محمد کشوری در گفتوگوی خود با خبرنگار فناوری برنا، به تحلیل و بررسی ابعاد مختلف سیاستهای فیلترینگ، محدودیتهای فضای مجازی و چالشهای پیشرو در ایران و دیگر کشورها پرداخت.
این پژوهشگر فضای مجازی در ابتدا عنوان کرد: در دنیا تقریبا تمامی کشورها با مسئلهای فیلترینگ به ویژه برای پلتفرمها روبهرو هستند. موضوعی که کاملاً واضح است، این است که این پلتفرمها میتوانند بستری برای انجام انواع جرایم مختلف و حتی فسادهای اقتصادی و اجتماعی باشند.
وی در ادامه افزود: اما نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم این است که خیلی از افرادی که منتقد فیلترینگ هستند، به مسائل کلیدی توجه نمیکنند. بهعنوان مثال، میگویند که در آمریکا هم تیکتاک فیلتر شده، اما به این نکته توجه نمیکنند که در کشوری مانند آمریکا که تمامی شبکههای اجتماعی در دسترس هستند، حتی تیکتاک هم فیلتر نمیشود. آنطور که در آمریکا پیش میرود، دولت ابتدا دست به ممنوعیتهایی در دستگاههای دولتی میزند. یعنی دولت در دستگاهها و ارگانهایی که متعلق به خود دولت است، به کارکنانش اعلام میکند که حق نصب تیکتاک را ندارند. این یک تصمیم کاملاً منطقی است که بهطور غیرمستقیم میتواند تأثیرگذار باشد.
کشوری همچنین اضافه کرد: ما هم در ایران در جاهایی که ابزارهای لازم را داریم، میتوانیم مشابه اقدامات آمریکا عمل کنیم. بهعنوان مثال، در بحث تغییر مالکیت پلتفرمها که در برخی موارد به قانونگذاری و تصمیمات خاص نیاز دارد. در موضوع تیکتاک، که پس از مدتها بحث، قانونگذاری، تایید و شکایتها هنوز حل نشده است. باید در نظر داشته باشیم که اگر تیکتاک تا دو هفته دیگر مالکیت خود را واگذار نکند، این موضوع جدیتر خواهد شد. البته شاید ترامپ یا مقامات آمریکایی بتوانند با مذاکره این مشکل را حل کنند، اما در نهایت این ممنوعیتها هنوز بهطور مستقیم به فیلترینگ تبدیل نشدهاند. در آمریکا، حتی در اپاستور و گوگلپلی، تیکتاک بهطور کامل حذف نمیشود، ولی در ایران، قبل از اینکه فیلترینگ اتفاق بیفتد، بسیاری از اپلیکیشنها با دستور مراجع دولتی و بدون نیاز به قوانین خاصی از پلتفرمهای داخلی مثل مایکت و بازار حذف میشوند.
وی بیان کرد: یکی از مشکلات اساسی که ما در ایران داریم این است که شفافیت در تصمیمگیریها وجود ندارد. وقتی شفافیت نداشته باشیم و نتوانیم از ابزارها بهدرستی استفاده کنیم، قطعاً به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید و مسئله فیلترینگ هم بهطور کامل حل نخواهد شد. مسئله فیلترینگ در ایران به یکی از پیچیدهترین مسائل تبدیل شده است. این مشکل مشابه به مسئله ناترازی انرژی و قیمت بنزین است که ابعاد اجتماعی پیدا کرده و به یک کلاف سردرگم تبدیل شده است. فیلترینگ بهسادگی حل نمیشود و به همین دلیل برخی از تصمیمگیرندگان به دنبال توجیهات هستند که اغلب قابل دفاع هستند. این مسئله تبدیل به یک معضل اجتماعی شده که نه تنها باید قوانین جدید در زمینه آن وضع شود، بلکه باید بهطور کلی نگرشها تغییر کند.
