به گزارش گروه قرآن و معارف خبرگزاری برنا، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد حضرت امیر(ع) تهران، اظهار کرد: قرآن کریم در سوره مبارکه ابراهیم و صافات از دو درخت نام می برد. هم به نحو قضیه حقیقیه و هم به نحو قضیه خارجیه. از یک درخت به شجره طیبه (پاک) و از یک درخت به شجره خبیثه (ناپاک) تعبیر می کند. این درخت پاک در حوزه ربوبیت پروردگار عالم و چهره آخرتی و درخت ناپاک در حوزه دوزخ و جهنم و در چهره دنیایی روئیده می شود.
وی در معرفی شجره طیبه گفت: شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود و تجلی و ظهور می کند، این ریشه چون اتصال به ربوبیت دارد از بین رفتنی نیست. لذا سبب پدید آمدن میوه هایی است که این میوه ها مقید به فصل نیستند، چون از چارچوب زمان خارج است؛ چهار فصل مادی است و هیچ ارتباطی با این شجره طیبه ندارد. ریشه شجره طیبه ثابت است و می فرماید: «اصلها ثابت»، چون خدا ثابت است و تغییرپذیر نیست. این ریشه ای هم که در حوزه ربوبیت او رشد می کند، تغییرپذیر نیست و کهنه و ضعیف نمی شود، اما تنه و شاخه های این شجره طیبه خود را تا عالم ملکوت کشانده یعنی فضای عالم ملکوت را اشغال کرده است. «فرعها فی السماء»، سماء در این آیه یقیناً به معنی این آسمان مادی نیست؛ این آسمان یعنی عالم ملکوت، عالم الهی و عالم ربوبی است.
استاد انصاریان در پاسخ به اینکه ریشه ثابت کیست؟ گفت: خدا، حق یعنی ثابت، چه زمانی میوه آن در دسترس است؟ «تُؤتی أُکُلَها کُلَّ حینٍ»هر زمان که انسان های مستعد و آماده بخواهند، در طول عمرشان و هر شبانه روز می توانند از میوه این درخت بهره بگیرند. «وَیَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ»، می گوید من حقیقت را به خاطر اینکه بفهمید به عنوان یک درخت مثل می زنم «لعلهم یتذکرون»، تا اگر بنا باشد هوشیار، بیدار و متذکر شوید. کسی هم که نمیخواهد، بفهمد هیچ ارتباطی با این درخت پیدا نمی کند و از میوه آن یک ذره نصیب نمی برد. این فرد می گوید نمیخواهم بفهمم، نمی خواهم دنبال این حرف ها و مسائل باشم، من هستم و کارخانه و مغازه و دلار و سفرهای خارجی و شکم و شهوتم، به من فشار نیاور و مدام به رخ من خدا، قیامت، انبیا، عالم الهی، عالم ربوبی، عالم ملکوت، فرشتگان، دوزخ و بهشت را نکشید. اینها برای من قابل باور نیست، اینها را آخوندها ساخته اند. حرف هایی که این افراد می زنند، هوایی است و دلیل علمی، عقلی، فلسفی و شرعی برای آنندارند.وقتی از آنان دلیلی برای حرف هایشان می خواهی، دلیلی ندارند و جز دروغ هیچ نمی گویند، چون پشتوانه ای برای حرفشان ندارند. بسیار هم بر دروغ خود اصرار دارند، آنقدر اصرار دارند که قرآن درباره آنان می فرماید: دیدم که پروردگار قیامت به آنها میگوید شما معبودان باطلی همچون بت، طاغوت، هوای نفس، شهوت، دلار را میپرستیدید. اما آنان در برابر پروردگار میگویند: این معبودها در دنیا بود، ولی ما آنها را نپرستیدیم!در حقیقت در محضر پروردگاری که کل پروندهشان در علم پروردگار است، منکر میشوند و به خدا میگویند این معبودها بوده، اما ما یک بار هم اینها را نپرستیدیم.
استاد انصاریان گفت: خدا در قرآن میفرماید:«فَنَجْعَلْلَعْنَتَاَللّهِعَلَىاَلْکاذِبِینَ»؛ منظور خداوند همین دروغگویان است.نه من و تو،و نه همسرانمان را که گاهی آنها به ما دروغ میگویند، میدانیم هم دروغ است. گاهی هم ما به آنها دروغ میگوییم خودمان هم میدانیم دروغ است، گاهی هم به مردم دروغ میگوییم. با این دروغهای پیش پا افتاده، پروردگاری که دارای قدرت بینهایت است، ما را لعنت نمیکند بلکه منظور دروغهایی است که نظام زمین، جامعه، زندگی، وحدت و امتیازات ارزشی را به هم ریخته است. این دروغها در سازمان ملل هم پرونده دارد، مثلاً در سازمان ملل یک مرکزی هست به نام دفاع از حقوق بشر، جمعیت آل سعود جزء افراد اولیه این حقوق بشر هستند که شب و روز اشک میریزند که چرا به بشر لطمه وارد می شود. این یک دروغ عظیم شاخدار است، شما در یمن کاری کردید که چنگیز، تیمور، هیتلر در حملاتشاننداشتند. شما در تاریخ عالم، در پایمال کردن حقوق انسان از هر خوک و سگ هاری و حیوان درندهای بدتر هستید. شبها در کاخهایتان زنا میکنید، عرق و مشروب میخورید، قمار میکنید، یمن را به این روز درآوردید،و مدافع حقوق بشر هستید!؟آمریکا شما را جزو دفتر حقوق بشر قرارتان داده، آمریکا از شما بدتر، شما هم از آمریکا بدتر، هر دو هم از هر بدی بدتر.لعنت بر این دروغگویان.
