به گزارش خبرگزاری برنا از فارس، اصغر زیبایی نژاد کارشناس سینما، تاتر، مدرس، مشاور، نویسنده، بازیگر و کارگردان شیرزای که شروع فعالیت هنری خود را از سال۶۴ با فیلم تلویزیونی ابرو باد به کارگردانی استاد مرحوم مجید افشاریان آغاز کرده است. وی کارگردان آثاری چون سیب سرخ غلت زنان، کاراگاه مبارک، زمزمه تائوس، از تولد تا تولد، دخت دخش، عشق به توان دو، گلبهار است و او بیش از سی سال است که لباس سیاه می پوشد. از نزدیک با بزرگانی چون بنت یعقوب ( عقیدالملک ) ارباب پوشی را آموخته و سیاه را به صورت مستقیم در محضر استاد علامه دهر آموخته و می توان گفت آخرین و تنها سیاه مکتب شیراز است که دارای حرکات موزون این مکتب و ایجاد کمدی حرکت است .
رسوم سیاه بازی در حال از بین رفتن است
زیبایی نژاد کم کار است، اما هر وقت اثری را روی صحنه داشته قابل دیدن و توجه ویژه بوده. وی معتقد است: ملت ایران از دیرباز زندگیاشان با جشن و شادمانی و سرور گره و پیوند خورده و به مناسبتهای گوناگون جشن میگرفتند و به بهانه های مختلف سعی در شادی و سرور و پایکوبی داشته اند، مثلا جشن ختنه سوران، عقد، ازدواج و .... . مردمان ایران مردمانی شاد و امیدوار به زندگی هستند، پس ضرورت به وجود آمدن این گونه نمایش ها نیاز جامعه بوده است و مطالبه مردم و پذیرفتن هنرمندان این گونه نمایش ها در مراسم کاملا خانوادگی باعث اهمیت و جایگاه رشد این گونه می باشد.
زیبایی نژاد می گوید: از جمله نمایش های شادی آور و مردمی می توان به سیاه بازی اشاره کرد . که به تخته حوضی هم شهرت دارد . سیاه بازی در عروسی ها برگزار می شده و برای اینکه سطح حوض را که مرکز حیاط قرار داشته بوسیله الوار پوشانده می شده و روی آن قالی می افتاده و هنرمندان روی آن به اجرای برنامه شادی آور و سرگرم کننده می پرداختند به این نمایش نمایش تخته حوضی گفته شده .
وی افزود: بعضی از اساتید این رشته معتقدند، سیاه نمایش و سیاهبازی نماد سیاوش یکی از اسطورههای ایرانی است که در پاکی، صداقت، راستگویی، نیکاندیشی و نیکگفتاری، نیک کرداری و صلحطلبی زبانزد است. سیاه، یعنی وشَش که منظور صورت اوست و آن را سیاه میکند و به خون خواهی سیاوش لباس قرمز میپوشد.
سیاه هرگز دروغ نمیگوید حتی اگر به ضررش باشد، او حاکمان و ظالمان را به تمسخر وا می دارد .
این هنرمن تئاتر فارس بیان داشت: ارباب او زمانی که به مسافرت میرود، خانواده اش را به دست او میسپارد. امانتدار و درستکار است . پرده از خیانت و ظلم ظالم بر می دارد . و همیشه مدافع مظلومان است او حامی ستم دیدگان است . و برای احقاق حق به همه کاری دست می زند. او شخصیت توده زجرکشیده و ستمدیده است. سمبل آزادی و فریاد درد های اجتماع، سمبل عشق، محبت، شادی و مهر است.
وی ادامه داد: درظاهر حرفزدن بلد نیست اما از شعرهای خیام ، مولانا ، سعدی و حافظ حتی در عصر جدید سهراب میخواند سیاه حرکاتش ارادی نیست. گاه میلنگد و گاه روی دستوپا راه میرود. وقتی گریه میکند، خندهآور است. سیاه رکن اساسی و جدایی ناپذیر تخنه حوضی است . از اول تا آخر نمایش حضور دارد ، در نمایش های سیاهبازی آدمهای بدطینت و شرور شکست میخورند و نمایش با شادی پایان میپذیرد.. او حرف مردم و درددل آنها را میگوید. زبانی بُران و دلی مانند شیر و از هیچکس و هیچچیز جز خداوند متعال ترس ندارد.
