به گزارش خبرگزاری برنا از ساری؛ ورزش مازندران به لحاظ داشتن چهرههای شاخص و مدالآری جزو استانهای شاخص و پیشرو کشور است بهطوری در رقابتهای بینالمللی، جهانی و المپیک در رشتههای مختلف همواره ورزشکاران مازنی هستند که نقش عمدهای در مدالآوری کشورمان ایفا میکنند.
در المپیک ریو 2016، مازندران با 13 ورزشکار بیشترین سهمیه را داشت و از جمع 8 مدال کشورمان هم صاحب یک طلا، یک نقره و یک برنز شد. در بازیهای آسیایی اینچئون هم ورزشکاران مازندرانی صاحب 16 مدال شدند که از همه استانهای کشور بیشتر بود و اکنون در آستانه بازیهای آسیایی جاکارتا یکبار دیگر چشمها به درخشش ورزشکاران مازنی دوخته شده است.
این درحالی است که بهلحاظ امکانات استان مازندران جزو استانهای پیشرو نیست و هستند استانهایی که به مراتب از استان شمالی و مدالآور کشورمان امکانات بهتر و بیشتری دارند.
پنجشنبه گذشته در دفتر مدیرکل ورزش و جوانان مازندران مهمان حبیب حسینزادگان بودیم و از هر دری گفتیم و شنیدیم. گفتگوی اختصاصی خبرگزاری برنا با مرد اول ورزش مازندران را در زیر میخوانید؛
* آقای حسینزادگان! ممنون از فرصتی که در اختیار خبرگزاری برنا قرار دادید. برای شروع باید عرض کنم بهنظر میرسد کار کردن در ورزش مازندران بهمراتب دشوارتر از کار کردن مثلا در استانی مانند اصفهان باشد. از این دشواریها بگویید.
در استانی مانند اصفهان منابع دولتی دارند و اقتصاد و قدرت سیاسیشان با استان مازندران متفاوت است. در ورزش مازندران بهدلیل بحث قهرمانی باید دائم رصد شود. دیشب (چهارشنبه گذشته) اردوی یکی از تیمهای ملی بود که در ساری حضور داشتند و رفتیم آنجا و دیدم شرایط خیلی فرق میکند. برخی از استانها اصلا برند ندارند و استان مازندران کاملا متفاوت است و نمیشود مقایسه کرد. حتی به لحاظ قهرمانی تعداد ورزشکاران هم یکی باشد و فرق میکند مثلا شما میتوانید بهداد سلیمی را با یک ورزشکار المپیکی رشته خودش مقایسه کنید. بهداد آدم خاص خودش است و ما با مقوله انسان سروکار داریم و متفاوت هستند. اینجا همه مردم مطالبه میکنند و هم مسئولین. یک زمانی است که شما با مردم هستی و مسئولین کاری به ورزش ندارند اما اینجا ورزش مورد توجه مسئولین هم هست.
* شخصا بعد از یکی از دورههای اخیر المپیک مطلبی نوشتم که اگر مازندران بهصورت جداگانه در المپیک حاضر میشد به راحتی در جمع 20 کشور اول قرار میگرفت
درست است. استان مازندران به لحاظ جمعیتی 3 میلیون و 200 هزار نفر جمعیت دارد و استان جوانی است و شهرهای ما رقابت دارند. در برخی از استانها مرکز استان وقتی حرفی میزند و سیاستی را میخواهد اجرا کند همه تبعیت میکنند و آن را میپذیرند؛ مثل تبریز، شیراز، اصفهان، مشهد، اراک و ... ولی در استانهای شمالی جور دیگری است و یک کلانشهر متفاوت هستند. درست است که مازندران بریده بریده است و شهرستانهای مختلفی دارد ولی به لحاظ جمعیتی کلانشهر بزرگی است و ورزش در اینجا متفاوت است. به لحاظ مدالآوری هم همیشه در سطح کشور حرف اول را میزند.
