علی میرمیرانی که این روزها اولین کتاب صوتیاش با نام «به لهجه سپیدار» توسط نشر نوین گویا روانه بازار شده است، در مورد علت انتشار این کتاب به خبرنگار ادبیات و کتاب خبرگزاری برنا، گفت: مدتها بود که میخواستم متنی را با لحن و نثر خاصی بنویسم، پس از آنکه کار نگارش متن «به لهجه سپیدار» به پایان رسید حس کردم که خواندن این نثر برای مخاطب کار دشواری است و حتی اعراب گذاری هم، آن چنان که باید به خوانش کار کمک چندانی نمیکند. به همین خاطر تصمیم گرفتم تا این اثر را به شکل صوتی منتشر کنم، پس از مدتی مشورت با دوستان پی بردم که ناشرینی در زمینه کتاب صوتی به شکل تخصصی فعالیت میکنند و آثار منتشر شده را به کمک گوینده و موسیقی ارائه میدهند. سپس با نشر نوین گویا وارد مذاکره شدم و در نهایت هم این اثر روانه بازار گشت.
وی ادامه داد: «به لهجه سپیدار» داستان فردی را حکایت میکند که در دنیای امروز به چهارچوبهای خودش همچنان باور دارد و حاضر نیست تفکراتش را که بر اساس روراستی و رک گویی استوار است خط بزند. جنس غربت ازلی و ابدی که این فرد دچار آن است، باعث همذات پنداری مخاطبان میشود.
او با اشاره به این نکته که در ابتدا نگران بودم نوع نگارش و لحن خوانش که با صدای بم من همراه شده ممکن است باعث شود تا خانمها با این اثر همذات پنداری نکنند، اظهار کرد: در ابتدا نگران بودم وجه مردانه کار به وجه انسانی آن غلبه کند و خانم ها حس کنند که در این جهان جایی ندارند. در حالی که این جهان، جهانی انسانی است و حرفهایی که در آن در مورد ارزش ها، دردها و غربت ها و زخم ها زده می شود.
وی بیان کرد: یک نگاه انسانی دارد. با این که فاکتورهای ظاهری، جنس مردانه ای دارند ولی مطلقا جهانی ندارد که مخاطب زن را به درون آن راه ندهد. جهان آن، جهانی انسانی است. ارزش ها، دردها، غربت ها، زخم ها و اتمسفر آن انسانی است. منتهی مجموعه این ها را یک مرد روایت می کند. البته آن نگرانی، همچنان همراهم است و وقتی می تواند راجع به آن قضاوت کنم که بازخوردهای آن را ببینم.
میرمیرانی که برنامه موفق «گفتوگوی تنهایی» را به عنوان مصاحبه کننده در کارنامه هنری اش دارد در مورد علت اینکه خودش به عنوان گوینده در این کار حضور داشت، تصریح کرد: پیشتر من پیشنهاد زیادی را برای حضور در عرصه گویندگی و دوبله داشتم اما ترجیح می دادم وارد این حوزه نشوم. در حین نگارش «به لهجه سپیدار» به چند صدا هم برای گویندگی آن فکر کردم اما بعد متوجه شدم که ممکن است خوانش این کار به دلیل نوع نثر آن برای صداهایی که به آنها فکر کرده بودم سخت باشد. چرا که لحن و فراز و فرودهای متن کمی ثقیل است و در نهایت تصمیم گرفتم که خوانش آن را خودم بر عهده بگیرم.
نویسنده «به لهجه سپیدار» در پایان در پاسخ به این سوال که آیا این اثر میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند یا خیر، اشاره کرد: متاسفانه مخاطبان ما این روزها علاوه برآنکه کتابنخوان هستند، کتابنشنو هم شده اند و به سختی با کتاب مانوس می شوند. اما با این حال در «به لهجه سپیدار» بدون آنکه به مخاطب باج دهم سعی کردم جان کلامم را به بهترین شکلی که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند، ارائه کنم.