این پژوهشگر فضای مجازی اظهار داشت: یک نکته بسیار مهم دیگر این است که فکر نکنیم با فیلتر کردن یا باز کردن شبکهها، مشکلات دیگر بهطور خودکار حل خواهند شد. طبق گزارشی که پلیس فتا در سال ۱۴۰۰ منتشر کرده، حدود ۶۰ درصد از جرایم اینترنتی در فضای شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام رخ داده است. مشکل اصلی نه در فیلتر بودن این شبکهها بلکه در سواد رسانهای پایین و مشکلات زیرساختی مانند نظام پرداخت است که باعث میشود کلاهبرداریها و جرایم در فضای مجازی افزایش یابد. اگر فیلترشکنها همیشه روشن باشند، مشکل نه تنها حل نخواهد شد، بلکه پیچیدهتر هم خواهد شد. بنابراین، ما بهجای فیلتر کردن باید به آموزش سواد رسانهای و افزایش آگاهی عمومی مردم توجه کنیم. اگر بخواهیم این مشکلات را بهطور واقعی حل کنیم، باید وارد مرحلهای جدیتر در زمینه آموزشهای رسانهای و تقویت آگاهی عمومی شویم.
کشور همچنین گفت: مساله دیگری که ما با آن مواجه هستیم، سیاستگذاریهای ناگهانی و تأخیر در تصمیمات است. برای مثال، در سیاستهای فیلترینگ، مانند سیاستهای مربوط به انرژی و قیمت بنزین، معمولاً شاهد هستیم که به دلیل تعلل و تأخیر در اجرایی شدن، نهایتاً این تصمیمات بیاثر میشوند. مثلاً چند سال پیش میشد با یک افزایش مقطعی در قیمت بنزین، تا حدودی این بحران را درمان کرد، اما اکنون دیگر سیاستها کارایی گذشته خود را ندارند. این تأخیرها نه تنها موجب کاهش اثرگذاری تصمیمات میشود، بلکه ممکن است آسیبهای بیشتری ایجاد کند. بنابراین، باید سیاستگذاریها بهطور سریع و مؤثر انجام شود. یک مثال دیگر که همیشه در بحث فیلترینگ میزنم، شبیه به داستان یک پدر است که فرزندش سیگار کشیده و او را از خانه بیرون میکند. بله، سیگار کشیدن آسیبهایی دارد، اما با این کار کودک را مجبور میکند به سمت روشهای غیرقانونی برود. این شیوه نمیتواند آسیبهای موجود را کاهش دهد، بلکه مشکلات را پیچیدهتر خواهد کرد. بهعبارت دیگر، فیلتر کردن به تنهایی نمیتواند مشکل را حل کند، بلکه باید روشهای درستتر و تدابیر بهتری اندیشیده شود.
وی تاکیید کرد: باید بگویم که ما با یک مشکل پیچیده روبهرو هستیم و حل این مسئله نیازمند اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و رعایت مصالح مختلف است. در این راه، هم باید به طرفداران رفع فیلتر و هم به حاکمیت توجه کنیم و از ایدههای قدیمی خود کوتاه بیاییم تا راهحلهای بهتری پیدا کنیم.
این پژوهشگر همچنین گفت: یکی از دردناکترین موضوعات در حال حاضر این است که کمیته فیلترینگ در کشور ما تقریباً ۱۵ سال است که تشکیل شده، اما هیچ مصوبهای در این مدت منتشر نشده است. این فقدان شفافیت در فرآیند تصمیمگیریها باعث میشود که مردم و حتی برخی از مقامات از روندهای موجود بیاطلاع باشند و نمیتوانند بهطور صحیح در تصمیمگیریها مشارکت کنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: باید گفت که این روند عدم شفافیت و تعلل در تصمیمگیریها باید تغییر کند. ما هم باید فرآیندهای تصمیمگیری خود را شفاف کنیم و اجازه دهیم تا متخصصان و صاحبنظران نظرات خود را مطرح و در این تصمیمات مشارکت کنند.
انتهای پیام/