همین حالا بدون احتساب کشتی، فوتبال و بسکتبال که هنوز ترکیب نهاییشان مشخص نیست، 25 نماینده در تیمهای ملی برای بازیهای آسیایی جاکارتا داریم و فکر می کردم به لحاظ کسب سهمیه یک رشد 5 درصدی داشته باشیم. به لحاظ مدال آوری هم در دوره گذشته 16 مدال طلا، نقره و برنز کسب کردیم که فکر میکنم رکورد دوره گذشته را میزنیم.
* در حال حاضر ورزش مازندران درگیر ساخت، تجهیز و تعمیر 4 ورزشگاه در شهرهای قائمشهر، بابل، نوشهر و چالوس است. در این زمینه کمی توضیح دهید.
ما 50 پروژه نیمهکاره را در مناقصه به پیمانکاران واگذار کردیم که همه این پروژهها فعال شد و امیدواریم بتوانیم در فجر 40 بیشترین پروژهها را نسبت به استانهای دیگر افتتاح کنیم. در بعضی از شهرستانها امکان پروژه صفر میشود مثلا در بابل امسال به امید خدا چیزی حدود 95 درصد پروژههای ما تکلیفش مشخص میشود.
در چالوس پروژه استادیوم فوتبال را شرکت تجهیز میسازد و اعتبار پروژه از سفر مقام معظم رهبری است. در نوشهر پروژه هدیه مقام معظم رهبری است و استانی است و خودمان بهرهبردار و مجری هستیم. آن هم پیشرفت خوبی داشته و فکر میکنم امسال میتوانیم افتتاح کنیم. بدترین حالت در هفته دولت و دهه فجر میتوانیم افتتاح کنیم. پروژه جویبار هم از آب و گل درآمده و اسناد آن مشخص است و پیمانکار آن بسیج سازندگی است. منابع را تأمین می کنیم که کار پیش رود.
استادیوم شهیدوطنی هم پروژه احداثی است و هم ترمیمی ولی از آن ترمیم و بازسازیهایی که مدلش احداثی است و دردسرهایش بیشتر است. یعنی اگر لودر میزدیم و از نو میساختیم به مراتب برایمان راحتتر بود. تخریب میکردیم مثل کاری که 45 روزه سازه آن را زدیم ولی بهدلیل اینکه سال گذشته در بازیهای لیگ بودیم و نمیتوانستیم و استادیوم جایگزین نداشتیم، سازمان برنامه را متقاعد کردیم ترمیم و بازسازی کنیم. الان برای احداث ضلع شرقی آن را درست می کنیم و از روند راضی هستیم. مقاوم سازیها را هم هفته بعد کاملا بهطور صددرصد انجام میدهیم.
* آیا استادیوم شهید وطنی به بازیهای لیگ و دیدار نساجی با ذوبآهن میرسد؟
شاید 2 بازی اول را نتوانیم برسیم ولی مشکل منابع مالی داشت و حل شد و کارهایش انجام میشود. کار نور استادیوم از روز شنبه با نصب برجها آغاز میشود. اشکالاتی پیش آمده بود که خاطرات آن جالب است. از روزی که بازسازی این استادیوم را شروع کردیم به تلاطم اقتصادی خوردیم و دلار گران شد و به همین دلیل در بازار و در بخش فولاد و سیمان به گرانی و مشکل خوردیم. چند روزی هم کامیونها اعتصاب کردند و بار نمیآوردند و واقعا معجزهای شد و دعای خیر مردم باعث شد کار ما با انرژی بهتری پیش رود.
