به گزارش گروه باشگاه جوانی خبرگزاری برنا، در قوانین ایران، حقوق اقلیت های دینی از مشی سیاسی حکومت ها، منش فردی پادشاهان و امرای محلی و برخی آرای عالمان مسلمان و غیر مسلمان تبعیت می کرد. این امر به پیش از پیروزی انقلاب مشروطه یعنی 1285 هجری شمسی برمی گردد. اما با روز کار آمدن دولت جمهوری اسلامی در بهمن سال 1357،در متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اقلیت های مذهبی به مذاهب چهارگانه اهل سنت و شیعیان زیدی و اقلیت های دینی شناخته شد و آنها به سه مذهب زرتشتی، کلیمی و مسیحس(ارامنه و آشوری) تقلیل یافتند. آنچه از متن اصل 19 قانون اساسی برمی آید، این است: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.»
حق و حقوق اصل نوزدهم
در سراسر دنیا هم که بگردیم، به جرات می توان گفت که کشوری یافت نمی شود که همه مردم آن از نژاد، قومیت، زبان و دین مشترکی با هم برخوردار باشند. در هر جایی که بخواهیم زندگی کنیم، یقینا تجربه زندگی با اقلیت های مختلف را خواهیم داشت. اما در این میان، حقوق اقلیت ها از جمله موارد مهمی بوده که نهادهای حقوق بشر نیز به آن توجه خاصی داشتند. این نکته به این دلیل است که اقلیت ها در حاکمیت نقشی نداشته و همین امر می تواند به عنوان یکی از دلایلی به شمار آید که حقوق آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته یا در برخی موارد اصلا حقوقی برای آنها در نظر گرفته نمی شود. حال به این نکته خواهیم پرداخت که آیا در ایران، تبعیضی درباره اقلیت های دینی به چشم می خورد و وضعیت زندگی آنها به چه صورتی است؟ حق و حقوق آنان بر اساس آنچه ماده 19 قانون اساسی خوانده می شود، چطور است؟
ما به چه می نازیم؟
شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان یکی از افرادی است که در زمره گروه اقلیت های مذهبی قرار می گیرد. یکی از افراد سنی مذهبی که بسیار تاکید بر وحدت و انسجام امت اسلامی داشته و فعالیت های گسترده ای را نیز در این زمینه انجام داده است. وی با اشاره به شرایط بحرانی حال حاضر و با تاکید بر رعایت حقوق متقابل می گوید: جهان معاصر به تمدن ها، میراث های فرهنگی و آنچه از گذشتگان برای شان به جای مانده است، می نازند. اما ما مسلمانان به میراث های بزرگ و ارزشمندی همچون قرآن مجید، تعالیم زیبای رسول اکرم(ص) و دین اسلام می نازیم. ما میراث و تمدنی داریم که بخش بزرگی از انسان های جهان از آن بهره ای نبرده اند و از آوردن تمثیل و مانند اینها عاجز هستند. وی در ادامه می افزاید: بزرگترین مشکلی که امروز جهان با آن مواجه است کوتاهی در عمل به اسلام و آموزههای قرآن و سنت است، درحالیکه صحابه و اهلبیت با عمل به قرآن و سنت توانستند به موفقیت و پیروزی در تمام عرصهها برسند.
مشترکات مذاهب اسلامی
امام جمعه اهل سنت زاهدان خاطر نشان می کند: مذاهب اسلامی مشترکات بسیار زیادی با یکدیگر دارند؛ قرآن، قبله، رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم، اهلبیت و دهها مورد دیگر ازجمله مواردی هستند که مسلمانان در آنها با یکدیگر مشترک هستند. شیعه و سنی در محبت با اهلبیت با هم اتفاقنظر دارند، بهطوریکه هنوز مشخص نیست که نامهای اهلبیت در میان اهلسنت بیشتر است یا در بین شیعه؟ این بیانگر آن است که اهلبیت متعلق به یک فرقه نیستند، بلکه متعلق به تمام مسلمانان هستند و همه مسلمانان با اهلبیت آنحضرت محبت دارند. اهل بیت آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم چنان با سعه صدر و هوشیاری زندگی کردهاند که همه مسلمانان آنها را از خودشان میدانند. مولانا عبدالحمید در ادامه صحبت های خود به رعایت حقوق مذاهب اشاره کرد و می افزاید: پیروان مذاهب باید حرمت یکدیگر را حفظ کنند و به همدیگر توهین نکنند. باید با یکدیگر محبت و رفتوآمد داشته باشند. رعایت حقوق متقابل مهمترین عاملیست که دلهای مسلمانان را به یکدیگر نزدیک میکند. آزادیهای قانونی در هر کشور باید رعایت شوند. مردم عراق و سوریه پس از رنجها و مصایبی که تحمل کردهاند باید یکدیگر را در آغوش بگیرند و کنار یکدیگر قرار گیرند. همچنین سایر مسلمانان دنیا باید کنار یکدیگر قرار گیرند.
