مهندس علی رضا فرسایی -کارشناس ارشد معماری - با بیان این سخنان در گفت و گو با خبرگزاری برنا از روند علم معماری در کشور ایران گفت ، علمی که خیلی ها معتقدند سال هاست دچار رکود شده و اثری خاص و ویژه در دهه های اخیر از متخصصان این رشته مهندسی خلق و اجرایی نشده است و تاریخ از این دهه ای که ما هستیم هنر معماری خاصی با خود همراه نخواهد داشت ، هنری که همین افرادی که معتقدند این علم دچار رکود شده است می گویند :« روزگاری علم معماری ما زبان زد دنیا بود اکنون ، می سازیم که ساخته باشیم همین بس و هیچ اثری از ما برای بحث متخصصان این علم در تاریخ آینده نخواهد بود و به شکلی تنها از این سال ها با افسوس خواهند گذشت » این اعتقاد این عده که کم هم نیستند ما را بر این داشت تا از حرف ها و احتمالات بگذریم و به اصل نگاهی داشته باشیم و این شد که پای سخن کارشناس ارشد معماری بنشینیم و او با این جملات اعتقاد این عده را رد کرد و چنین توضحی داد که در ادامه می خوانید :
«تا پیش از سال 1330 آموزش معماری در ایران به شکل کلاسیک امروزی وجود نداشت و اولین گروه از دانشجویان ایرانی در مدرسه بوزار فرانسه شروع به تحصیل کردند. انتقال دانش روز معماری از اروپا و آمریکا به ایران تبعات ناخوشایندی برای مردم داشت به گونهای که بسیاری از مردم به تقابل با معماری نوین برخاستند و بحث هایی مانند هویت در معماری و تقابل سنت و مدرنیته تدریجا نقل محافل معماری شد. البته در این مسیر بودند معمارانی که با شناخت ذات و هویت معماری اصیل ایرانی شروع به کار میکردند و آثار ماندگاری از خود به جای گذاردند که از آن جمله آن آثار میتوان به برج میدان آزادی (حسین امانت)، تئاتر شهر (سردار افخم)، موزه هنرهای معاصر تهران (کامران دیبا)، کارخانه زمزم در خیابان آزادی (هوشنگ سیحون) و .... اشاره کرد.»
وی در ادامه افزود :«مباحث هویت در معماری و تقابل سنت و مدرنیته همزمان با وقوع انقلاب وارد فاز جدیدی شدند و با خواستههای سیاسی مردم همراه و همسو شدند که نتیجه آن توقف ساخت و سازهای موجود در کشور و بیکاری معماران بود. همچنین اتفاق دیگری که در این مقطع رخ داد انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها بود. در اثر این دو اتفاق تعداد زیادی از معماران و متخصصان شهری از ایران مهاجرت کردند و عرصه معماری و شهرسازی خالی از متخصصان شد. با توجه به وقفه پیش آمده، جنگ تحمیلی و هیجانات ناشی از انقلاب، تصمیماتی که در حوزه معماری و شهرسازی گرفته شد اثراتی منفی در معماری اوایل انقلاب گذاشت به شکلی که تا اواخر دهه هفتاد شمسی آثار معماری در خور توجهی ساخته نشدولی در پس این دهه شرایط معماری تغییر کرد و روند رو به رشدی را شاهد بودیم.»
مهندس علی فرسایی با اشاره به سخن امیر بانی مسعود (پژوهشگر معماری و استاد دانشگاه آزاد اسلامی) که معتقد است «درمعماری ایران پس از انقلاب سه گرایش غالب به چشم میخورد» که عبارتند از:
وی در ادامه از پروژههای در خور توجهی که پس از انقلاب در ایران ساخته شده میتوان به دانشگاه بین المللی قزوین (ایرج کلانتری)، کانون وکلا (سید هادی میرمیران) و ... اشاره کرد و به سخنان خود چنین ادامه داد :«با توجه به ورود جوانان به سیستم معماری و ورود تکنولوژیهای جدید ساخت، معماری حال حاضر ایران از اواخر دهه هفتاد نیز تغییر کرده به گونه ای که شاید کمتر کسی فکر میکرد که در حاشیه بزرگراه نیایش ساختمانی نظیر پردیس سینمایی ملت (رضا دانشمیر) ساخته شود. حتی کسی فکرش را نمیکرد که در خانه ای زندگی کند که اتاقهای متحرک داشته باشد که علیرضا تغابنی در طراحی خانه شریفیها به این خیال جامه عمل پوشاند.
مسئله مهمی که منتقدان در برابر معماری حال حاضر مطرح میکنند بحث هویت است و اینکه آیا معماری معاصر ما با هویت و تاریخ این مرز و بوم همخوانی ندارد. متاسفانه منتقدان تعریف درستی از هویت ایرانی ارائه نمیکنند که امکان پاسخگویی از جناح مقابل فراهم باشد ولی آنچه که مسلم است زندگی در دنیای اطلاعات و تکنولوژی دید عمومی مردم را به سوی معماری جهانی میبرد و دیگر ساخت و ساز عین به عین معماری قدیم پاسخگوی نیاز بشر امروزین نخواهد بود. بهتر است به ایدههای معماران جوان توجه کنیم و اجازه رشد معماری را در دوران معاصر بدهیم.»