«محمدرضا خباز»، فعال سیاسی اصلاحطلب و از اعضای حزب اعتماد ملی، درباره تناقض در شعارهای نمایندگان مجلس یازدهم قبل از نمایندگی و پس از ورود به مجلس و درباره نحوه تعامل با دولت به خبرنگار سیاسی برنا گفت: در زمان انتخابات، کاندیدای نمایندگی برای جذب و جلب آرای مردم، عموما شعارهای مردمپسند میدهند و مطالبی را مطرح می کنند که موجب خشنودی مردم شود و از آن، آرامشی به جامعه برگردد و موجبات رأی بیشتری را برای خودشان فراهم کنند. اما نمونه دیگرش هم این است که همه کسانی که به نحوی از انحاء در کشور تلاش میکردند تا بتوانند رای بیاورند، عموما خودشان را به عنوانِ چهرههای موجه، همراه و همدل با دولت معرفی میکردند.
او افزود: چراکه طبیعی است مردم دنبال کسی هستند که آن فرد بتواند، گرفتاری های مردم را برطرف کند. حتی برای حاکمانِ هر جامعهای میگویند که اگر ما رای بیاوریم این خدمات و این توجهات را خواهیم داشت اما بعد از اینکه به قدرت میرسند، فراموش میکنند که چه وعدههایی به مردم دادهاند چه وعده هایی بین خودشان و مردم اتفاق افتاده و گویا این آدم ها، آدم های آن روز نیستند. در جریان انتخابات اسفند 98 هم همین اتفاق افتاد چون نگران بودند اگر مجلس یازدهم نقطه مقابل دولت باشد، آثار منفی خواهد داشت و دودش به چشم مردم خواهد رفت.
خباز ادامه داد: چون مجلس و دولت به منزله دو بالِ یک پرنده هستند و حتما باید با هم هماهنگ و همراه باشند. این دو قوه با حفظ مواضع سیاسی شان، باید همدلی و همراهیشان را حفظ کنند در غیر اینصورت گرفتاریهای کشور افزایش پیدا میکند و دودش به چشم ملت خواهد رفت. بنابراین قبل از واردشدن به مجلس به جز تعداد اندکی که خیلی تند بودند و می گفتند ما وارد مجلس شویم، رئیس جمهور را استیضاح میکنیم ولی اکثریت آنها میگفتند اگر ما به مجلس راه پیدا کنیم، همدلی و همراهی بین دولت و مجلس خواهد بود و همان توصیه حضرت امام (ره) که فرمودند، دولت و مجلس باید یَدِ واحده باشند، ما آن را رعایت می کنیم و احترام می گذاریم و عمل می کنیم. ولی متاسفانه وقتی که به مجلس راه پیدا کردند اولین حرکت غیرمنطقی که انجام دادند در صَدد سوال و یک عده هم که بسیار تندرو و داغ بودند پا را فراتر گذاشتند و اعلام کردند در حال جمعآوری امضاء برای عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور، هستند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان کرد: اینها نشان دهنده آن است که یک دوگانگی بین قول و عمل وجود دارد یعنی در ابتدا برای جلب مردم، قول همدلی با دولت را دادند ولی در زمان رای آوردن، نقطه مقابل آن را تصمیم گرفتند. یک تعداد اندکی هم در مجلس بودند که حتی قبل از انتخابات می گفتند که اگر به مجلس راه پیدا کنیم، رئیس جمهور را استیضاح میکنیم ولی تعداد اینها تعداد زیادی نبود. آنچه انتظار می رفت این بود که نمایندگانِ مردم و به قول امام(ره) عصاره فضائل ملت، درک درستی از شرایط موجود کشور داشته باشند و احساس کنند که دیگر کشور، گنجایش دعواهای سیاسی را ندارد. دیگر مردم از نظر اقتصادی خسته شدند و دیگر از اینکه مسئولین به سر و کله یکدیگر بزنند و از گرفتاری های مردم غافل بشوند را نمی پسندند.
این عضو حزب اعتماد ملی تصریح کرد: یعنی وقتی که مردم یک جامعه بیش از 50 درصد از شرایط موجود در رنج هستند و درصدد این هستند که خداوند راه ِچارهای را برایشان طراحی کند و از مسئولین شان انتظار دارند که چارهای بیاندیشند اما وقتی ببینند، مسئولین بر سر بحث های کم ارزش و بی نتیجه و دعواهای سیاسی با یکدیگر اختلاف دارند و از مردم خود غافل شدهاند، این مسئله برای مردم بسیار سخت است.
