به گزارش خبرگزاری برنا-ایلام-، محمدهادی نظامپور - ویژگیهای شهر و مفهوم آن در دورههای مختلف تاریخی و مناطق مختلف متناسب با هر سرزمین و در مسیر تاریخ آن تفاوتهایی داشته است. معیارهای شهرشدن در دورههای مختلف تاریخی و در مکانهای مختلف نیز یکسان نبوده است. امروزه بیان تعریف جامعی از شهر که بتواند همه شهرهای جهان را دربرگیرد دشوار است، چراکه شهرها به نظامهای اقتصادی و اجتماعی همسانی وابسته نیستند و نکات مشترکی بین آنها وجود ندارد.
یکی از سادهترین و بهترین معیارها برای تقسیمبندی سکونتگاهها به شهر یا روستا در همه کشورهای جهان، معیار کمی یا اندازه جمعیت است این معیار نیز در کشورهای مختلف یکسان نیست. برای مثال، ملاک تشخیص شهر در کشور فرانسه، جمعیت 2,000 نفر است که مشابه ملاک جمعیتی در آلمان، جمهوری چک و ترکیه است.
در روسیه این تعداد بیش از 12,000 هزار نفر، در اوکراین، مولداوی و تاجیکستان بیش از 10,000 نفر و در ترکمنستان جمعیت بیش از 5,000 نفر شهر نامیده میشود، به شرط آنکه بخشی از جمعیت شهری که از تولیدات زراعی امرار معاش میکنند، بیش از 25 درصد جمعیت شهری را برای جمهوریهای غربی و 32 درصد را برای ترکمنستان تشکیل ندهد.
در ایران و تا سال 1389 روستاهای مرکز بخش با هر میزان جمعیت و روستاهای واجد شرایط، چنانچه در تراکم کم دارای 4,000 و در تراکم متوسط دارای 6,000 نفر جمعیت بودند، میتوانستند بهعنوان شهر شناخته شوند. این روند در سال 1389 تسهیل و بدین صورت تغییر نمود که روستاهای مرکز بخش با هر جمعیتی، و روستاهای واجد شرایطی که هیچ اشارهای به آنها در قانون نشده، چنانچه دارای 3,500 نفر جمعیت باشند، شهر شناخته میشوند.
تغییرات قانون و تسهیل در تبدیل روستا به شهر را در راستای برقراری عدالت اجتماعی و بهرهمند شدن روستاییان از خدمات شهری همچون آب، برق، گاز و... ارزیابی میکنند. برخی از صاحبنظران با مثبت ارزیابی کردن این اتفاق، آن را اقدامی برای ارایه خدماتی بهتر به روستاها و جلوگیری از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها قلمداد میکنند.
هر چند این دلیل بسیار پسندیده است، اما واقعیت آن است که در واقعیت نتیجهای غیر از این حاصل شده است. هماکنون بسیاری از روستاهای پوستانداخته و تبدیل به شهر شده از حداقل امکانات زیرساختی و شهرنشینی برخوردار نیستند، بیمارستان، درمانگاه مجهز، سینما و مکانهای تفریحی ندارند. هنوز خیلی از خیابانها و کوچهها در این شهرهای نوپا یا آسفالت نشدهاند یا آسفالت آنها بر اثر گذشت زمان از بین رفته است.
بسیاری از کارشناسان، این اتفاق را موجب نابودی فعالیت اقتصادی در بخش دامداری و کشاورزی روستاها عنوان میکنند. دلیل این امر نیز نهی قانونی انجام خدمات کشاورزی و دامداری در شهرها است. به همین دلیل فعالیتهای کشاورزی و دامداری در مناطق روستایی که به شهر تبدیل شدهاند، با محدودیت مواجه میشود. لذا با اجرای چنین طرحی کشاورزی و دامداری نیز به سمت نابودی و انقراض کشیده خواهد شد.
تبدیل روستا به شهر حتی اگر با خیرخواهی صورت پذیرفته باشد، به دلیل عدم تأمین امکانات زیرساختی و نبود برنامهریزی برای رفع نیازهای ابتدایی در این شهرها، باعث بهوجود آمدن مشکلات بسیاری برای ساکنان این مناطق میشود. تنها رهآورد این تغییر برای ساکنین روستاهای گذشته و شهرهای نوپای امروزی، پرداخت عوارض شهری است.
از سوی دیگر این تغییر باعث بهوجود آمدن نیازهای متفاوتی در میان مردم میشود؛ زیرا آنها انتظار فراهم آمدن امکاناتی در حد یک شهر را دارند و از اینکه از شهر شدن فقط نام شهر را یدک میکشند و از حضور امکانات جدید خبری نیست، اظهار نارضایتی میکنند. از سوی دیگر تناقضات فرهنگی نیز به تدریج در این شهرها بروز خواهد کرد.
به عقیده کارشناسان امور اجتماعی، صرف تبدیل روستا به شهر نمیتواند پاسخگوی نیازهای ساکنین باشد، بلکه باید زیرساختهای مورد نیاز زندگی شهری نیز در این مناطق فراهم شود. برخی شهرهای تازه تاسیس با وجود گذشت سالها همچنان از امکانات و تجهیزات لازم بیبهرهاند.
نمونه این شهرها در ایلام زیاد است شهرهای که به غیر از پیشوند نام شهر کمتر نشانی از این نهاد مدنی را دارد. نبود بیمارستان و پزشکان متخصص، عدم بهرهمندی از خدمات درمانی و داروخانهای شبانهروزی، نبود وسایل حمل و نقل عمومی، نبود فضاهای سبز مناسب برای تفریح و استراحت کودکان و بزرگسالان، عدم بهرهمندی از نعمت گاز طبیعی و بیکاریگسترده، فقط بخشی از مشکلات این شهر است. تقریباً هیچ یک از کوچههای این
شهرها آسفالت نیست. خیابانهای با روکش نامناسب ونمای بد از دیگر ویژگیهای این شهر هاست
بر خلاف قوانین جاری در محیطهای شهری، آنچه در گوشه گوشه این شهر دیده میشود رواج فعالیتهای دامداری و کشاورزی است. رخدادی که نشان از ناامیدی مردم این شهرها از فعالیت در حوزههای اقتصادی متناسب با شهرنشینی دارد.
به نظر میرسد کلمات فاخر روستایی و دهاتی در نگاه سطحی و به دور از منطق برخی افراد کم ارزش جلوه کرده است. اتفاقی که باعث میشود تا تبدیل روستا به شهر، تنها به دلیل شهری خوانده شدن ساکنین، فعالیتی ارزشمند تلقی شود. بسیاری از سیاسیون از این تفکر ناصواب به جهت پوشش ضعف کاری خود بهره میبرند.
ایشان بدون لحاظ تبعات تبدیل روستاها به شهر و عدم تعهد به تأمین زیرساختهای متناسب با آن، تنها به تغییر تابلوها و عناوین اکتفا میکنند. تغییرات ظاهری که توقعات فراوانی برای ساکنین و حتی مهمانان ایجاد میکند و در عمل هیچ خیری برای ایشان در بر ندارد.