به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری برنا، یک رسانه فرانسوی نوشت اگر اتحادیه اروپا نتواند بر رخوت و شکافهایش غلبه و آتشبس در غزه و پایان دادن به خشونت و استعمار در کرانه باختری را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کند، اعتبار خود را نزد بسیاری از کشورهای اسلامی و همچنین «جهان جنوب» از دست میدهد.
نشریه چاپ فرانسه نوشت بیعملی اروپا درباره اوضاع در فلسطین، به اتحاد بقیه کشورهای دیگر علیه غرب کمک خواهد کرد و کار را برای «ولادیمیر پوتین» و متحدانش در اوکراین و جاهای دیگر آسانتر میکند.
«نوول اوبس» با تاکید بر اینکه آینده اروپا در فلسطین رقم خواهد خورد، مینویسد: «آینده این اروپای ضعیف، منزوی و محاصره شده توسط کشورهای متخاصم، میتواند تاریک باشد».
نویسنده این یادداشت آورده است: «ما این باور عمیق را داریم که سیاستی که توسط کابینه نتانیاهو دنبال میشود، در نهایت موجودیت خود اسرائیل را تهدید میکند. امیدواریم اتحادیه اروپا از اهرمهایی که در اختیار دارد برای وادار کردن آن به تغییر سیاست و در نهایت رعایت قوانین بینالمللی استفاده کند.»
به نوشته نوول اوبس پس از سازماندهی اولیه محاصره کامل غزه، ارتش رژیم صهیونیستی از ورود مقدار کافی مواد غذایی و کالاهای اساسی به غزه جلوگیری کرده که منجر به وضعیت قحطی تقریباً عمومی شده است. بمبارانها و اقدامات جنگی بدون درنظرگرفتن غیرنظامیان انجام میشود که منجر به شهادت بیش از ۳۶ هزار نفر شده که اکثریت قریب به اتفاق آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
بیش از ۱.۷ میلیون نفر از اهالی غزه به اجبار آواره شدهاند و در شرایطی بسیار سخت زنده ماندهاند، در حالی که بیش از نیمی از ساختمانها در این منطقه تحت محاصره تخریب شده و بسیاری از زیرساختهای اولیه غیرنظامی شامل شبکههای آب، فاضلاب و برق نیز ویران شدهاند.
واکنش اتحادیه اروپا به نسلکشی در غزه
شواهد متعددی گواه بر این هستند که تخریب سیستماتیک ساختمانهای غیرنظامی توسط ارتش رژیم صهیونیستی بدون هرگونه تهدید نظامی صورت گرفته است. همه اینها با انبوهی از مواضع عمومی مقامات اسرائیلی از جمله اعضای کابینه درباره اخراج فلسطینیها از غزه، استعمار مجدد آن یا حتی تمایل برای غیرقابل زندگی کردن آن همراه بوده است؛ تا جایی که دیوان بینالمللی دادگستری لاهه در ژانویه اعلام کرد که خطر نسلکشی در غزه وجود دارد.
این نشریه نوشته است: «در عین حال، گسترش خشونتآمیز استعمار غیرقانونی در کرانه باختری بدون اینکه دولت اسرائیل با آن مخالفت کند، افزایش یافته است. آنها اخیراً از تصرف ۸۰۰ هکتار زمین دیگر خبر دادهاند».
نوول اوبس با طرح این پرسش که «اتحادیه اروپا در مواجهه با این فاجعه انسانی چه واکنشی نشان داد؟»، نوشت: «در روزهای پس از عملیات حماس، رئیس پارلمان اروپا و رئیس کمیسیون اروپا بدون هیچ گونه مأموریتی از سوی نهادهای اروپایی به اسرائیل رفتند تا از دولت نتانیاهو حمایت بی قید و شرط کنند».