استاد انصاریان اظهار کرد:جمله زیبای دیگری را در کنار این شجره طیبه بگویم «وَیَضْرِبُ اَللّهُ اَلْأَمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» ما چقدر درخت در کره زمین داریم، میلیارد؟ نشاط این درختان، سرسبزی این درختان، تنه و برگ این درختان، شکوفه این درختان، میوه این درختان محصول چیست؟ نور خورشید. این شجره طیبهای که سوره ابراهیم میگوید، با چه نوری رشد کرده؟ فقط با نور الله؛ یعنی تابش نور الهی به این موجود مستعد، آن را تبدیل کرده به شجره طیبه. شاخه، تنه، برگ و میوه آن عالم ملکوت را پر کرده و هر کسی، هر وقت در دنیا و آخرت بخواهد می تواند از این میوه بهره ببرد. می دانید که پیغمبر فرمودند:«اَلمُؤمِنُ کَالاَرضِ»، مؤمن مثل زمین است، زمین با نور خورشید سرسبز و پرگل است، و مؤمن با نور پروردگار یک درخت بانشاط پرشاخ و برگ و پرمیوه است. میوه های آن هم زیاد است مانند ایمان به خدا، ایمان به معاد، ایمان به انبیا، ایمان به قرآن، ایمان به ائمه، مهر، جود، سخا، کرامت، وقار، صبر، بردباری، میوه این موجود است که تابش نور الله این میوه ها را به او داده است.
وی به شجره خبیثه اشاره و تصریح کرد: در سوره ابراهیم می فرماید: «وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اُجْتُثَّ تْمِنْفَوْ قِاَلْ أَرْضِمالَهامِنْقَرارٍ»؛ ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست. در بیابانها و کویرها بروید،آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود میبرد. یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد، تنه زیبایی ندارد، سبک، بیوقار و حزب باد است.
استاد انصاریان ادامه داد: در آیه 20 سوره حدید آمده است: «اِعْلَمُواأَنَّمَااَلْحَیاةُاَلدُّنْیا»این چه هشدار عجیبی به ماست که خیلیها در دنیا یعنی نود درصد مردم دنیا اینگونه هستند.این آیه در ایران هم مشتریان فراوان دارد، آیه را دقت کنید،«اِعْلَمُواأَنَّمَااَلْحَیاةُاَلدُّنْیا»زندگی دنیا یعنی زندگی این جنس دوپا. دنیا ترکیبی از آسمانها، ستارگان، کهکشانها، خورشید، منظومهها، دریاها، کوهها، صحراها و ثروتهای زیر زمین و نعمتهای خداست. هیچ جای قرآن، خدا به دنیا حمله ندارد. «اِعْلَمُواأَنَّمَااَلْحَیاةُاَلدُّنْیا»یعنی زندگی مادی،زندگی این جنس دوپا، شش بخش دارد.حساب کنید عمر مردم و مخصوصاً عمر نسل جوان، چه مقداری در بازیگریهای بینتیجه هزینه میشود تامبادا بگویند این آدم بسیار قدیمی است. انگار در دنیای روز نیست و از کل حرکات بینتیجه، لذت خیالی می برند و به لهو، سرگرمی به امورات مادی، سرگرمی کنار دوستان، کنار باغها، رواقها، چشمهها و جادهها مشغولند. زینت بخشیاز زندگی آنان هم خودآرایی است «زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ». مدتی هم وقتشان به فخرفروشی میگذرد «وَتَکاثُرٌ فِی اَلْأَمْوالِ وَ اَلْأَوْلادِ»، یک بخش، زندگی مادی آنها، برای اضافه کردن دلار است، آن هم نه جزئی، نه صد میلیارد بلکه سه هزار میلیارد، اگر توانست که از راه طبیعی به دست میآورد و اگر نتوانست در روز روشن به خزانه دولت دست اندازی و اختلاس می کند.
