به گزارش خبرگزاری برنا، داوود امیریان نویسنده رمان «گردان قاطرچیها» در نخستین نشست «عصرانهای با یک نویسنده» که ششم آذرماه برگزار شد، گفت: ۲۶ مردادماه ۱۳۶۹ این رمان نوشته شد. البته روحیه من، روحیه متفاوتی بود، اما به هر حال شرایط هم بیتأثیر نبود. وقتی ما نوجوان بودیم، کتاب مناسب وجود نداشت و بهجز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کسی به فکر کتابخوان کردن بچهها نبود.
او ادامه داد: من، وحشتناک کتاب را دوست داشتم و کانون پرورش فکری، خانه دوم ما بود؛ اما آن زمان، تنها کتابهای طنزی که در کانون بود، «قصههای مجید» مرادی کرمانی و کتابهای اریش کستنر بودند. نوشتن «گردان قاطرچیها» و تشویق دوستانی مثل غفارزادگان، من را تشویق کرد که همین قلم را در کارهایم جان دهم.
وی اظهار کرد: ابتدا برای داستانهایم هیچ طرحی نداشتم؛ اما کمکم وقتی جلوتر آمدم و فیلمنامهنویسی را شروع کردم، متوجه اهمیت طرح داستانها شدم، اما درباره «گردان قاطرچیها» تقریبا طرح داشتم. اگرچه پایانبندی آن برایم نامشخص بود و براساس سفارش و پیشنهاد دوستان، مطالبی به آن اضافه شد. شنیدهاید که میگویند طرف دکمهای پیدا میکند و برای آن، کت و شلوار میدوزد، کار نویسندهها همین است. داستان «گردان قاطرچیها» تقریبا براساس هیچکدام از خاطرات من شکل نگرفته، با این وجود، «سیاوش» شبیه خود من بود. یکی از حسرتهای بزرگ زندگی من این بود که ای کاش مادرم روستاییزاده بود، اما ما از بچگی با برادرش به قزوین آمدیم و اصلا در روستا فامیلی نداریم.
امیریان تأکید کرد: رمان نوجوانان باید یک رمان ماجراجویانه باشد و عنصر ماجرا باید خیلی قوی باشد. از طرفی، من خیلی طنز را دوست دارم و سعی میکنم در کارهایم طنز حتما وجود داشته باشد. به هر حال، مجلدهای دوم و سوم «گردان قاطرچیها» هم بهزودی راهی بازار میشود.
او افزود: کار کردن با کودکان و نوجوانان زبان خود را میخواهد و جسارت خودش را. جنگ ما شاد بود بهخاطر جوان بودن رزمندگانش. شما باورتان نمیشود که در محاصره، بچهها به طرف هم سنگ پرتاب و شوخی کنند یا وقتی دشمن دارد آرپیجی میزند، یکی داد بزند «آرپیجی زن! آرپیجی بزن»! من سعی کردم طنز جنگ را بنویسم، ولی نگران آن هستم که کسانی که طنز جنگ را مینویسند، به اندازه انگشتان دست هم نیستند، باید استعدادهای طنزنویسی را پیدا کرد و حمایتشان کرد.
عزتالله الوندی نیز بهعنوان نویسنده و منتقد در این نشست گفت: همه نویسندگان براساس تجربیات خود دست به قلم میشوند. برخی از این تجربیات، تجربیات شخصی نویسنده است، اما برخی دیگر، تجربیاتی است که نویسنده آنها را از دیگران گرفته و پس از عبور کردن از صافی وجود خود، آنها را با تخیل میآمیزد و دوباره آن تجربه را به قلم میآورد.
نشستهای هفتگی «عصرانهای با یک نویسنده» به همت کانون هنر و ادبیات پایداری فرهنگسرای رسانه و شبکههای اجتماعی در این فرهنگسرا برگزار میشود.