«الیور وارهلی» کمیسر امور سیاست همسایگی و گسترش اتحادیه اروپا هم به طور یکجانبه و کاملاً غیرقانونی، تعلیق کمک اتحادیه اروپا به تشکیلات خودگردان فلسطین را اعلام کرد. البته کمیسیون اروپا آن را رد کرد. پس از ادعاهای رژیم صهیونیستی علیه «آنروا»، نهاد امدادرسان وابسته به سازمان ملل، او دوباره این کار را با قطع بودجه برای این سازمان انجام داد؛ ادعاهایی که متعاقباً معلوم شد که طبق گزارش «کاترین کولونا» وزیر امور خارجه سابق فرانسه، بیاساس است.
کشورهای اروپایی در جریان ۲ رایگیری اول در سازمان ملل درباره قطعنامههایی که خواستار آتشبس بشردوستانه در غزه بودند یا درباره موضوع پذیرش کامل فلسطین در سازمان ملل متحد، چند دسته شدند.
نقش آلمان در تسلیح ماشین جنگی اسرائیل
نگارنده در ادامه نوشت علاوه بر مجارستان و برخی دیگر از کشورهای اروپای شرقی که برای دههها ارتباط خود را با سایر نقاط جهان قطع کرده بودند و اطلاعات کمی در مورد منطقه غرب آسیا داشتند، این آلمان بود که بیش از همه و بدون قید و شرط از کابینه راست افراطی «بنیامین نتانیاهو» حمایت کرد و از اقدام اتحادیه برای کمک به پایان تراژدی انسانی در غزه جلوگیری کرد.
رسانه فرانسوی در ادامه نوشت: ما آشکارا میتوانیم درک کنیم که هولوکاست همچنان بر وجدان جمعی آلمان سنگینی میکند، اما دولت آلمان با سرپوش گذاشتن بر جنایات جنگی که به وضوح توسط نیروهای اسرائیلی در غزه صورت میگیرد، صدمات قابلتوجهی به اتحادیه اروپا وارد کرده است.
طبق این گزارش «دولت فرانسه نیز به نوبه خود پاسخگوی چالشها و مسئولیتهای کشورش نبوده است. امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه» به دلایل سیاسی داخلی که با وزن فزاینده بیگانههراسی در افکار عمومی فرانسه مرتبط است، ترجیح داد برای مدت طولانی از دولت نتانیاهو حمایت کند و به این ترتیب سنت دیپلماتیک فرانسه را که تا آن زمان متوازن و مورد احترام منطقه بود، شکست».
در پایان ماه مارس بود که اتحادیه اروپا سرانجام با درخواستها برای آتشبس در غزه موافقت کرد.
در گزارش نوول اوبس آمده که «فقط جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجه اتحادیه اروپا توانست با دفاع از موضع متعادل آبروی اتحادیه اروپا را حفظ کند. متأسفانه، در غیاب حمایت رئیس کمیسیون و بسیاری از سران دولتها، مواضع او اغلب بیانگر کل اتحادیه نیست و این امر ظرفیتش را برای عمل محدود میکند».
نویسنده این مطلب با بیان اینکه «اروپا حتی در مورد تحریم شهرکنشینان افراطی در کرانه باختری یا واحدهای نظامی حامی آنها، به رسمیت شناختن اینکه اسرائیل به قوانین بینالمللی در غزه احترام نمیگذارد و یا تحویل سلاح به این رژیم از آمریکا عقب مانده است»، نوشت: اگر اروپا تاکنون چنین ناتوان از اثرگذاری بر این درگیری ظاهر شده است، به این دلیل نیست که ابزار لازم را ندارد.
او توضیح میدهد: اروپا با فاصله بزرگترین حامی مالی بینالمللی فلسطین است، هم از طریق حمایت از آنروا و هم از طریق حمایت از بودجه تشکیلات خودگردان فلسطین. از طرفی دیگر، از نظر تجارت، سرمایهگذاری و مبادلات مردمی نیز تا حد زیادی شریک اصلی اسرائیل هم است. اتحادیه اروپا همچنین از طریق آلمان، تامینکننده مهم تسلیحات برای اسرائیل است.