قرآن می فرماید: این زندگی«کَمَثَلِ غَیْثٍ»مثل باران میماند که بر این آدم، بر این زن و مرد میبارد «کمثل غیث أَعْجَبَ اَلْکُفّارَ نَباتُهُ»، که بعد از بارش این باران یعنی باران زندگی، پول، کسب و کار، صاحب این زندگی را شگفت زده می کند. این باران ها برای ما که پا برهنه از شکم مادر به دنیا آمدیم، شگفت انگیز است؛ «ثُمَّ یَهِیجُ» پس از گذشت شصت یا شصت و پنج از عمر این فرد، زندگی برای او زرد و پژمرده می شود، به طرف خشکی می رود، دیگر لذتی از آن تختخواب نمیبرد، لذتی ازآن لوسترها نمی برد، لذتی از خانه شمال شهر نمی برد، لذتی از ویلا نمیبرد، لذتی از کباب برگ نمیبرد، چون نمیتواند، راه لذت ها در حال بسته شدن هستند. «فَتَراهُمُصْفَرًّا» جسم او نیز زرد و خشک میشود «ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً»هشتاد سالش است، اعضای بدن او به درستی کار نمی کند، یا او را در خانه نگه می دارند یا از خانه هزار میلیاردی و ماشین دویست میلیاردی و ویلاها جدا می کنند و به خانه سالمندان می برند، در دوره سالمندی، نهایتاً یا در خانه سالمندان یا در منزل خودش می میرد.
استاد انصاریان گفت: کل این زندگی که شش دوره بود «وَفِی اَلْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِیدٌ»این اسکلت باقی مانده ی خشک، در آخرت در عذاب سختی است، نه عذاب راحت. اما مردم مؤمن که با همینها در این زندگیها بودند «وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اَللّهِ وَ رِضْوانٌ»، آنها چون درست و پاک زندگی کردند و بچه های خوبی داشتند، زنهای باحجابی داشتند، قناعت در زندگی داشتند، اینها در قیامت به دو مرحله میرسند یکی رضوان الله و یکی مغفرت خدا.خداوند می فرماید:«وَمَااَلْحَیاةُاَلدُّنْیا» زندگی دنیا اینگونه که مردم برای خودشان درست کردند، نیست«إِلاّ مَتاعُ اَلْغُرُورِ»زندگی که هفتاد سال فریبشان داد چون وقتی وارد قیامت می شوند، می بینند که از زندگی بهاری هیچ خبری نیست زمستان است و جهنم.
وی در پاسخ به اینکه این شجره طیبه کیست که ریشه اش ثابت است و کنده شدنی نیست، شاخ و برگ و تنهاش تمام ملکوت را پر کرده، میوهاش هم در هر زمان و روزگاری از دنیا و آخرت، قابل بهره برداری است؟ گفت: همه روبروی پیغمبر(ص) هستند؛ یک مرتبه، پیامبر بالای منبر، مطلب اصلی خود را قیچی کرد، گفت:«مَنْ ارادَ انْ یَنْظُرَ الى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ الى نُوح، الی ابراهیم، الی موسی، الی عیسی»، سپس با دست خود به دَر اشاره کرد و گفت: این مرد را ببینید، همه جمعیت برگشتند دیدند امیرالمؤمنین(ع) است. آن زمان علی(ع) بیست و سه چهار سالش بود و شجره طیبه داشت.آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی(ع)همه در او تجلی داشتند و تمام فرشتگان عالم هم او را میشناختند.اگر کسی بخواهد از میوه این درخت استفاده کند، می تواند به نهج البلاغه رجوع کند. یک مملکت اگر بخواهد صد در صد مملکت اسلامیداشته باشد، فقط به عهدنامه مالک اشتر عمل کند. یک مملکت اگر بخواهد اهل توحید واقعی شود،لازم است خطبه های توحیدیه را پیاده کند. یک مملکت اگر بخواهد صاحب اخلاق حسنه شود،باید خطبه های اخلاقی آن راعملی کند. یک کشور اگر بخواهد مردم آن عارف شوند، باید خطبه های عرفانی آن را پیاده کند.
استاد انصاریان به سخن پیامبر(ص) در مورد علی(ع) اشاره و اظهار کرد: پیغمبر درباره علی(ع) می فرماید: علی جان؛ من اگر بخواهم تو را در این سن جوانی به مردم معرفی کنم، می ترسم تمام ملت خدا را رها و تو را عبادت کنند. علی جان؛ اگر تمام دریاها مرکب شود، اگر تمام درختان قلم شود، اگر جن و انس نویسنده شوند و بخواهند فضایل و ارزش های تو را بنویسند، قلمها تمام میشود، جن و انس می میرند، دریاها که مرکب شده، خشک می شود، اما ارزش های تو به شماره نیامده است. علی(ع) نعمتی است که به شیعه داده شد و ای مردان، زنان، دختران، جوانان، روحانیون و... به این شجره طیبه پیوند بخورید؛ یازده شجره دیگر(ائمه اطهار) به این شجره پیوند خوردند.