یک دیپلمات سابق در گفتگو با برنا مطرح کرد؛

بکارگیری دیپلماسی فعال رسانه‌ای، در عرصه داخلى و بین‌المللی ضروری است/ در اقناع افکار عمومی ضعیف عمل کرده‌ایم/ دولت می‌تواند بیش از یک سخنگو داشته باشد

|
۱۳۹۷/۰۴/۳۱
|
۰۵:۲۳:۴۴
| کد خبر: ۷۳۱۴۴۰
بکارگیری دیپلماسی فعال رسانه‌ای، در عرصه داخلى و بین‌المللی ضروری است/ در اقناع افکار عمومی ضعیف عمل کرده‌ایم/ دولت می‌تواند بیش از یک سخنگو داشته باشد
یک دیپلمات سابق و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی می‌گوید: «وضعیت امروز ما در بخش دیپلماسی عمومی و دیپلماسى رسانه اى مطلوب و مقبول نیست و به‌کارگیری یک دیپلماسی فعال رسانه‌ای، در عرصه داخلى و بین‌المللی ضروری است.»

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ «علی اصغر شعر دوست»، دیپلمات سابق و نماینده ادوار مجلس شوراى اسلامى، در گفتگو با برنا درباره هجمه تبلیغاتی شدیدی که در دنیا علیه ایران در جریان است و نحوه استفاده از ابزار دیپلماسی رسانه ای می‌گوید:

«در دوران کنونى قدرت نرم بیش از قدرت سخت، کاربرد دارد و در مجموعه شرایطی که اکنون سپرى مى کنیم، بهره‌گیری از دیپلماسى رسانه اى و جریان‌های اطلاعاتی به ‌منظور  ساختن تصویرى واقعى از واقعیات کشور و در نهایت تصویرسازی مثبت از توفیقاتى که شاید در برخى از عرصه ها هم چشمگیر باشند، به‌منظور تأمین منافع ملی و خنثى سازى جریان هجمه تبلیغاتى، ضروری به‌نظر می‌رسد. اما براى شناخت هویت دیپلماسى رسانه اى و بکارگیرى صحیح آن در مجموعه قواى سه گانه کشور و بویژه دولت باید حدود وظایف و نقش کلیه دستگاه ها و ارگان هاى مرتبط بازتعریف شود تا اگر در جهت تقویت و  رشد دیپلماسى رسانه اى نیستند، حداقل ایجاد تزاحم نکنند. بعنوان مثال باید قانون مأموری تها، حدود وظایف و اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، با بخشهاى تابعه‌اش در حوزه اطلاع رسانى از قبیل سازمانهاى فرهنگ و ارتباطات اسلامى و خبرگزارى جمهورى اسلامى و همچنین وزارت امور خارجه و بخشهاى مرتبط با آن و شوراهاى متنوع و گاه دست و پاگیر  به تناسب رشد تکنولوژى اطلاع رسانى و ابزارهاى دیپلماسى رسانه‌اى اعم از قدرت نرم و سخت بازتعریف شوند. در این عرصه البته همکاری مناسب مجلس شورای اسلامی و شوراى عالى انقلاب فرهنگى حائز اهمیت است.»

این دیپلمات و سفیر سابق ایران در تاجیکستان در پاسخ به پرسشی درباره اینکه به غیر از دولت، سایر نهادها و رسانه های چه وظیفه ای در راستای تأمین این هدف دارند، گفت: «به‌نظر بنده شوراهاى عالى بالا دستى از قبیل شوراى عالى فضاهاى مجازى، شوراى عالى انقلاب فرهنگى و مجموعه قواى سه گانه باید با نگرشى جدید، فضا را براى بهره بردارى از دیپلماسى رسانه‌ای فراهم کنند. در این راستا مجلس شوراى اسلامى وظیفه اى مهم برعهده دارد. هیئت رئیسه مجلس، کمیسیون هاى فرهنگى، امنیت ملى و سیاست خارجى، علوم و تحقیقات و سایر بخشهاى مجلس باید به تناسب پیشرفت تکنولوژیک عرصه فضاى مجازى و اینترنت از سویى و افزایش کمى و کیفى رسانه هاى فراگیر بین المللى به زبان فارسى از سوى دیگر نسبت به فراهم آوردن زیرساخت ها از سوى دولت قوانین و مقررات لازم را وضع و به اجراى آنها نظارت دقیق داشته باشند. البته این موضوع قبلاً از سوى مرکز پژوهش هاى مجلس شوراى اسلامى مورد توجه بوده اما از نظر عملى اقدام چندانى صورت نگرفته است.»