تضعیف موقعیت اروپا در جهان
نویسنده این یادداشت معتقد است اگر اروپا تاکنون در اعمال نفوذ برای برقراری صلح موفق نبوده، به این دلیل است که نخواسته از «اهرمهای قدرتمندی» که در اختیار دارد، در مواجهه با رژیم صهیونیستی استفاده کند. «با این ناتوانی، هزاران نفر دیگر در فلسطین در خطر از دست دادن جان خود قرار میگیرند. اگر نتانیاهو به قتل عام ادامه دهد، صلح در سراسر منطقه به خطر میافتد با عواقب بالقوه فاجعه بار برای اروپا از نظر شکاف در جوامع اروپایی و هجوم پناهندگان بهدنبال دارد».
نوول اوبس در ادامه نوشت: ورای موقعیت منطقهای اروپا، در واقع این جایگاه اروپا در جهان است که در فلسطین در خطر است. نگرش ناسازگار اتحادیه اروپا در قبال غزه و استانداردهای دوگانه آشکاری که در رابطه با واکنش اروپا به حمله روسیه به اوکراین نشان میدهد، موقعیت آن را در جهان به میزان قابل توجهی تضعیف کرده است. این نه تنها در جهان اسلام، بلکه در «آفریقای جنوب صحرا» یعنی کشورهای واقع در مناطق جنوب صحرای بزرگ آفریقا و همچنین آمریکای لاتین؛ کشورهایی که بیاعتمادی به غرب در آنها ریشههای عمیقی دارد، نمایان شده است.
در ادامه این مطلب آمده است: جنگ غزه در شرایطی اتفاق میافتد که روابط بین اروپا و آنچه ما اکنون جهان جنوب مینامیم به سرعت رو به وخامت رفته است. ما همچنان بار استعمار و بدعهدیها را به دوش میکشیم اما فراتر از آن، ظهور چین به ویژه در آفریقا، بسیاری از کشورها را تشویق کرده تا حضور و نفوذ اروپا را در منطقه خود محدود کنند.
نگارنده با اشاره به احساسات ضدغربی در منطقه ساحل آفریقا هشدار داد: حمایت بی قید و شرط از دولت نتانیاهو سرانجام مردم جنوب جهانی را علیه ما برانگیخت.
او یادآور شد: آمریکا یک قاره است، آنها فقط ۲ همسایه مستقیم دارند، کانادا و مکزیک. به نوعی آنها میتوانستند در مقابل بقیه جهان به تنهایی و انزوا عمل کنند. اتحادیه اروپا نمیتواند روابط خصمانه با همه همسایگان خود در آن سوی دریای مدیترانه در پیش بگیرد. در نهایت، اگر چنین دشمنی متبلور شود، بقای اتحادیه اروپا در خطر خواهد بود.
نوول اوبس مینویسد: به همین دلیل است که میگوییم این آینده اروپاست که در غزه در خطر است؛ آیا ما خواهان یک اروپایی هستیم که با همه همسایگان خود در شرق و جنوب و متحدان روسیه در درگیری است و یا اروپایی که آغوش آن به روی جهان، بهویژه برای همسایگانش در آن سوی دریای مدیترانه و جنوب صحرای آفریقا باز است؟ آینده جهان در قرن بیست و یکم کجا رقم خواهد خورد؟
طبق این گزارش، اتحادیه اروپا در هشت ماه اخیر «انتخاب خودکشی» یعنی اولین گزینه را انتخاب کرده است.
در پایان مطلب نوول اوبس آمده است: «اروپا احتمالاً این کار را بدون درک پیامدهای کامل حمایت بیقیدوشرط خود از نتانیاهو انجام داد. شاید هنوز برای اصلاح این وضعیت با انتخاب دفاع از سیاستی منطبق با اصول و ارزشهای انسانی در مورد غزه و فلسطین، هنوز خیلی دیر نیست.»
انتهای پیام/