در هیمن زمان با نماینده Afcتوافق کردیم با همین ظرفیت مسابقات امسال را برگزار کنیم. جالب است بدانید زمانی که برج نوری را در اراک می ساختیم مشکل برق داشتیم و به کارخانه خاموشی میدادند و در شهرکهای صنعتی زمانبندی داشتند و برجها را از آنجا به اصفهان برگرداندند و در آنجا دو شرکت هستند که برج نوری میسازند و زمانی که با پیمانکار مذاکره کردم گفتند شنبه به امید خدا برجها حمل میشود برای قائمشهر.
* یکی از تاکیدات دولت و وزارت ورزش و جوانان گرامیداشت باشکوه فجر 40 است و اینکه بخش عمدهای از پروژههای نیمه تمام در این تاریخ افتتاح شده و به بهرهبرداری برسد. چه پروژههای دیگری فکر میکنید در این زمان در مازندران آماده افتتاح باشد؟
برای فجر 40 علاوه بر منابع بخش دولتی، دولت در بحث تسهیلات وام روستایی، افرادی که در حوزه روستاها هستند و بخواهند ظرفیت اماکن ورزش و سرانه آن را بالا ببرند با منابع باز یعنی هر سقفی بخواهند به آنها وام میدهد و در بحث شورای اشتغال بود که معاون وزیر صنعت، معدن و رفاه آمد و ما بیشترین پروندهها را بردیم. مثلا در لموک (یکی از روستاهای قائمشهر) یک پروژه 12 میلیاردی وام آن را تصویب کردیم. پروژه آقای مزدستان را 2.5 میلیارد وام آن را تصویب کردیم. ما پروژههای زیادی داریم که با کمک دولت و سهم آورده بخش خصوصی هستند و این پروژهها مهمتر هستند نسبت به سالنهای ورزشی و ارزش مادی و معنوی آن بیشتر است و عدد قابل توجهی است. در جلسه روز گذشته (چهارشنبه گذشته) حدود 30-40 میلیارد وام را تصویب کردیم به بخش خصوصی بدهیم. وام ارزان قیمت 6 درصد که دولت سوبسید بدهد. برخی از این پروژهها در حال افتتاح است.
ما الان در ساری یک پروژه 1800 متری زیرطبقاتی داریم که می توانیم در هفته دولت افتتاح کنیم و وام را تصویب کردیم که زودتر بگیرند و خارج از روال که زودتر افتتاح شود و پروژههای اینگونه داریم.
در نکا پروژه بخش خصوصی و استخر داریم و پروژههای زیادی در رشتههای مختلف داریم و تلاش میکنیم مردم مشارکت کنند. اگر در ورزش بخش خصوصی سرمایه گذاری نکند دولت قادر نخواهد بود، هم با این کار تصدیگری را از دولت کم میکنیم و هم بخش خصوصی ارزانتر میسازد و هم بهتر و با کیفیت بالاتر خدمات میدهد و هم اشتغالآوری آن بالاست. کشور ما یکی از مشکلاتش این است که بخش خصوصی در چرخه کار نمیآید و همه دوست دارند مشاغل دولتی بگیرند. آمار نشان داده، علم روز هم نشان داده حوزه صنعت در بخش خدمات ورزش بیشترین بازده اقتصادی را دارد. سودآوری دارد و اشتغالآوری آن هم بیشتر است. به طور مثال یک استخر در هر سانس شیفت بانوان و آقایان حداقل 8 تا 10 ضریب اشتغال مستقیم دارد، تأسیسات میخواهد، فروشنده و مربی شنا میخواهد. بنابراین اگر بخش خصوصی بیاید خصوصا در مازندران که ورزش جذابیت دارد سرمایهگذارها واقعا برایشان توجیه اقتصادی دارد. پست بانک، بانک سپه و توسعه تعاون بانکهایی هستند که با بخش ورزش کار میکنند و همکاری خوبی داریم و نکتهای که باید اشاره کنم الان اجماع خوبی برای توسعه ورزش در استان فراهم شده از استاندار و معاونین و فرمانداران و شهرداران و بخش خصوصی گرفته یک فضای همدلی و همپوشانی و همگرایی بی نظیر است و مشابه آن را ندیدم. من همواره رابطهام با دستگاه ورزش برقرار بوده و حداقل در دو دهه گذشته ارتباطم با دستگاه ورزش به صورت مستمر بوده یا در استانداری یا در اینجا این فضای کمک کردن به ورزش یکی از فرصتهای خوبی است که باید استفاده کنیم و این فضا الان فراهم شده. از نمایندگان تا نخبگان سیاسی گرفته تا نخبگان علمی و دانشگاهها به ورزش کمک میکنند، هم کمک مشاورهای میدهند که ما علمیتر کار کنیم و هم بتوانیم با همه توان بسازیم.