مشکلی که گریبان سپنتا را می گیرد
آنچه در ادامه نمود بیشتری پیدا می کند، مساله ای است که گریبان سپنا نیکنام، را می گیرد. دیوان عدالت اداری حکم تعلیق موقت سپنتا نیکنام هفتمین نفر از 11 عضو شورای شهر یزد را صادر می کند. نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد با شکایت علی اصغر باقری، یکی از نامزدهای شکست خورده انتخابات اردیبهشت 96 از عضویت در مجلس شهری تعلیق شد. خبر کوتاه اما تکان دهنده بود و وضعیت سپنتای شورای شهر یزد را در هاله ای از ابهام فرو برد. در همین میان مولوی عبدالحمید دوباه دست به کار شده و با انتشار نامه ای درخواست های این اقلیت مذهبی را رهبر معظم انقلاب در میان می گذارد. وی نامه خود را اینگونه آغاز می کند: «برادران و خواهران اهلسنت همچون گذشته خود را متعلق به این آب و خاک میدانند و به اسلام و ایرانی بودن خود افتخار میکنند و احساس همدلی و اخوت و برادری دینی و ایرانی در آنها موج میزند، اما علیرغم تاکیدات مکرر آن رهبر خردمند درخصوص مبارزه با تبعیض و نابرابری و نگاه یکسان، در دیدار با مسئولان در مواقع مختلف، متأسفانه هنوز تبعیض و نابرابری بیداد میکند، بهنحوی که اگر ما گزارش جزئیات آن را از مناطق سنینشین و مرکز کشور خدمت حضرتعالی تقدیم کنیم، قطعا خاطر مبارک مکدر خواهد شد.» و پس از آن در دو بند جداگانه گلایههای اصلی خود بهعنوان نماینده اصل سنت را با مقام معظم رهبری در میان گذاشت.»
فرمانی فصل الخطاب به نابرابری های 38 ساله
او از مقام معظم رهبری می خواهد تا در قامت پدری مهربان با فرمانی فصلالخطاب به نابرابریهای 38 ساله در ردههای مختلف کشور در استخدامها و واگذاری مسئولیتها و مناصب در مرکز و مناطق مختلف کشور پایان دهند و انتظار دارند دستور فرمایند از توانمندان اهلسنت در هیئت دولت استفاده شده و فرصت خدمت را در مدیریت های استانی و ارشد کشور برای نظام جمهوری اسلامی و وطن عزیز برای اهلسنت فراهم کنند. او همچنین در بند دیگری از این نامه از مقام معظم رهبری می خواهد تا به دستور ایشان آزادیهای مذهبی توسط مراجع ذیصلاح بیشتر مورد توجه قرار گیرد:«مخصوصا نمازهای یومیه و جمعه در کلانشهرها بهویژه در تهران که فرمان آن عالیجناب دست همه تندروها را که احیانا ایجاد مزاحمت میکنند، کوتاه خواهد کرد، تا عبادت الله تعالی همانطوری که شایسته جمهوری اسلامی است، با آرامش صورت بپذیرد.» پس از مدتی محمد گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری در پاسخ به مولوی عبدالحمید نوشت:«همه ارکان جمهوری اسلامی موظفند براساس معارف دینی و قانون اساسی هیچگونه تبعیض و نابرابری بین ایرانیان از هر قوم و نژاد و مذهبی روا ندارند. ما هم به جد معتقدیم همه باید با هم در کنار هم و در صفوف فشرده واحدی به سربلندی و عزت ایران اسلامی بیندیشند و در راه آن تلاش کنند و اجازه ندهند دشمنان این مرزوبوم و خناسان وابسته به آن در این صف واحد تفرقه افکنده و کارشکنی کنند.»