رئیس سابق شبکهٔ سراسری صدای جمهوری اسلامی ایران ادامه داد:  «با گسترش روزافزون رسانه هاى مردم محو در فرآیند تصمیم‌گیری سیاست خارجی، توجه به  افکار عمومی داخلی و بین‌المللی و توجیه سیاست‌ها، به عاملى مهم در دیپلماسى تبدیل شده است. کشوری که بتواند در این عرصه موفق عمل کند، حتی با وجود ضعف نظامی و اقتصادی، کمتر در معرض تهدیدات امنیتی قرار خواهد گرفت.»

نخستین دبیر شورای ایرانیان خارج از کشور درباره ظرفیت‌های استفاده از دیپلماسی عمومی گفت: « یکى از این توانایی ها امکان استفاده از پتانسیل عظیم بالقوه و گاه  بالفعل "ایرانیان مقیم خارج از کشور" است. بر اساس مطالعات و تجربیات عینى شخصی، معدل توانایی ها، امکانات و فرصت هاى ایرانیان مقیم در بسیارى از کشورها از معدل متوسط جامعه میزبان خودشان بالاتر است. اکثریت قریب به اتفاق این جامعه بزرگ که با احتساب نسل دوم آنها جامعه اى بیش از چهارده میلیون نفر را شامل مى شوند، نسبت به رخدادهاى کشورشان حساس بوده و آمادگى همراهى با کشورشان براى طى مسیرهاى دشوار را دارند. در اینجا از جمعیت بسیار اندکى که نسبت به منافع کشورشان بى توجه حتى بعضاً مخالف هستند سخن نمى گویم که صداى آنها ده ها و بلکه صدها برابر جمعیت اندکشان هست. اما مهم اینست که ما چه مقدار در برنامه ریزى استفاده از دیپلماسى رسانه اى بر روى این جمعیت حساب باز کرده ایم، این مردمان نه تنها به پیشرفت کشورشان علاقمند هستند، حتى حاضرند با استفاده از سرمایه هاى فکرى، مادى و معنوى خودشان براى اعتلا کشورشان فعال باشند. این در صورتى است که اعتماد متقابلى بین آنها و برنامه ریزان و مهندسان اجتماعى کشور وجود داشته باشد. نگاه امنیتى موسعى که باعث محروم شدن کشور از این جمعیت کثیر مى‌شود، یکى از ضعفهاى جدى در دیپلماسى عمومى و دیپلماسى رسانه اى است.

در مقابل اخبار دروغین و یأس آورى که به این جامعه تزریق مى شود از کدام طریق و چه مقدار واقعیت ها و حقایق کشور به آنها منتقل مى شود؟ البته این نقیصه در زمینه افکار عمومى شهروندان داخل کشور نیز وجود دارد و تنها اتکا به صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران حتى در صورتیکه به وظایف ذاتى خود کاملاً و بصورت اصولى مقید باشد، با وجود سیطرهٰ کمیت بر کیفیت و عوامل متعدد اعتمادسوز، پاسخگوى جلب اعتماد آنها براى خنثى کردن آثار مخرب اغبار دروغین و پرحجم دشمن در دنیاى امروز نیست. البته من منکر نقش عظیم صدا و سیماى کشور در برهه‌هاى حساس و صحنه هاى مهم در سرنوشت کشور نیستم؛ بویژه که در مقاطعى حساس مثل دوران دفاع مقدس خودم مسئولیت سنگین در صداوسیما داشته ام، اما باید پذیرفت که عملکرد این سازمان عظیم بسیار قابل نقد است بویژه در روزگار بمباران تبلیغاتى دشمنان باید میزان اعتماد و توجه بخش قابل توجهى از جامعه به صداوسیما مورد بررسى آسیب شناسانه قرار بگیرد و صدا و سیما بتواند جایگاه شایسته خود را بازیابد. اما باید به این مهم تأکید کنم، در شرایطى که قواى سه گانه عموماً و دولت اختصاصاً مى‌بایست از همه مجارى و امکانات استفاده کرده و حقایق کشور را اعم از توفیقات و ناکامی ها  به اطلاع مردم برسانند تا خود مردم از طریق هایى که در اختیار دارند نسبت به انعکاس آنها و خنثى کردن تبلیغات یکسره منفى و یأس آور اقدام کنند، وجود تنها یک سخنگو براى دولت که هر از چندى مصاحبه‌اى برنامه ریزى شده آنهم با حضور تعدادى معدود رسانه دارد، باعث شکاف بین مردم و دولت بمعناى عام کلمه مى شود.»