* متاسفانه نگرشی در غرب استان وجود دارد که همه امکانات و بودجه به شرق استان تعلق میگیرد و غربیها کمتر از این بودجه و امکانات بهره میبرند و به دلیل همین نگرش هم هست که برخی معتقدند غرب مازندران باید به یک استان مجزا تبدیل شود. شما در ورزش چه کردهاید که این نگرش از بین برود؟
این حرف اساسا یک حرف درستی نیست. البته منظورم به سوال شما نیست و دقیقا این نگرش و ذهنیت نزد برخی وجود دارد ولی تاکید میکنم نگرش و ذهنیت درستی نیست. این ذهنیت نه تنها در حوزه ورزش بلکه در همه حوزهها هست که متاسفانه برخی در غرب استان فکر میکنند. ما شاخص توسعهای داریم. شاخص این است که وقتی شما مسئله را در سازمان برنامه مطالعه میکنید شاخص برخورداری و شاخص عدم برخورداری و شاخص جمعیت و محرومیت است که اینها همه مورد مطالعه قرار میگیرد. ما در ورزش اینها را نداریم و همین پروژههایی که مثال زدم مفهومش این است که ما نگاهی خاص داریم. الان در نوشهر و چالوس پروژه چند میلیاردی داریم که اتفاقا منابع معتبری است و با هوشمندی و پروژه مقام معظم رهبری در نوشهر و چالوس در حال انجام است و نشان میدهد نظام عادلانه نگاه میکند. عددها، عددهای قابل توجهی است ما مثلا در پروژه نوشهر و چالوس داریم پروژهای در دست داریم که وزارت ورزش و جوانان دارد انجام میدهد و نزدیک به 40-50 میلیارد تومان است که اگر این را تقسیم کنیم به عبارتی میشود 100 تا 150 پروژه در شهرهای دیگر. یعنی یک پروژه نوشهر و چالوس برابری میکند با کل پروژههایی که در شرق و مرکز استان است. از بابل و بابلسر تا قائمشهر و ساری و ...
پروژههای احداثی ما در گذشته هم مفهومش این بود که به آنجا توجه میشود. در ورزش غیر از سختافزاری هم نگاه ما به ورزش غرب استان است. هفته قبل در تنکابن پیادهروی خانوادگی داشتیم. دو پروژه پیادهروی خانوادگی که اتفاقا صداوسیما پخش کرد را به آنجا بردیم. یکی در رامسر و یکی در تنکابن. در بحث ورزش قهرمانی هم اگر آمار باشگاهها را ببینید در صدور خدماتی که میدهیم باز به غرب استان توجه میشود و همینطور سرکشیها و آموزش و... است. در تنکابن یک پروژه احداثی داریم. خانه کشتی تنکابن در حال احداث است بنابراین هم به لحاظ اعطای تسهیلات ما غرب استان را ویژه دیدیم. اساسا نگاه دولت است. در استانداری هم همین است؛ آقای استاندار در جلسات دولت و شورای اداری و برنامهریزی رصد میکند. توزیع اعتبارات را رصد میکند. در تنکابن همچنین یک پروژه پرورش اسب که بخش خصوصی است و 4-5 میلیارد خودش آورده، داریم و گفتم حدود نزدیک به 7 میلیارد تومان دادیم به بخش خصوصی در این شهرستان و بازهم کمک میکنیم. اینها نگاه دولت است و فقط این نیست که ما یک پروژه دولتی دهیم. همین که دولت وارد میشود در غرب استان ولی بستگی به ظرفیت مردم آن منطقه هم دارد و اگر بیایند و مشارکت کنند و تقاضای کمک کنند قطعا کمک میکنیم. در شاخصهای عمومی و تخصصی همین است بنابراین برای ما تفاوتی غرب و شرق ندارد.