زیبایی نژاد گفت: سیاه بازی که در آغاز حیات خود از خانه ها و جمع های خصوصی فقط در مراسم خاص و در مجالس اجرا می شد، به همت افرادی چون استاد مهدی مصری، استاد ذبیح الله ماهری، استاد سعدی افشارو بسیاری سیاه بازان دیگر به روی صحنه آمد . در شهر شیراز توسط استاد مرحوم احمد علامه دهر، استاد مرحوم جمشید اسماعیل خانی به روی صحنه آمد و در زمانهای قدیم که سینما و تأتر هنوز به ایران نیامده بود، مردم برای خود تفریحاتی داشتند. نمایش تخت حوضی که آن را سیاهبازی یا شوبازی هم خواندهاند، یکی از نمایشهای آیینی - سنتی ایران است که در مجالس اجرا میشد و مردم را سرگرم میکرد.
این بازیگر اظهار داشت: یکی از اختصاصات هنرهای مردمی این است که این هنرها در اغلب موارد خود را با روزگار وفق میدهند و زنده میمانند. با این حال متأسفانه نمایش تخت حوضی، تقریبا می توان گفت که دیگر هیچ گروه مطربی که این گونه نمایش را پیگیری کنند وجود ندارد یا قابل طرح نیستند. در سیاهبازی هیچوقت یک متن نمایشی وجود نداشت و نمایش فیالبداهه اتفاق میافتاد. البته طرح و قصه های موجود بود که بر اساس آن بداهه گویی شکل گرفته است.
وی گفت: یک گروه مطرب حداقل پنج الی شش نفر و حداکثر ده الی دوازده نفر بود. مطربها عموما در قهوهخانهای جمع میشدند که پاتوقشان بود. صاحب مجلس عروسی از ده یا یکی از محلههای شهر به قهوهخانه میآمد و با سردسته یک گروه مطرب طی میکرد که در ازای مبلغی در مجلس عروسی برنامه اجرا کند. بعد ها این گروه ها بنگاه شادمانه تاسیس کردند و برای خود پاتوق شخصی داشتند مثل دفتر کار .
کارگردان نمایش سیاه بازی دختر شیرازی تاکید کرد: از مهمترین ویژگیهای نمایشهای روحوضی این بود که گاهی یک داستان را به شکلهای مختلف اجرا میکردند. با این حال در نمایشهای خندهدار شوخیهای ثابتی وجود داشت و فقط نوع بازی فرق میکرد. برای مثال سیاه همیشه به یک شکل نمیخوابید و به یک شکل خروپف نمیکرد و ارباب هم همیشه به یک شکل سیاه را در تاریکی با زنش اشتباه نمیگرفت. سیاهبازان زبان مخصوص خود را داشتند که به آن لهجهی مطربی میگفتند. اگر کسی پدرش مطرب بود او را «چکیده» میخواندند و اگر کسی تازه وارد این کار شده بود به او «چسبیده» میگفتند. رئیس گروه نوازندگان، بازیگرانش را «کارگر» میخواند. متأسفانه این اصطلاحات و عادات و رسوم در جایی ثبت نشده و تقریباً از بین رفته است.
اصغر زیبایی نزاد در پایان گفت: صحنه این گونه نمایش ساده ، کم حجم ، و بعضا با یک نقاشی در عمق صحنه آراسته می شود و تنها صندلی در این نمایش دیده می شود. گریم توسط خود بازیگران و با ساده ترین مواد مثلا برای سیاه کردن از دوده، چوب پنیه سوخته، سرمه استفاده می شده است و بعد ها متن های مطرحی مثل آثار مولیر به سیاه بازی آداپته شد و حتی متون شکسپیر هم از این دسته اند .
نمایش سیاه بازی دختر شیرازی به قلم و هدایت اصغر زیبایی نژاد و بر اساس نمایشنامه «رام کردن زن سرکش» به نویسندگی استاد داوود فتحعلی بیگی، تهیه کنندگی امیر خواجه میرکی با همکاری مجموعه فرهنگی سینمایی هنر شهر آفتاب و بازیگران: امیر خواجه میرکی، محمد حسین نعمتی، امین خسروی خواه، سمانه کاظمی، فاطمه احسانی، محمد جواد بهادری، رضا شهابیان، آرزو کیانی و با حضور استاد علی ثابت و اصغر زیبایی نژاد است و مدیر اجرایی: پریا فرهنگی، طراح پوستر و بروشور: فرنوش همای پور، نوازندگان تنبک استاد فرهاد ارقمی، ویولن استاد کبیری، عکس مهران مقدر و علیرضا اسمی، تیزر میلاد اورنگ بر عهده دارند.