علی اصغر شعردوست در رابطه با ضعف‌های اقناع افکار عمومی در ایران از سوی برخی نهادهای نظام گفت: «ما مدعى نیستیم که کشور ما هیچگونه مشکلى ندارد، اما این مقدار گزینشى عمل کردن که مردمان این جامعه براى انعکاس عادى ترین مشکلات که به شهردارى یک منطقه در یک شهر مربوط مى شود، دست به دامان فلان رسانه ضدانقلاب بشوند یقیناً از ضعف عملکرد رسانه اى  است. من عمیقاً بر این باور هستم که اگر گامهاى جدى در بازآفرینى اعتماد مردم به رسانه هاى داخلى کشور، بویژه صدا و سیما و مسئولین در سطوح مختلف و البته حذف فاصله هاى بعضاً کاذب و بعضاً واقعى بین مردم و مسئولین برداشته شود، نه تنها تبلیغات دروغین رسانه هاى هدفمند اعتمادسوز دشمنان کشور و نظام اثر نخواهد کرد؛ بلکه از وبلاگهاى شخصى افراد عادى و سلبریتى‌ها گرفته تا شبکه‌های اجتماعی مملو از پاسخهایى خواهد شد که خود مردم به رسانه هاى ضد انقلاب خواهند داد.

به عنوان مثال یک نمونه ملموس از حذف فاصله بین مردم و مسئولین و آثار بسیار سودمند مترتب بر آن را در انتصاب امام جمعه اى جوان، دلسوز و دردآشنا براى تبریز از سوى مقام معظم رهبرى و اقدامهاى ساختارشکنانه جناب حجة الاسلام آل هاشم دیدیم، وقتى نماینده مقام معظم رهبرى با وسیله نقلیه عمومى رفت و آمد کرد، در سالن غذاخورى دانشجویان در دانشگاه با قشر دانشجو غذا خورد، و دستور برچیده شدن نرده هاى چند حلقه اى بین امام جمعه و مردم را داد، و همان سخنانى که همه مى دانند و در جمعهاى خود آنها را نقل مى کنند بعنوان نارساییهاى عمومى جامعه در خطبه هاى نماز جمعه مطرح کرد، اجتماع مردم در نماز جمعه از نظر کمّى و کیفى بقدرى متفاوت شد که حتى بعضیها عنوان کردند که ضد انقلابیون به نماز جمعه مى روند در حالیکه واقعیت این بوده و هست که این افراد نه تنها با انقلاب و منافع ملى کشور و نظام مشکلى نداشته اند، بلکه حاضر به فداکارى براى رشد و اعتلاء کشورشان بوده و هستند، حال اگر  در سطوح قابل توجه قواى سه گانه کشور  همچون اتفاقى را شاهد باشیم چه مقدار در جلب اعتماد مردم مؤثر خواهد بود. این را مقایسه کنید با بچه هاى معروف به شین آبادى ها در آذربایجان غربى که سالها پس از حادثه مؤلمه ایکه بر اثر آتش سوزى در کلاس درس بوجود آمده، پس از هفته ها دوندگى براى دیدن وزیر و و کیل و مقام مسئول دست به دامن فلان رسانه فارسى زبان خارج از کشور بشوند، و با تأسف فراوان پس از پخش گلایه هایشان مبنى بر عدم امکان ملاقات با مسئولین، تازه مسئولى حاضر به ملاقات با آنها بشود.»

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «از این رو اولاً باید رسانه هاى امروزى و توانایی هاى آنها را فهمیدو با گفتگوى صادقانه و طرح واقعى و غیر کلیشه اى نقاط قوت و ضعف دولت و همچنین وضعیت واقعى دشمنان و میزان واقعى توانایی هاى آنان اعتماد مردم را جلب کرد، به نحوی که مردم به جاى بیگانه به رسانه هاى کشور خودشان اعتماد کنند و ارکان مختلف نظام بیشتر به مردم نزدیک شوند، دولت مثلاً مشروح جلسات هیئت دولت و کمیسیون هایش را براى مردم رسانه اى کند، مجلس هم همینطور، مثلاً چه اشکالى دارد که مشروح مذاکرات کمیسیونهاى دولت یا مجلس یا حتى شوراهاى اسلامى کلانشهرها مخصوصاً وقتى مباحثى مرتبط با دغدغه هاى مردم مطرح مى‌شود، عیناً پخش شود تا مردم در جریان فعالیتهاى پرحجم جارى در کشور قرار بگیرند؟ آن موقع دیگر وقتى رسانه اى ضدانقلاب و به صورت هدف‌دار عنوان مى کند که فلان مسئول کشورى فقط روزى چند ساعت آن هم با تبختر در دفتر کارش حضور پیدا مى کند، مردم نه تنها دیگر به آن رسانه اعتماد نمى کنند بلکه در صورت لزوم خود جواب رسانه را به شکل مقتضى خواهند داد.»

نظر شما