* یکی از اقدامات مثبت در اداره کل ورزش و جوانان مازندران استفاده از نیروهای جوان در بخشهای مختلف مدیریتی است. آیا از انتخابهای خود و عملکرد مدیران جوانتان راضی هستید؟
از انتخاب راضی هستم. دلیلش این است نیروهای جوانی که منصوب کردیم تحصیلات آکادمیک دارند و اکثر روسای اداراتی که گذاشتیم فوق لیسانس و کارشناس ارشد هستند. تحصیلکرده ورزش هستند حالا یا در مدیریت ورزش یا رشتههای دیگر و اینها کارمند رسمی دستگاه هستند پس به لحاظ عقلانی و داستان خردورزی هم که باشد کار درستی انجام دادیم. میانگین سن هم به گونهای است که تجربه مراحل مهارت آموزی را گذراندند و در ستاد یا شهرستان مسئولیتهای ذیل مدیریت را داشتند؛ یا معاون بودند یا مسئول یک قسمت مهم در همان شهرستان. فاکتور دوم، فاکتور روابط عمومی است یعنی گره خوردن آنها با جامعه هدف و مردم. مردم اینها را پسندیدند یعنی مطالعه شده یک نفر که رفته در شهرستانی و رییس شده مردم پیشنهاد دادند و خواستند و به ذائقه مردم توجه شده و کارهای کارشناسی روی انتصاب آنها انجام شده و بحثهای صلاحیتهای فردی و عمومی و تخصصیشان بررسی شده و در مدتی که مشغول به کار شدند جالب بود. یعنی در سنوات گذشته یک مدیری بوده که 20 سال سابقه داشته و نیروی جایگزین به آنجا رفته و در مدتی کوتاه راندمان کاریاش به مراتب از نیرویی که قبلا بوده بهتر بود. به دلیل اینکه پرانرژیتر بوده و وقت گذاشته و ما تلاش داریم از نیروهای بومی استفاده کنیم. یعنی بومی بودن و وقت گذاشتن و انرژی گذاشتن یکی از موردها بوده است. توجه به شاخصهای عمومی و اختصاصی و اینها سرمایه میشوند. در یک دورهای اینها باید بیایند و وارد میدان کار شوند. امثال من و معاونین من باید یک فکر اساسی کنیم و باید به آنها اعتماد کنیم. در سالهای بعد معاون اداره و سالهای بعد مدیرکل میشوند. ما که نباید از بیرون بیاوریم و بگوییم که همیشه ما بمانیم. برای چه مثلا من 10-15 سال دیگر هم بمانم زمانیکه دستگاه خودش این قدر نیروی تحصیلکرده دارد؟ بنابراین ما خودمان باید این فضا را باز کنیم و به سرعت انرژی جدید و هوای جدید بیاید. از رسانهها خواهش میکنم به نیروهای جوان اعتماد کنند و اگر مواردی بوده که رضایتشان جلب نشده این فرصت را با رضایت بدهند که این عزیزان کار و برنامه خودشان را انجام دهند ولی باید دوام داشته باشند.