او افزود: بنابراین این مسئله در انتخابات دیگر که در پیش است باز هم مطرح خواهد شد که آیا رئیسجمهور با مجلس همدل و همراه و همنوا باشد اما باید گفت که مهم، بلوغ فکری مسئولین اداره کننده کشور است. ممکن است یک مجلس با دولتش در دو جناح سیاسی مقابل باشند اما طرفین، آنچنان عاقل باشند که مسائل گروهی، حزبی و سیاسی را در مسائل مهم کشوری دخالت ندهند. نمونه بارز آن هم در مجلس پنجم بود که در آن مجلس علی رغم همه کشور، همه تصمیم سازان و تصمیم گیران دولتی، تصمیم گرفته بودند که آقای خاتمی رای نیاورند اما چون اراده خداوند و فهم و درک بالای مردم حاکم شد، در نهایت آقای خاتمی رای آوردند و مجلسی مقابلِ نگاه سیاسیِ دولت و دولتی با نگاه سیاسیِ مقابلِ مجلس، تشکیل شد.
او یادآور شد: یعنی مجلس پنجم، کاملا اصولگرا بود اما دولت خاتمی، اصلاح طلب بود اما مجلس پنجم و دولت خاتمی با یکدیگر همکاری بسیار خوبی داشتند که همه از این همکاری راضی بودند. در آن مجلس ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری رای نیاورده بود اما هنوز رئیس مجلس بود. رقیبِ ناطق نوری، خاتمی رای آورده بود. در واقع برحسب ظاهر، این دو باید با هم درگیر باشند اما چون طرفین، افرادِ عاقلی بودند با همدلی و هماهنگی، بسیاری از مشکلات آن زمان را حل کردند. وقتی که دولت خاتمی معرفی شد اکثریت مجلس که اصول گرا بودند تصمیم گرفتند به 4 وزیر دولت خاتمی رای ندهند. در جلسات قبل از رای گیری رای مخفیانه گرفتند که 4 نفر از وزرا بیفتند.
محمدرضا خباز اشاره کرد: عبدالله نوری به عنوان وزیر کشور، مصطفی معین به عنوان وزیر علوم، آقای مظفر به عنوان وزیر آموزش و پرورش و عطااله مهاجرانی به عنوان وزیر ارشاد به مجلس پیشنهاد شده بودند که مجلس، قصد نداشت به این چهار نفر رای دهد اما نمایندگان مجلس وقتی منطقِ دولت را مشاهده کردند برنامه دولت و وزرا را بررسی کردند، در واقع همان نمایندگانی که قبلا جبهه داشتند نظرشان تغییر کرد و به آن چهار وزیر پیشنهادی رای دادند. در نتیجه دولت خاتمی سریع تشکیل شد و شروع کردند به اداره امور کشور و به جایی رسیدند که تورم بالای 20 درصد، یک رقمی شد، اشتغال رونق پیدا کرد و با توجه به اینکه درآمد فروش نفت بسیار کاهش پیدا کرده بود اما کشور به خوبی اداره شد.
او با بیان اینکه از پاک دست ترین دولت ها، دولت خاتمی بود، تاکید کرد: الحمدالله بهترین دولتی که بعد از انقلاب در برآوردهای که ما داشتیم، دولت خاتمی بود در صورتی که مجلس مقابل او، مجلس اصول گرا بود. بنابراین مهم درک و فهم و شعور بالای دوطرف است یعنی برای مسائل کم ارزش حزبی و گروهی، نباید منافع کشور و منافع ملی مردم را پایمال نکنند بلکه به فکر، اداره کشور باشند. دعواهای سیاسی در جای خودش محفوظ اما در تصمیم گیری های اصلی و مهم، باید منافع ملی کشور و عبور از گرفتاریها را در اولویت قرار دهند. در حال حاضر کشور ما شرایط بسیار سختی دارد و جز با همکاری و همدلی همه ارکان و ارگان ها و همه دلسوزان، راهی برای عبور از این مشکلات وجود ندارد و به قول امام (ره)، تنها راهش باید یَدِ واحده باشد. 3