید از زمانی که عادت ماهیانه زوجه خاتمه یافته است، تا زمان اجرای صیغه طلاق رابطه زناشویی داشته باشند. در نتیجه چنانچه زوجین در طهر مواقعه باشند و صیغه طلاق بین ایشان اجرا شود، امکان ابطال آن وجود خواهد داشت زیرا یکی از شروط قانونی برای اعتبار و صحت طلاق را رعایت نکردهاند.