دوام در مدیریت و تثبیت در مدیریت بسیار مهم است. در ورزش مدیران نباید خیلی تند به تند عوض شوند مگر اینکه ببینیم خسارت ایجاد میکند و اینجا نباید درنگ کنیم. در هر انتصابی ممکن است درصدی انحراف وجود داشته باشد. در همه حوزهها همین است. در حوزههای اقتصادی نیز همین است ولی انتصاب بالای سن میانسالی انجام دادیم و دیدیم جواب نداد. آمارها روی کاغذ خوب بود و ارزیابیها خوب بود ولی در کار چیز دیگری درآمد.
* در هیاتهای ورزشی هم برنامهای برای استفاده از جوانان دارید؟ برخی هیاتها سالهاست روسای دارند که به کهنسالی رسیدهاند و بهلحاظ کیفی هم دیگر بازدهی مناسبی ندارند.
در خیلی از هیاتهای ورزشی این اتفاق افتاد و روسا جوان شدند. اولا دیگر چهرههای تکراری نمیبینیم. نیروهایی که الان در هیاتهای ورزشی آمدند یا اولین بار است که وارد هیات شدند که این هم میتوانست امتیاز باشد و هم میتوانست مشکل ایجاد کند ولی خوشبختانه امتیازاتش بیشتر شد و مدیران قبلی روزی که آمدند رنکینگهایشان 27-28 و 25 و در خوشبینانهترین حالت بالای 20 بود ولی الان رنکینگ 4-5-6 و 7 است و گفتیم که موفق عمل کردند آن هم در این شرایط اقتصادی، شرایطی که وزارت ورزش با مشکلات اقتصادی مالی مواجه است. پس یک کار جدید صورت گرفته و موفق بوده.
در بحث جوانان هم همین اتفاق افتاد. من ابتدای سال 93 که آمدم آمار NGOهای ما 6 عدد بود ولی الان نزدیک به 86 NGO داریم. 100 تا هم در انتظار هستند یعنی تقریبا به 190 NGO میرسیم و تا 200 هم میتوانیم برسیم، هم به لحاظ کمیت و هم کیفیت. خانه جوانان استقرار شد و پایگاهی دارند و منابع خوبی داشتیم که تقویت شدند. در بحث آموزش و مهارت آموزی در بحث مشارکت در مسائل خاص، در بحث محیط زیستی و مشارکتهای اجتماعی، در بحث ازدواج و طلاق و مهارت سبک زندگی و مهارت آموزی در رشتههای نوین الان این ظرفیتهاست. در بحث NGOهای ورزشی که دولت کمک میکند و ما وامهایی که الان به تقویت توانمندسازی سازمانهای مردم نهاد میدهیم خوب کار میکند و جزو برترینها هستیم. این کارگاههای آموزشی را زمانی که میبینیم در دانشگاه یعنی الان اداره کل ما با دانشگاه خوب کار میکند. با دانشگاه مازندران خوب کار میکنیم چه در بحث تربیت بدنی و چه در بحث حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی و جامعه شناسی و با تربیت بدنی نیز به همین صورت است. آقای دکتر دوستی، مشاور ورزشی من هستند و جزو هیأت علمی دانشگاه هستند و توانمندی دارند. در بحث استفاده از قهرمانان الان جابر صادق زاده مشاور من است در امور پهلوانی و اینها مهم است. الان کمیل (قاسمی) کمک میکند و رضا یزدانی و بهداد سلیمی به ما کمک میکنند و مشارکت دارند. البته آنها در خیلی وقتها اردو هستند و باید حواسمان باشد و اذیتشان نکنیم. پیوند خوبی داریم هم با دانشگاه و هم با کسانی که باتجربه هستند و قهرمانانی بودند که سواد آکادمیک نداشتند ولی به لحاظ تجربی آدمهای موفقی بودند. من اعتقادم این است حتی اگر یک قهرمان المپیک سواد آکادمیک هم نداشته باشد ولی به عنوان یک عنصر موفق و چهره ورزشی بینالمللی نظراتش قابل اعتناست زیرا مسیرهای موفقیت را طی کردهاند و به نوک قله رسیدهاند و وزارت ورزش باید دکترای افتخاری به آنها بدهد که قهرمان المپیک است و نامبر وان دنیاست. در برنامههای ما باید از ظرفیتها استفاده شود. ما تلاشمان را میکنیم ولی حوزه ورزش حوزه گسترده و مهمی است. ورزش قدرت نرم نظام ماست، نظام قدرت نرم زیاد دارد. ورزش اتصال به مردم دارد و مورد اعتماد مردم است. برون مرجع است و مردم پشت سر ورزشکاران نماز میخوانند و به حرف ورزشکاران اعتماد میکنند و می پذیرند و میگویند که این پهلوان است و دروغ نمیگوید و خصلتهای جوانمردانه دارد. اینها مهم است و معنویت دارند و سرمایه واقعی ما اینها هستند. همان جایی که گفتم نیروهای انسانی بالاترین سرمایه است. در زیرساختها هم میگویم ما چهارم کشور هستیم ولی من همیشه گفتم ما چهارم یا سوم کشور هستیم ولی حقمان بیشتر است به این خاطر که ما به ورزش کشور داریم خدمت میکنیم نمونهاش فوتبال که الان فضای جام جهانی است، سه نفر از فوتبالیستهای مازندرانی فیکس و موثر بازی کردند. امید ابراهیمی، رامین رضاییان و مرتضی پورعلی گنجی؛ اینها ورزشکاران خوب ما هستند که در لیگهای دنیا بازی میکنند و ظرفیت و ذخیره زیادی داریم. بانک ورزشی ما این تعداد را شناسایی کرده و بسیاری هم فرصت پیدا نمیکنند بنابهدلایلی که بسیاری از دلایل غیرمنطقی است. من نمیخواهم گله کنم ولی تقاضا میکنم از روسای فدراسیونها که اگر میخواهند موفقتر عمل کنند باید با نگاه عمیقتری به ورزش مازندران نگاه کنند. اینجا ستارهها و پتانسیل بینظیری است که میتواند در کارنامهشان به آن استناد کنند. خوشبختانه الان روابط و تعامل ما با فدراسیونها خوب است و از ظرفیت آنها استفاده میکنیم و با همه امکانات و انرژیها چیزی که حقمان است در پرورش و هدایت استعدادها بتوانیم خوب عمل کنیم، میتوانیم بیشتر به ورزش کشور و پرچممان افتخار کنیم.
* ممنون از شما. اگر حرف ناگفتهای باقی مانده، بفرمایید
خواهشی دارم از رسانهها؛ همانطور که به درستی کارشان را انجام میدهند میخواهم کمک کنند. ورزشکاران ما به لحاظ مطالبات و سطح توقعاتشان، دولت و اساسا استان نمیتواند نیازمندیهایشان را برطرف کند زیرا منابع محدود است ولی رسانهها میتوانند این عزیزان را دائم «بولد» کنند و انگیزه دهند و آنها را تشویق و به مردم معرفی کنند و مورد احترام مردم باشند و بیشتر توجه کنند. اگر جایی هم کاستی و حرفی است آن را با بزرگواریشان بزرگ نکنند زیرا انگیزه مدیران و ورزشکاران را کم میکند. توقعم بیشتر از رسانههاست و از همه آنها تشکر میکنم. امسال هم به تیم نساجی مازندران کمک کنند و خیلی به مسائل جزیی نپردازیم و آرامش را بیشتر به اردو و تیم بدهیم و اگر مواردی بوده، گذشت کنیم. مردم خوب هستند، مردم مازندران از تیم نساجی مازندران حمایت میکنند؛ از شرق تا غرب مازندران. نساجی الان تابلوی ماست و همه باید کمک کنند. این تیم نماینده شایسته ماست و تشویق کنند و وحدتی که در همه زمینهها نیاز داریم در ورزش بیشتر باید باشد.